reyhan321 177 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 آذر، ۱۳۸۹ زاده راهم سفر را می شناسم لحظه های پر خطر را می شناسم لحظه بدرود را در یاد دارم معنی چشمان تر را می شناسم 1 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 آذر، ۱۳۸۹ مي ده اي ساقي که مي به درد عشق آميز را زنده کن در مي پرستي سنت پرويز را ... 1 لینک به دیدگاه
reyhan321 177 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 آذر، ۱۳۸۹ امشب دوباره حرف من از عشق جاریست پرواز یک پروانه از سجاده باقیست گویی حدیث عشق او امشب دوباره بر گونه های اشکی پروانه شادیست 3 لینک به دیدگاه
sarevan 9753 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 آذر، ۱۳۸۹ تو کز محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند ادمی// 4 لینک به دیدگاه
هیلدا 18 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 آذر، ۱۳۸۹ یارب این نوگل خندان که سپردی به منش می سپارم به تو از دست حسود چمنش 4 لینک به دیدگاه
sarevan 9753 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 آذر، ۱۳۸۹ شاد باش که از شادی تو دلشادم تا تو شادی ز غم هر دو جهان ازادم 3 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 آذر، ۱۳۸۹ می روم خسته و افسرده و زار سوی منزلگه ویرانه ی خویش به خدا می برم از شهر شما دل شوریده و دیوانه ی خویش... 3 لینک به دیدگاه
sarevan 9753 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 آذر، ۱۳۸۹ شعر زلال جوشش احساس های من از موج دلنشين کلام تو چيدنی ست يک قطره عشق کنج دلم را گرفته است اين قطره هم به شوق نگاهت چکيدنی ست 3 لینک به دیدگاه
farah 64 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 آذر، ۱۳۸۹ تمام عمر بستیم و شکستیم بجز بر پشیمانی نبستیم جوانی را سفر کردیم تا مرگ نفهمیدیم به دنبال چه هستیم 2 لینک به دیدگاه
LAND LESS 99 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 آذر، ۱۳۸۹ من بودم و دوش آن بت بنده نواز از من همه لابه بود از وی همه ناز شب رفت و حدیث ما به پایان نرسید شب را چه گنه حدیث ما بود دراز 1 لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 آذر، ۱۳۸۹ زلفت هزار دل به یکی تار مو ببست راه هزار چاره گر از چار سو ببست تا عاشقان به بوی نسیمش دهند جان بگشود نافهای و در آرزو ببست لینک به دیدگاه
sarevan 9753 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۸۹ تو را من چشم در راهم شباهنگام که می گیرند سایه ها نقش سیاهی... لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۸۹ یارب این نوگل خندان که سپردی به منش می سپارم به تو از ترس حسود چمنش 3 لینک به دیدگاه
reyhan321 177 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۸۹ شاید آن قطره ی اشکی که پر از دلشوره بود از نگاه خالص و دیده ی پر مهر تو بود شاید آن خاطره ی مانده به یادم همه شب بوسه ای از لب شیرین و پر از قند تو بود 3 لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۸۹ در گل بمانده پای دل جان میدهم چه جای دل وز آتش سودای دل ای وای دل ای وای 5 لینک به دیدگاه
reyhan321 177 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۸۹ یارا به دلم نشانه از توست وین زمزمه ی شبانه از توست آوای تو خفته در دل چنگ شور غزل و ترانه از توست 4 لینک به دیدگاه
farid.wtpm 436 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۸۹ تا نگردى پاك دل چون جبرئيل گرچه گنجى در نگنجى در جهان 2 لینک به دیدگاه
Eng HVAC 4139 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۸۹ ندانم از چه سبب رنگ آشنايي نيست سهي قدان سيه چشم ماه سيما را جز اينقدر نتوان گفت در جمال تو عيب که خال مهر و وفا نيست روي زيبا را 3 لینک به دیدگاه
farid.wtpm 436 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۸۹ اين بار من يكبارگى در عاشقى پيچيده ام اين بار من يكبارگى از عافيت ببريده ام (بدنامى به از جفاى جمله خوبان و عزيزان! جواب امضات) 2 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۸۹ من مرغکی پربستهام زان در قفس بنشستهام گر زان که بشکستی قفس بنمودمی پرواز را 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده