رفتن به مطلب

تمایل 48 درصدی دختران جوان برای همسر دوم شدن!


ارسال های توصیه شده

[h=2]

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
تمایل 48 درصدی دختران جوان برای همسر دوم شدن![/h]

طی مطالعه‌ای که در یکی از شهرهای ایران صورت گرفته ۴۸.۶۶ درصد دختران جوان تمایل خود را برای همسری دوم در صورت خواستگاری توسط همسر اول ابراز کرده‌اند که این آمار با آمار کل کشور اختلاف چندانی ندارد.

3595686_645.jpgبه گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،طی مطالعه‌ای که در یکی از شهرهای ایران صورت گرفته ۴۸.۶۶ درصد دختران جوان تمایل خود را برای همسری دوم در صورت خواستگاری توسط همسر اول ابراز کرده‌اند که این آمار با آمار کل کشور اختلاف چندانی ندارد. این آماری بود که محمد صالح طیب‌نیا، یکی از اساتید دانشگاهی اعلام کرده و گفته: روزی در این کشور دختران راهپیمایی خواهند کرد تا بتوانند ازدواج دوم را رواج دهند. در حال حاضر اگر تمام پسران به سن ازدواج رسیده ازدواج کنند، حدود ۷ تا ۸ میلیون دختر آماده به ازدواج خواهیم داشت که ازدواج نکرده‌اند و این معضل خواهد بود.

 

 

 

پس از انتشار این آمار به گفتگو با چند دختر مجرد نشسته ایم، که در ادامه می خوانید:

 

حاضرم مجرد بمانم اما همسر دوم نشوم!

الناز 27 سال دارد و ازدواج نکرده است، وقتی که آمار 48 درصدی تمایل دختران مجرد برای ازدواج به عنوان همسر دوم را می شنود، تعجب می کند و می گوید: خانم ها ذات شان حسود است و بعید می دانم 48 درصد از دختران موافق ازدواج به عنوان همسر دوم باشند!

 

این دختر 27 ساله می افزاید: مگر همسر اول آن مرد چه گناهی کرده است که باید هوو بر سرش بیاید؟ من به شخصه حاضرم تا آخر عمرم مجرد بمانم، اما زندگی هیچ زنی را خراب نکنم!

 

او بیان می کند: من آدم حسودی هستم و خودم هم بعید می دانم بعد از ازدواج حاضر شوم شریک زندگی ام را با خانم دیگری تقسیم کنم!

 

الناز ادامه می دهد: مردی که خانمی را برای زندگی انتخاب کرده است و بعد از مدتی سراغ من می آید تا همسر دومش باشم، از نظر من قابل اعتماد نبوده و امکان دارد من هم روزی دلش را بزنم و دنبال نفر سومی بگردد.

 

دوست ندارم شوهری داشته باشم که بخشی از فکر و ذهن او برای من باشد

زهرا، دختر 23 ساله ای که تا به حال ازدواج نکرده است در این رابطه می گوید: به هیچ وجه دوست ندارم شوهری داشته باشم که تنها بخشی از فکر و ذهن او برای من باشد.

 

او ادامه می دهد: همسر دوم شدن به معنی ورود به زندگی مشترکی است که به دلایل مختلف از هم پاشیده شده یا در حال فروپاشی است. بر این اساس مردی که اقدام به برقراری ارتباط با زن دیگری ( که من باشم) می کند، یعنی دچار مشکلاتی با همسر اول خوده بوده است. بنابراین دو نکته اهمیت دارد: یک اینکه آیا به همسر اول خود حقیقت را گفته است یا خیر؟ که عموما در 80 درصد مواقع مرد از گفتن این موضوع به همسر اول خود خودداری می کند. پس چنین مردی اصلا قابل اعتماد نیست. زیرا صداقت اولین و مهمترین ویژگی برای تشکیل یک زندگی است و موضوع دوم این است که هیچ زنی، حتی یه زن روشنفکر دوست ندارد شوهر خود را با زن دیگری تقسیم کند و البته این خواسته کاملا منطقی به نظر می رسد، زیرا که من هم روزی که ازدواج کنم هرگز نمی خواهم همسرم زن دیگری داشته باشد.

 

مشکلات مالی امانم را بریده است

راحله دختری 31 ساله است و شرایط مالی زندگی اش مناسب نیست. مدتی در یکی از شرکت های خصوصی مشغول به کار بوده اما کارش را از دست داده است و 5 سال است بیکار شده است.

 

او می گوید پدرم معتاد است و همین موضوع باعث شده تا من برخی از خواستگارانم را به خانه راه ندهم. متاسفانه نگاه معنادار فامیل و آشنایان آزارم می دهد و مدت هاست که با اطرافیانمان رفت و آمد نمی کنم.

 

راحله می افزاید: خواستگاران زیادی داشتم اما با دیدن پدرم، بهانه های مختلفی می آوردند و من را نمی پسندیدند.

