رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'مشاوره ازدواج'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی
  • مکانیک در صنعت مکانیک در صنعت Topics
  • شهرسازان انجمن نواندیشان شهرسازان انجمن نواندیشان Topics
  • هنرمندان انجمن هنرمندان انجمن Topics
  • گالری عکس مشترک گالری عکس مشترک Topics
  • گروه بزرگ مهندسي عمرآن گروه بزرگ مهندسي عمرآن Topics
  • گروه معماری گروه معماری Topics
  • عاشقان مولای متقیان علی (ع) عاشقان مولای متقیان علی (ع) Topics
  • طراحان فضای سبز طراحان فضای سبز Topics
  • بروبچ با صفای مشهدی بروبچ با صفای مشهدی Topics
  • سفيران زندگي سفيران زندگي Topics
  • گروه طرفدارن ا.ث.میلان وبارسلونا گروه طرفدارن ا.ث.میلان وبارسلونا Topics
  • طرفداران شياطين سرخ طرفداران شياطين سرخ Topics
  • مهندسی صنایع( برترین رشته ی مهندسی) مهندسی صنایع( برترین رشته ی مهندسی) Topics
  • گروه طراحی unigraphics گروه طراحی unigraphics Topics
  • دوستداران معلم شهید دکتر شریعتی دوستداران معلم شهید دکتر شریعتی Topics
  • قرمزته قرمزته Topics
  • مبارزه با اسپم مبارزه با اسپم Topics
  • حسین پناهی حسین پناهی Topics
  • سهراب سپهری سهراب سپهری Topics
  • 3D MAX 3D MAX Topics
  • سیب سرخ حیات سیب سرخ حیات Topics
  • marine trainers marine trainers Topics
  • دوستداران بنان دوستداران بنان Topics
  • ارادتمندان جليل شهناز و حسين عليزاده ارادتمندان جليل شهناز و حسين عليزاده Topics
  • مکانیک ایرانی مکانیک ایرانی Topics
  • خودرو خودرو Topics
  • MAHAK MAHAK Topics
  • اصفهان نصف جهان اصفهان نصف جهان Topics
  • ارومیه ارومیه Topics
  • گیلان شهر گیلان شهر Topics
  • گروه بچه های قمی با دلهای بیکران گروه بچه های قمی با دلهای بیکران Topics
  • اهل دلان اهل دلان Topics
  • persian gulf persian gulf Topics
  • گروه بچه های کرد زبان انجمن نواندیشان گروه بچه های کرد زبان انجمن نواندیشان Topics
  • شیرازی های نواندیش شیرازی های نواندیش Topics
  • Green Health Green Health Topics
  • تغییر رشته تغییر رشته Topics
  • *مشهد* *مشهد* Topics
  • دوستداران داريوش اقبالي دوستداران داريوش اقبالي Topics
  • بچه هاي با حال بچه هاي با حال Topics
  • گروه طرفداران پرسپولیس گروه طرفداران پرسپولیس Topics
  • دوستداران هامون سینمای ایران دوستداران هامون سینمای ایران Topics
  • طرفداران "آقایان خاص" طرفداران "آقایان خاص" Topics
  • طرفداران"مخربین خاص" طرفداران"مخربین خاص" Topics
  • آبی های با کلاس آبی های با کلاس Topics
  • الشتریا الشتریا Topics
  • نانوالکترونیک نانوالکترونیک Topics
  • برنامه نویسان ایرانی برنامه نویسان ایرانی Topics
  • SETAREH SETAREH Topics
  • نامت بلند ایـــران نامت بلند ایـــران Topics
  • جغرافیا جغرافیا Topics
  • دوباره می سازمت ...! دوباره می سازمت ...! Topics
  • مغزهای متفکر مغزهای متفکر Topics
  • دانشجو بیا دانشجو بیا Topics
