در دنیای ماشینی امروز، رضایت شغلی یکی از مؤلفههای مهم و مؤثر سلامت روان محسوب میشود و بدون تردید یادگیری اصولی که بتواند به ایجاد یا افزایش رضایت شغلی در ما منجر شود، به طریق اولی خواهد توانست سلامت روان ما را نیز ارتقا بخشد…
آقای هنری، مسوول روابط عمومی یک بوتیک در منهتن است، با سه همکار و دو رییس. بوتیکی که او در آن کار میکند وابسته به شرکت بزرگی است که روزگاری به خاطر برنده شدن جایزههای مکرر و داشتن مشتریهای زیاد مشهور بود اما امروز آقای هنری در روز با بیشتر از پنج مشتری سر و کله نمیزند و صاحبان هم فکر نمیکنند دیگر به آن روزها برگردند چون شرکتشان نمیتواند به روزهای اوج خود باز گردد. همین مساله باعث شده که کارمندانی چون آقای هنری کمکم به سرنوشت مترجمان حق التحریر دچار شوند: پرداختهای دیر به دیر و سر انجام اخراج. هنری میگوید: «شرایط من مثل یک کشتی در حال غرق شدن است. احساس میکنم پارانویا دارم. به وضوح میبینم که از تعداد افراد کارآمد کم شده و صاحبان مغازهها هم دیگر نبوغ تجاری گذشته را ندارند. من سعی میکنم از این گرداب فرار کنم.»
اما او نمیتواند. مدت یک سال است که او دنبال کاری خارج از حیطه روابط عمومی میرود اما در سه ماه گذشته حتی یک مورد هم پیدا نکرده است. تمام زمینههایی که هنری مایل است در آنها کار کند، دچار بحران اقتصادیاند و هیچ یک نیروی جدید استخدام نمیکنند. هنری حتی در شرکت فعلی خود هم امنیت شغلی ندارد و آنجا هم همه چیز روز به روز بدتر میشود. البته او تنها کسی نیست که از این موضوع رنج میبرد. مطابق آماری که سایت «کریربیلدر» در سال ۲۰۰۹ ارایه داده ۳۰ درصد کارمندان از شغل خود ناراضی هستند اما به توجه به بحران جهانی کنونی، این ۳۰ درصد هم آرزو میکنند شغلی فعلیشان را از دست ندهند چون میترسند نتوانند کار دیگری پیدا کنند.
خانم کلی انترن ۲۲ ساله، یکی از همین افراد است. حقوق او کمتر از حداقل دستمزد است و بیمه درمانی هم ندارد اما با وجود اینکه از کارش ناراضی است میگوید که ترس او را سر جایش نگه میدارد: «بعد از گذشتن سه ماه از فارغ التحصیل شدنم خیلی دنبال کار گشتم و بالاخره موفق شدم این یکی را پیدا کنم. ابتدا قصد داشتم تا پایان سال گذشته اینجا بمانم اما نمیتوانم این شغل را رها کنم. معلوم نیست بتوانم شغل دیگری پیدا کنم.» البته ترس از پیدا نکردن شغل دیگر، تنها دلیلی نیست که کسانی را که از شغلشان متنفرند سرجایشان مینشاند. دلیل دیگر ترس از دست دادن مزایاست.