 

این دختر 31 ساله می گوید: هم سن و سالان من هنوز ازدواج نکرده اند، اما کار می کنند و از عهده مخارج شان بر می آیند. همین موضوع باعث شده که مجرد ماندن به آنها آسیب جدی وارد نکند.

 

او نظرش در رابطه با همسر دوم شدن مثبت است و می گوید: اگر شخصی که برای ازدواج مناسب باشد و قرار باشد من همسر دومش بشوم، می پذیرم، زیرا که مشکلات روانی و مالی پیش آمده، امانم را بریده است.

 

ازدواج با مردی که زن دارد، هیچ اشکالی ندارد

بهاره دختری 35 ساله که تا امروز ازدواج نکرده و مدتی است با مرد متاهلی آشنا شده است. مردی که همسر اولش را دوست دارد اما برخی رفتارهای همسرش، او را آزار می دهد.

 

بهاره می گوید: روز اولی که آرش راجع به مشکلات زندگی اش برایم صحبت می کرد، دلم برایش سوخت و دلم می خواست آن چیزهایی که در زندگی اش کم دارد را برایش فراهم کنم.

 

 

او با خوشحالی ادامه می دهد: آرش می گوید هر زمانی که از خواب بیدار می شود، لیلا (همسر اولش) خواب است و صبحانه را تنها می خورد. برای همین من هر روز قبل از اینکه سر کار بروم صبحانه خوشمزه ای برای آرش فراهم می کنم و برایش می برم.

 

این دختر 35 ساله می گوید: به نظر من، ازدواج با مردی که دوستش داری، حتی اگر ازدواج هم کرده باشد، هیچ اشکالی ندارد. زیرا که آرش از ازدواجش راضی نیست و من را هم دوست دارد.

 

بهاره در پاسخ به این سوال که آیا لیلا از ارتباط تو با آرش اطلاعی دارد؟ پاسخ می دهد: لیلا همه چیز را می داند و گاهی اوقات که به آرش زنگ می زند و آرش جواب تلفنش را نمی دهد، با من تماس می گیرد و می پرسد، آرش کجاست؟

 

 

 

 

منبع: فردانیوز

انتهای پیام/

لینک به دیدگاه

چ دیدگاه های جالبی داشتن......چقدر تفاوت نظر .......برام جالب بود........خوب ب هرحال هرکس هرجور ک دوست داره زندگی میکنه.....و نمیشه از این بابت بهشون خرده گرفت.....ک چون جور دیگه فکر میکنن....حتما دارن اشتباه میکن.....................انسانها در شرایط زندگی میکنن.....ممکنه شرلیط انسانها و سلایقشون رو خیلی تغییر بده........اما تو این زمینه این تفاوت رو تاحالا ندیده بودم...............جالب بود...مرسی

لینک به دیدگاه

زده ب سرم ک ارشد جامع شناسی هم بخونم ها :banel_smiley_4:

ب هر حال اینکه، این مصاحبه ها گویا اینکه بود قبح و حسن اعمال ذاتی معنای بسیار کمی داره و همون طور ک مهندس مهناز هم گفتن، شرایط حاکم بر مسئله است ک خروجی رو عوض میکنه.

البته ب نظرم جکومت ها نیازدارن قبح های ذاتی رو در جامعه تقویت و یا گسترش بدن ک بهتر بتونن کنترلگری رو انجام بدن.

نمونه خنده دار هم همین اخرا شاهد بودین ک خرید یا عدم خرید محصول "خودمانی شده " ( مفهوم اصلی خصوصی سازی شده در ایران) متصل ب ضدحکومت بودن شد و چون خکوت دینی هست نهایتا یک رفتار ضد دین و اون هم ب خدا وصله، ضد خدایی شد./.

البته این چرخه اونقدر فاصله داشت ک خنده دار ب نظر اومد و خوداگاه جامعه، درکش کرد. اما مثالهای زیادی هست که در ناخوداگاه جمعی جامعه اثر می زاره.

 

اما درباره این ک قبح این عمل شکسته شده ( ب هر دلیل) من شخصا نگران هستم. چون شرارت در جامعه کم کم طبیعی میشه و هیچ وقت یک دفعه شر بزرگ نمود پیدا نمیکنه.

دکتر زیمبالو "فک کنم" تو استنفور تحقیق جالبی رو زندانی ها و دلایل انجام جرم کرده بود ک لکچرش تو تد دات کام قالب تعمق ه.

لینک به دیدگاه

سلام

دوستان خودتونو خسته نکنید موضوع کلا چیزه دیگه ای هست.باید تفکری در جامع حاکم باشه که امار ازدواج بره بالا و در پی اون امار زاد و ولد .حالا میخاد با هر ترفندی باشه و هر خزعبلاتی

لینک به دیدگاه

یه نظر سنجی

 

تو ایران ؟

نظر سنجی

ما هنوز آمار واقعی افراد مبتلا به ایدز رو نداریم اونوخت اینا ............