  • مهندسین مواد و متالورژی مهندسین مواد و متالورژی Topics
  • معماران جوان معماران جوان Topics
  • دالتون ها دالتون ها Topics
  • دکتران جوان دکتران جوان Topics
  • ASSASSIN'S CREED HQ ASSASSIN'S CREED HQ Topics
  • همیار تاسیسات حرارتی برودتی همیار تاسیسات حرارتی برودتی Topics
  • مهندسهای کامپیوتر نو اندیش مهندسهای کامپیوتر نو اندیش Topics
  • شیرازیا شیرازیا Topics
  • روانشناسی روانشناسی Topics
  • مهندسی مکانیک خودرو مهندسی مکانیک خودرو Topics
  • حقوق حقوق Topics
  • diva diva Topics
  • diva(مهندسین برق) diva(مهندسین برق) Topics
  • تاسیسات مکانیکی تاسیسات مکانیکی Topics
  • سیمرغ دل سیمرغ دل Topics
  • قالبسازان قالبسازان Topics
  • GIS GIS Topics
  • گروه مهندسین شیمی گروه مهندسین شیمی Topics
  • فقط خودم فقط خودم Topics
  • همکار همکار Topics
  • بچهای باهوش بچهای باهوش Topics
  • گروه ادبی انجمن گروه ادبی انجمن Topics
  • گروه مهندسین کشاورزی گروه مهندسین کشاورزی Topics
  • آبروی ایران آبروی ایران Topics
  • مکانیک مکانیک Topics
  • پریهای انجمن پریهای انجمن Topics
  • پرسپولیسی ها پرسپولیسی ها Topics
  • هواداران رئال مادرید هواداران رئال مادرید Topics
  • مازندرانی ها مازندرانی ها Topics
  • اتاق جنگ نواندیشان اتاق جنگ نواندیشان Topics
  • معماری معماری Topics
  • ژنتیکی هااااا ژنتیکی هااااا Topics
  • دوستداران بندر لیورپول ( آنفیلد ) دوستداران بندر لیورپول ( آنفیلد ) Topics
  • group-power group-power Topics
  • خدمات کامپپوتری های نو اندیشان خدمات کامپپوتری های نو اندیشان Topics
  • دفاع دفاع Topics
  • عمران نیاز دنیا عمران نیاز دنیا Topics
  • هواداران استقلال هواداران استقلال Topics
  • مهندسین عمران - آب مهندسین عمران - آب Topics
  • حرف دل حرف دل Topics
  • نو انديش نو انديش Topics
  • بچه های فیزیک ایران بچه های فیزیک ایران Topics
  • تبریزیها وقزوینی ها تبریزیها وقزوینی ها Topics
  • تبریزیها تبریزیها Topics
  • اکو سیستم و طبیعت اکو سیستم و طبیعت Topics
  • >>سبزوار<< >>سبزوار<< Topics
  • دکوراسیون با وسایل قدیمی دکوراسیون با وسایل قدیمی Topics
  • یکم خنده یکم خنده Topics
  • راستی راستی Topics
  • مهندسین کامپیوتر مهندسین کامپیوتر Topics
  • کسب و کار های نو پا کسب و کار های نو پا Topics
  • جمله های قشنگ جمله های قشنگ Topics
  • مدیریت IT مدیریت IT Topics
  • گروه مهندسان صنایع گروه مهندسان صنایع Topics
  • سخنان پندآموز سخنان پندآموز Topics
  • مغان سبز مغان سبز Topics
  • گروه آموزش مهارت های فنی و ذهنی گروه آموزش مهارت های فنی و ذهنی Topics
  • گیاهان دارویی گیاهان دارویی صنایع غذایی شیمی پزشکی داروسازی
  • دانستنی های بیمه ای موضوع ها
  • Oxymoronic فلسفه و هنر

