رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

در فراغ من و تو ابر چو سیلاب گریست

نو گل از هجر توام دیده پر آب گریست

میروی و گریه میگیرد مرا

ساعتی بنشین که باران بگذرد

 

 

:ws44:

  • Like 1
لینک به دیدگاه

تـا بـه ایـنـجـام حـرفـهــا زده اند

حرفـهـا پـشت بی سری هامان

خالـه زن هـای شـهـر کـه دائـم

می کشند از جنون به در پـامان

  • Like 1
لینک به دیدگاه
نیما غم دل گو که غریبانه بگرییم

سر پیش هم آریم و دو دیوانه بگریم

 

مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم,

هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم

  • Like 3
لینک به دیدگاه

دوش مرغي به صبح مي ناليد

عقل و صبرم ببرد و طاقت و هوش.

يكي از دوستـان مخــلص را

مگــر آواز مـــن رسيد به گــوش.

گفت: بــاور نداشتــم كه ترا

بـانگ مرغي چنين مدهوش

  • Like 1
لینک به دیدگاه

شراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورش

که تا یکدم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش

  • Like 1
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...