 

...........

جالبه تو گوشه دیگری از وب من با جمعیت آماری بالای شاید 10 هزار نفر از خانومای ایرانی رو می شناسم که بیشتر کامنتهاشون حول این استرس و ترس میگذره که نکنه همسرشون بهشون خیانت کنه

یا کامنتهایی که مرد خیانت کرده و خانومش فهمیده ولی انقدر استیصال و نگرانی همراه با حس خیلی درد آور خرد شدن شخصیت و غرور خود رو داره که نمیدونه چیکار کنه و درد و غمشو آورده تو یه فضای عمومی تو وب بین هم جنس های خودش و از اونا مشورت میخواد که در مقابل خیانت همسر چیکار کنه

.........

لینک به دیدگاه
همینوبگو ،یکی نیست بگه شماکه دربه دردنبال شوهریدپس اینهمه کلاس گذاشتن چیه:ws3:

 

بحث بی شوهری یا حتی هوس بازی مردا نیس دوست عزیز

اینقدر سطحی به موضوع نگاه نکنید

شرایط مختلفی باعث پایین آمدن نرخ ازدواج و فرزندآوری میشه

که اینو باید جامعه شناسان و اقتصاددان ها توضیحش بدن

لینک به دیدگاه
بحث بی شوهری یا حتی هوس بازی مردا نیس دوست عزیز

اینقدر سطحی به موضوع نگاه نکنید

شرایط مختلفی باعث پایین آمدن نرخ ازدواج و فرزندآوری میشه

که اینو باید جامعه شناسان و اقتصاددان ها توضیحش بدن

سلام ......

فقط می خواستم شوخی بی جا کنم :ws3:ببخشید باعث ناراحتی شدم.

یه بار یه خبری امد فکرکنم چاقوکشی ومردن تعدادی دریکی ازشهرهای ایران رفتم یه موضوع تو قسمت روانشناسی هم زدم تا این علمی تحلیل بشه واهل فن نظربدن .

چی شد؟ هیچی .

کاملادرست میگید شرایط مختلفی هست .گرانی ،بی کاری ،فقرمالی وفکری،ناامیدی،استرس، بی ثباتی بازار، قانون بی خود، نبود تفریح، ناتوانی بعضیهادرخریدیک مسکن کوچکو.... فکرمی کنیدنمی دانند ؟

الان اگرازاکثرا بپرسی میگن باچه پولی ! باخودش دودوتاچهارتا میکنند میگن یکنفر هستم اینجوریه زندگیم دونفرکه باشیم دیگه هیچی !

ویه منطقی اینجاهست ببینیداونی که می خوادبایک فرد ازدواج کندیک خواسته های داردکه باید اون خواسته هاشوبراورده کنی(البته عقلانی) ووقتی توانایی نداری پس عقب می شینی!

واگر بخواهم بنویسم زیاده

لینک به دیدگاه
زده ب سرم ک ارشد جامع شناسی هم بخونم ها :banel_smiley_4:

ب هر حال اینکه، این مصاحبه ها گویا اینکه بود قبح و حسن اعمال ذاتی معنای بسیار کمی داره و همون طور ک مهندس مهناز هم گفتن، شرایط حاکم بر مسئله است ک خروجی رو عوض میکنه.

البته ب نظرم جکومت ها نیازدارن قبح های ذاتی رو در جامعه تقویت و یا گسترش بدن ک بهتر بتونن کنترلگری رو انجام بدن.

نمونه خنده دار هم همین اخرا شاهد بودین ک خرید یا عدم خرید محصول "خودمانی شده " ( مفهوم اصلی خصوصی سازی شده در ایران) متصل ب ضدحکومت بودن شد و چون خکوت دینی هست نهایتا یک رفتار ضد دین و اون هم ب خدا وصله، ضد خدایی شد./.

البته این چرخه اونقدر فاصله داشت ک خنده دار ب نظر اومد و خوداگاه جامعه، درکش کرد. اما مثالهای زیادی هست که در ناخوداگاه جمعی جامعه اثر می زاره.

 

اما درباره این ک قبح این عمل شکسته شده ( ب هر دلیل) من شخصا نگران هستم. چون شرارت در جامعه کم کم طبیعی میشه و هیچ وقت یک دفعه شر بزرگ نمود پیدا نمیکنه.

دکتر زیمبالو "فک کنم" تو استنفور تحقیق جالبی رو زندانی ها و دلایل انجام جرم کرده بود ک لکچرش تو تد دات کام قالب تعمق ه.

 

قبح ک از بین بره......تاوان های سنگینی باید بابتش پرداخته بشه.....و شاید اصلا نشه ک پراخت بشه.....مثل بسیاری از ناهنجاری های ک جامعه با اون مواجه.....ک قبلا باهاش مواجه نبودِ

 

ب نکته بسیار خوبی اشاره کردید

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...