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. ازدواج، آسان نيست! بله! ازدواج كردن آسان نيست. براي اين امر مهم بايد بسيار انديشيد و به فكر فرورفت، نقشه‌ها كشيد، مشورت كرد و خلاصه كاري كرد كه عاقبت، پشيماني به بار نياورد. به همان اندازه كه نبايد از ازدواج ترسيد، به همان اندازه هم اين اتفاق بزرگ را نبايد سرسري گرفت. ازدواج‌هایی كه از روي شتاب‌زدگی و عجله صورت مي‌گيرند، ازدواج‌هایی كه از روي ساده‌انديشي و خوش‌بینی زياد صورت مي‌گيرند، ازدواج‌هایی كه از روي فريبكاري صورت مي‌گيرند، و بالاخره ازدواج‌هایی كه پايه و اساس آن‌ها روي چشم‌ و هم‌چشمی است، سرانجام خوشي ندارند. در مطالب زير، به شرح ازدواج‌هایی كه آسيب‌پذيري‌شان زياد است مي‌پردازيم تا زوج‌هاي جوان نگويند كه معياري درست ‌و حسابی نداشتيم و از روي ناآگاهي به ازدواج نامناسبي تن داديم! 1- راه صحيح انتخاب همسر 2- مشورت در امر ازدواج 3- اختلاف فكري و فرهنگی با خانواده همسر مورد اول را در همين مقاله و موارد دوم و سوم را در مقاله هاي بعدي شرح خواهم داد مشورت در امر ازدواج اختلاف فكري و فرهنگی با خانواده همسر دختر جواني كه در رؤياهايش مرد قدبلندی كه موهايش را بر پیشانی‌اش ريخته و گردني افراشته و عضلاني دارد، صاحب چشم‌های نافذ درشت و سياهي است، هيكل ورزش‌کارانه‌ای دارد و ...، او فقط این‌ها را مي‌بيند؛ يا حتي وقتي با مردي آشنا مي‌شود كه ولو اندكي از مشخصات فوق را دارد، بدون این‌که درباره‌اش به تحقيق و تفحص بپردازد، به او دل مي‌بندد، درحالی‌که هنوز اطلاعاتش دربارۀ مرد، تکمیل‌نشده و درواقع از او هيچ نمي‌داند اما يكسره خود را پایبند او مي‌يابد. در اين شرايط خيال مي‌كند كه رؤياهايش به حقیقت پيوسته است و مرد ایده آل خود را كه مهروموم‌ها به او فكر مي‌كرده همين شخص است كه امروز سر راهش قرارگرفته، سر از پاي نمي‌شناسد و به ساير حقايق تلخي كه پيرامون اين جوان وجود دارد فكر نمي‌كند. او خوش باورانه به خود مي‌گويد «اين همان كسي است كه سالها در آرزويش بودم!» و ديگر به فكر اين نيست كه آيا او شغل ثابتي دارد يا نه؟ آيا قادر هست كه نيازهاي مادي او را تأمين كند يا نه؟ او در اين فكر نيست كه گذشتۀ او را با دقت پيگيري و ارزيابي كند. دختر جوان در اين فكر نيست كه هرچه زودتر در كنار اين پسر جوان قرار بگيرد. هرچه والدينش او را دعوت به صبر و حوصله مي‌كنند، او بيشتر بی‌قراری مي‌كند. چشم‌های اين دختر در چنين شرايطي خوب نمي‌بيند. او سر از پا نشناخته در اين خيال خوش است كه بالاخره رؤياهايش به حقيقت پيوسته است!... اين نوع ازدواج‌ها به‌ندرت – و فقط به‌ندرت – پايان خوشي خواهند داشت؛ تازه اگر ساير عوامل خوشبختي هم وجود داشته باشند.
  2. در مقاله ي قبلي در مورد روياهاي بي پايه و اساسي كه دختر و پسرهاي جوان، با توجه به آن رؤياها مي خواهند ازدواج كنند، پرداختيم. در اين مقاله در مورد مشورت و اهميت آن در امر ازدواج مي پردازيم. ميان بيشتر جوانان و والدين آن‌ها اختلاف‌های فكري – سليقه‌اي زيادي وجود دارد كه ناشي از تعلق به دو نسل متفاوت است. افكار بعضي از والدين كه درگذشته فرصت تحصيل نداشته‌اند، موردقبول جوانان تحصیل‌کرده خودشان واقع نمي‌شود. تفاوت‌های فكري ميان