مشاعره

[مرید 1252]

مرا نتوان به ناز وسر گرانی صید خود کردن

نگردم گرد معشوقی که گرد دل نمی گردد

[surgun 729]

دلبرا در دل سخت تو وفا نیست چرا

 

کافران را دل نرمست و ترا نیست چرا

[Astraea 25351]

آنچه نایاب است در عالم وفا و مهر ماست

ورنه در گلزار هستی سرو و گل نایاب نیست

[surgun 729]

تنها دل منست گرفتار در غمان

 

یا خود در این زمانه دل شادمان کمست

[Eng HVAC 4139]

تار و پود هستي ام بر باد رفت اما نرفت

عاشقي ها از دلم ديوانگي ها از سرم

[surgun 729]

مسافری که به رخ اشک حسرتم بدواند

 

دلم تحمل بار فراق او نتواند

[Eng HVAC 4139]

دین و دل به یک لبخند باختیم و خرسندیم

در قمار عشق ای دل ، کی بود پشیمانی؟

[surgun 729]

یار ار نمی‌کند به حدیث تو گوش باز

 

عیبی نباشد ای دل مسکین بکوش باز

[کتایون 15176]

زينهاد اين يادگار از دست رفت

 

در غم تو روزگار از دست رفت ...

[surgun 729]

تا بود در عشق آن دلبر گرفتاری مرا

 

کی بود ممکن که باشد خویشتن‌ داری مرا

[کتایون 15176]

اي مستان خيزيد که هنگام صبوحست

هر دم که درين حال زني دام فتوحست ....

[surgun 729]

تا تو در حسن و جمال افزوده‌ای

 

دل ز دست عالمی بربوده‌ای

[sarevan 9753]

یادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند

طلب عشق ز هر بی سروپایی نکنیم..

[surgun 729]

مکن آن نوع که آزرده شوم از خویت

 

دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت

 

 

 

گوشه‌ای گیرم و من بعد نیایم سویت

 

نکنم بار دگر یاد قد دلجویت

[کتایون 15176]

تا تو خوشدل نشوی در پي دلبر نرسی

تا که از جان نبری جفت تو جانان نشود...

[surgun 729]

دل ز غم رنجور و تو فارغ ازو وز حال ما

 

باز پرس آخر که چون شد حال آن بیمار ما

[کتایون 15176]

ای رفيقان دوش ما را در سرايی سور بود

رفتم آنجا گر چه راهی صعب و شب ديجور بود ...

[surgun 729]

دل قوی دار چو دلبر خواهی

 

دل خود از دل سستان بستان

[*Polaris* 19606]

نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد

 

عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد

[Eng HVAC 4139]

در سفالین کاسه ی رندان به خواری منگرید

کاین حریفان خدمت جام جهان بین کرده اند