آن‌ها كه از گذشته‌هاي دور وجود داشته است اكنون خود را بيشتر نشان داده به‌طوری‌ که در هيچ زمينه‌اي تجربه‌هاي والدين خويش را نمي‌پسندند و يك نوع فاصله‌اي بين خود و والدين خود احساس مي‌كنند. جوان ميل دارد حالا كه تحصيلاتي پیداکرده با خانواده‌هاي بافرهنگ و تحصیل‌کرده ازدواج كند تازندگانی‌اش از هر نظر كامل شود؛ بنابراين به‌طرف خانواده‌هايي كشيده مي‌شود كه ازاین‌گونه نارسايي‌هاي فرهنگي در زندگی‌شان وجود نداشته باشد.همين اختلاف‌سلیقه و عقيده موجب مي‌شود كه جوان شخصاً براي ازدواجش تصميم بگيرد. مثلاً دختري را در محل كار يا در محيط دانشگاه مي‌بيند، مي‌پسندد، با او قول و قرار مي‌گذارد، بدون این‌که فكر كند ممكن است آن دختر در همۀ موارد با او هماهنگ نباشد؛ بنابراين بدون مشورت با والدين خويش، خودش مي‌برد، خودش مي‌دوزد و خودش هم كارها را سروسامان مي‌دهد. او همه‌چيز را آسان مي‌گيرد و فقط دل در گروي حرفه‌ای عاشقانه‌اي بسته است كه با دخترخانم بر زبان آورده و او هم ساكت و متبسم فقط به او نگاه كرده و بدون هيچ اظهارنظري سكوت كرده است! وقتي از نقشه‌هايش به معشوق مي‌گفت در فكر اين نبود كه چگونه و از چه راهي بايد به اين هدف‌ها و آرزوها برسد. او سرمست از بادۀ جواني، همه‌چيز را سهل و آسان و شدني مي‌پنداشت و همسر آينده‌اش هم كه اتفاقاً چند سالي از او کوچک‌تر بود، با اطمينان خوش باورانه به حرف‌هایش گوش مي‌داد و آرزو مي‌كرد كه همه‌چيز روبه‌راه شود! دختر جوان نيز در اين لحظه قادر نيست تا ساير تضادهايي را كه ممكن است با جوان محبوب اما بي‌تجربه‌اش داشته باشد ببيند؛ او تجربه‌اي در اين راه ندارد؛ او خوش‌بینانه فكر مي‌كند كه همه‌چيز شدني است. از طرفي آقاپسر كه خود را قادر مي‌بيند همۀ مشكلات را از پيش پا بردارد، حاضر نيست تجربه‌هاي گران‌بهای والدينش كه به قيمت سپيدي موي آن‌ها به‌دست‌آمده است سود جويد. كسي كه بيشتر مشورت می‌کند، كمتر اشتباه مي‌كند. او تفاوت درجۀ تحصيلي خود و خانواده‌اش را ملاك عمدۀ انتخاب اين راه نمي‌داند بنابراين حاضر نيست هيچ واقعيتي را در قالب نصيحت بپذيرد. او از پدر و مادر تحصیل‌کردۀ همسر آينده و جوانش خوشش آمده بنابراين از والدين خودش كه کم‌سوادند گريزان است. او قادر نيست به اين حقيقت فكر كند كه گرچه پدر و مادرش امروزي نيستند، ولي آدم‌های زحمتكشي هستند كه باپوست و استخوان خود، او را بزرگ كرده و به دانشگاه فرستاده‌اند و اتفاقاً بيشتر از هركسي در اين دنيا طالب خوشبختي و كاميابي فرزندشان مي‌باشند؛ و شايد انتظار دارند كه در روزگار پيري عصاي دست آنان باشد، يا آن‌ها را به طبيبي رسانيده و دوادرمانشان كند و کمک‌حال آن‌ها گرديده و همدم ايام پيري و تنهایی‌شان باشد. جوان ميل دارد فرار كند بدون این‌که بداند اين فرار، دواي درد او نيست. او قادر نيست درك كند كه پدر و مادرش را نمي‌تواند براي هميشه فراموش كند. او هنوز حتي قادر نيست كه بفهمد، پدر و مادر و خانواده، ريشۀ زندگاني او هستند؛ و ادامۀ حيات و زندگاني بدون ريشه اگر غيرممكن يا دشوار نباشد، خيلي هم آسان نيست!
  3. در دو مقاله ي قبلي در مورد انتخاب نادرست همسر بر اساس احساسات و روياها و لزوم مشورت در امر ازدواج پرداختيم. در اين مقاله مي خواهيم به اختلافات فكري، رفتاري و فرهنگي كه دختر يا پسر با خانواده ي همسر آينده اش دارد و مشكلاتي ناشي از اين اختلافات فرهنگي بر زندگي زناشويي زوج ها بپردازيم. دختر و پسرى كه از كودكى در دامن خانواده اى رشد یافته است، نمى تواند و نباید خانواده خود را به راحتى و سادگى فراموش كند. فرض كنيد جواني شهرستاني كه فقط خودش تحصيلات خوبي دارد، از دختري كه خانواده‌اي تحصیل‌کرده دارد خواستگاري مي‌كند. در اين صورت، خانوادۀ عروس كه مي‌دانند با خانوادۀ داماد، تفاوت‌های فاحشي دارند چه بايد بكنند؟ آيا بايد فقط به داماد آيندۀ خود فكر كنند؟ يا بايد در اين فكر باشند كه دو خانواده مي‌بايستي در يك تراز باشند و يا لااقل خيلي باهم تفاوت فكري و اجتماعي نداشته باشند؟ بعضي از خانواده‌ها به‌ظاهر مرد، سرووضعش و يا طرز صحبت او توجه مي‌كنند و مي‌گويند: گرچه پدر و مادرش بی‌سوادند، يا خيلي قديمي فكر مي‌كنند، ولي خود جوان از طبقۀ خودمان است؛ پس عيبي در اين كار و اين وصلت، وجود ندارد. آن‌ها مي‌گويند همین‌قدر كه شخص تحصیل‌کرده‌ای به خواستگاري دخترشان آمده كافي است. پيش خود مي‌گويند: «ما كه كاري به كار خانواده‌اش نداريم»! ولي غافل‌اند از این‌که مگر مي‌شود پسر و دختري باهم ازدواج كنند و خانواده‌هايشان كاري به كار هم نداشته باشند؟ لااقل در ايام و دوره‌هاي نامزدي، يا عقد و عروسي كه بايد دربارۀ خيلي از مسائل و مناسبات، باهم به تفاهم برسند؛ درحالی‌که در همين ابتداي كار، اختلاف عقيده و سليقۀ دور خانواده، به‌ناچار چهرۀ خود را نشان خواهد داد. جمشيد كه يكي از مراجعينم بود مي‌گفت: «اختلافات ما، در دورۀ نامزدي شروع و در عقد و ازدواج به اوج خود رسيد». جمشيد گاهي با خجالت و زماني باشهامت، در دفاع از خانواده‌اش حرف‌هایی مي‌زد كه کم‌وبیش شنيدني است. او مي‌گفت: «نامزدم اعتقاد داشت كه براي خريد عروسي يكي از خواهرهايم كافي است كه بيايد، ولي مادرم مي‌گفت: «ما براي عروسي خواهرت همگي رفتيم خريد!» و اعتقاد داشت كه سه خواهرم همراه با دو برادرهايم به‌علاوه خودش، همگي حتماً بايد هنگام خريد حضورداشته باشند! نامزدم، سهيلا مي‌گفت: «اينها چادري هستند و من حاضر نيستم با اونها به طلافروشي‌هاي بالاي شهر بروم. به آنها بگو به جاي چادر، مانتو بپوشند؛ يكي دو نفر هم بيشتر نيايند.»‌وقتي بااحتیاط، چنين پيشنهادي را به خواهرهايم گفتم، مادرم با صراحت گفت: «نامزدت بيخود كرده كه چنين پيشنهادي كرده؛ به او بگو ما همينيم كه هستيم!» من ازیک‌طرف، شرايط مادرم كه مي‌خواست همه را راضي كند درك مي‌كردم و از طرفي هم به سهيلا حق مي‌دادم كه دلش نمي‌خواست بااین‌همه آدم به خريد برود. خانوادۀ ما مي‌گفتند: «بازار، بهترين جاي خريد طلاست» ولي سهيلا مي‌گفت: «يا خيابان كريم خان، يا ميرداماد.» خانوادۀ ما مي‌گفتند: «شب خواستگاري بايد يك دست لباس براي عروس ببريم» ولي سهيلا مي‌گفت: «ما از اين رسم‌ها نداريم». در هنگام عقد، مادرم مي‌گفت: «از 200 سكۀ طلا بالاتر نرو!» ولي دايي سهيلا عقيده داشت: «كمتر از 500 سكه ممكن نيست!» شب عروسي، ما مي‌خواستيم زن و مرد، جدا از هم باشند؛ آن‌ها مي‌گفتند: «نخير! بايد زن و مرد با هم باشند»! ما عقيده‌اي به تشريفات نداشتيم، زيرا اين كارها را اسراف مي‌دانستيم؛ ولي پدر عروس مي‌گفت: «من حاضرم به تو كمك كنم كه عروسي آبرومندي بگيري». دايي عروس مي‌گفت: «ما يك عاقد مي‌شناسيم كه روحاني نيست»، ولي مادرم مي‌گفت: «عاقد بايد روحاني محلۀ خودمان باشد كه محضر هم دارد». بالاخره، هنگام عقد هم، چون چند نفر مرد آمده بودند توي مجلس زنانه و داشتند مي‌رقصيدند، زن‌دایی‌ام قهر كرد و به همراه دو سه نفر ديگر، مجلس را ترك كرد! خلاصه، نمي‌دانيد آن شب چه مشكلاتي داشتم؛ دائم نگران اوضاع‌واحوال بودم. خانوادۀ عروس دائماً از كارهاي پدر و مادرم ايراد مي‌گفتند و با گوشه و كنايه به من مي‌فهمانيدند كه آن‌ها «اُمُل»‌ و قديمي‌اند. من ازیک‌طرف نمي‌خواستم با آن‌ها جروبحث كنم، اما از طرف ديگر چون آن‌ها والدينم بودند، خوشم نمي‌آمد كه از آن‌ها ايراد بگيرند. ... و تازه همۀ این‌ها، حوادثي بود كه در مراسم عقد و عروسي اتفاق افتاده بود. حالا اجازه بدهيد تا از دوران پس از عروسي برايتان بگويم كه چه اتفاق‌هایی افتاد. هر وقت با سهيلا به خانۀ مادرم مي‌رفتيم، مادرم براي او اسپند دود مي‌كرد. همسر جوانم كه از بوي اسپند به سرفه مي‌افتاد، شروع به غُرغُر مي‌كرد و نه‌تنها روي خوشي به اين كار نشان نمي‌داد بلكه اخم‌وتخم هم مي‌كرد. ناچار، به مادرم مي‌گفتم: «مادر جان! احتياج به اين كارها نيست»؛ ولي مادرم با تشر به من مي‌گفت: «حرف نزن! تو بچه هستي و از چشم زخم و چشم شور و ناپاك ديگران خبر نداري!» پس‌ازاین كه از خانۀ مادرم خارج مي‌شديم همسرم به كنايه مي‌گفت: «اسپند دود كردن يعني چه؟! يعني من ديگه مريض نمي‌شم؟!» این‌ها را مي‌گفت و مي‌زد زير خنده! يكي ديگر از تفاوت‌های فرهنگي و رفتاري ما، چگونگي صرف غذاست. لطفاً خوب توجه كنيد! ما عادت داريم كه غذا را روي زمين بخوريم؛ بنابراين مادرم روي زمين سفره پهن مي‌كند؛ ولي سهيلا عادت ندارد كه روي زمين غذا بخورد. هر وقت كه ناهار يا شام، آنجا هستيم، سهيلا غذايش را مي‌كشد و مي‌برد روي مبل مي‌نشيند؛ او غذايش‌ را روي مبل مي‌خورد. مادر من هم خيلي تميز و پاكيزه است و دلش نمي‌خواهد كسي با كفش بيايد روي فرش‌های منزل؛ ولي سهيلا مي‌گويد: «من با كفش راحت‌ترم»! همچنين، مادرم خيلي به پدرم مي‌رسد و به او توجه مي‌كند؛ ولي سهيلا اهل اين كارها نيست؛ درحالی‌که مادرم انتظار دارد كه سهيلا هم مثل خودش به من برسد. هر وقت كه مادرم به‌اصطلاح «پُز» مرا مي‌دهد و از من تعريفي مي‌كند، به‌جای اينكه سهيلا هم حرف مادر را – ولو به‌ظاهر – تصديق كند، برعكس مي‌گويد: «مادر جون! مثل اين كه شما غير از اين پسرتون كس ديگه‌اي رو نديدين»! خلاصه این‌که، اوضاع‌واحوال خوبي ندارم؛ نه سهيلا شرايط مادر من را درك مي‌كند، و نه مادرم از انتظاراتش دست برمي‌دارد؛ فقط اين من هستم كه دارم اين وسط، ضايع مي‌شوم و عاقبت هم نمي‌دانم كه حال‌وروز زندگي من به كجا مي‌كشد!» خُب! این‌ها درد دل جمشيد بود. معلوم است كه اگر پاي حرفه‌ای همسرش، سهيلا و يا حتي خانوادۀ سهيلا بنشينيم، «مثنوي هفتاد من كاغذ شود». حال اگر از من بپرسيد كه جوان حق داشته كه از چنين دختري خواستگاري كند يا نه؟ به شما خواهم گفت: «خير! او نمي‌بايست با خانواده‌اي كه تا اين اندازه با هم تفاوت فرهنگي دارند ازدواج مي‌كرد». آن‌وقت بپرسيد: «پس تضاد فرهنگي خودش با والدينش را چگونه بايد حل مي‌كرد؟» در پاسخ شما مي‌گويم: «او بايد با دختري تحصيل كرده و تقريباً از طبقۀ خودش ازدواج مي‌كرد، تا ديدگاههاي خانواده‌هايشان به زندگي، در يك سطح باشد؛ زيرا حق اوست با دختري ازدواج و زندگي كند كه او هم مثل خودش تحصيل كرده است و سليقه‌هاي مشابهي دارند، و نه با خانوادۀ دختري كه به قول جمشيد، دائم به پدر و مادرش گوشه و كنايه مي‌زند. وقتي پدر و مادر دختر و پسر در يك سطح باشند، آن وقت كسي بر ديگري ترجيحي ندارد و مقايسه‌اي هم پيش نمي‌آيد». درد دل الهه خانم حالا خوب است كمي هم پاي حرفه‌ای الهه خانم بنشينيم كه ازدواجش تقريباً شبيه ازدواج سهيلا و جمشيد بوده است. الهه خانم مي‌گفت: «شوهرم از طبقه‌اي بود كه با ما خيلي فرق داشتند. پدرم وقتي او را ديد گفت: «جوان برازنده‌اي است و آيندۀ خوبي دارد؛ ما كه نمي‌خواهيم با پدر و مادرش زندگي كنيم». گرچه شوهرم را خيلي دوست دارم و حالا هم او را مي‌پرستم، ولي هرگز نمي‌توانم از رفتارهاي مادرش چشم‌پوشي كنم». به الهه گفتم: «اگر از شوهرتان راضي هستيد بايد مادرش را هم تحمل كنيد». الهه جواب داد: «بله! اين كه مي‌گوييد درست است و من سالهاست كه دارم او را تحمل مي‌كنم، ولي باور بفرماييد كه ديگر طاقتم طاق شده است؛، زيرا هم مجبورم كه با مادرشوهرم به توافق برسم و معاشرت كنم، چون شوهرم خيلي به مادرش علاقه‌مند است و هميشه نسبت به او احساس دين مي‌كند، و هم بايد سخت‌گيري‌هايش را تحمل كنم؛ ولي آخر شما نمي‌دانيد كه اين پيرزن، كه از اول با ازدواج پسرش با من، مخالف بود چه زبان تندي دارد!» به او گفتم: «بسيار خب! حالا يكي از سخت‌گيري‌هايش را بگوييد.» الهه سكوتي كرد و سپس با آه و ناله گفت: هر وقت كه مي‌خواهيم از خانۀ آن‌ها به منزل خودمان برگرديم، مي‌گويد: «اين زن قرتي را براي چي گرفتي كه يك جا بند نمي‌شه؟! چرا نرفتي از درودهات خودمان يك زن حسابي بگيري؟!» آنگاه الهه رو به من كرد و گفت: خب! شما مي‌گوييد من با اين زبان تند و پر نیش و كنايۀ اين پيرزن كه همه‌‌اش متلك است چكار كنم؟! اگر به خانه‌اش نروم شوهرم ناراحت مي‌شود؛ اگر هم بروم كه بايد اين زخم‌زبان‌ها را بشنوم. به او گفتم: «بسيار خب! ولي فكر مي‌كنيد تمام اين ناملايمات را به خاطر شوهر خوبي كه داريد مي‌توانيد تحمل كنيد؟» در جوابم متفكرانه گفت: «آخر از آنچه كه مي‌ترسيدم، دارد به سرم مي‌آيد!» گفتم: مگر چه شده؟! الهه جواب داد: «هميشه پيش خودم فكر مي‌كردم، درسته كه شوهرم فردي تحصيل كرده است، ولي بالاخره خون اين خانواده در رگهايش جاري است و همين پدر و مادر او را بزرگ كرده‌اند؛ بنابراين آنچه را كه در كودكي به او آموخته‌اند ممكن است موقتاً فراموش شان كند، ولي در ميانسالي تدريجاً به سراغش خواهند آمد!» پرسيدم: مگر تغيير كرده است؟ الهه بازگفت: «او در تربيت بچه‌ها عیناً روش پدرش را به كار مي‌برد و مي‌گويد، مگر من كه زیردست پدرم بار آمده‌ام، آدم بدي شده‌ام. با الهه خانم چندين جلسۀ ديگر صحبت كردم و به راه‌حل‌هايي هم رسيديم كه گرچه كاملاً چاره‌ساز نبودند اما لااقل توانستند اوضاع راکمی آرام‌تر كنند.
  4. تفاهم در زندگي راز و رمزي ندارد ازدواج به شانس و اقبال ربطي ندارد من به عنوان مشاورازدواج اصلا به شانس و اقبال در ازدواج و خوشبختي اعتقادي ندارم. تفاهم در زندگي و خوشبختي راه و روش دارد و راهش را بايد ياد گرفت. در دروس مدرسه يا دانشگاهي مثل رياضي، فيزيك، تاريخ، جغرافي و ... تمام سعي و تلاش خود را مي كنيم تا نمره ي خوبي بگيريم و قبول شويم و بهترين باشيم اما در يادگيري آيين همسرداري تلاشي نمي كنيم يا شايد فكر مي كنيم كه تمام مسائل مربوط به همسرداري و زندگي زناشويي را بلديم. آيا شما ياد گرفته ايد كه در مواقع بحراني با همسر خود چه برخوردي داشته باشيد، چگونه با او گفتگو كنيد و مسائل به وجود آمده در زندگي زناشويي خود را به سادگي حل كنيد. قبل از ازدواج بايد ابتدا آيين همسرداري را آموزش ديد و ياد گرفت. بحران در خانواده و مديريت آن به طور مثال خانمي از طرف شوهرش يا برعكس توهيني مي شنود ما 4 واكنش مي توانيم در مقابل اين توهين از خود بروز دهيم: 1. عصباني شدن ما از اين رفتار و توهين همسرمان عصباني و خشمگين شويم و به اصطلاح خودماني از كوره در بريم. 2. رفتار كودكانه در مقابل اين اين توهين رفتار كودكانه از خود نشان دهيم يعني لجبازي كنيم، بخواهيم طرف را سر جايش بنشانيم و مقابله به مثل كنيم. 3. رفتار احساسي رفتاري احساسي از خود بروز دهيم يعني گريه كنيم، قهر كنيم و در خود فرو برويم. با اين رفتار فقط خود را از درون نابود مي كنيم شايد ظاهرا با همسرت دعوا نكني اما از درون ناراحتي، دل شكسته هستيد. 4. رفتار بالغانه رفتار بالغانه و عاقلانه يعني قبل از هرگونه عكس العملي نسبت به توهين همسرمان فكر كنيم و بينديشيم كه چه پاسخي به او بدهم كه درگيري با همسرم بيشتر نشود، كمتر ضرر كنم و احتمالا سود هم ببرم. سه روش اول كاملا غلط است زيرا تنها مشكل را حل نمي كند بلكه اوضاع را از آنچه كه هست بحراني تر مي كند و آتش را شعله ور تر مي كند. مثلا همسرتان به شما مي گويد تو احمقي يا تو چقدر بي نظم هستي. در اين موقعيت شما به جاي اينكه عصباني شويد و قيل و قال كنيد، پاسخ بالغانه اين است كه از او بپرسيد «دليل تو براي اينكه من احمقم يا بي نظمم چيست» وقتي به او مي گوييد دليل بياورد يعني او را موظف مي كنيد كه حرف خود را ثابت كند. اگر دليلي آورد و واقعا درست بود از او به خاطر انتقاد به جا و درستش تشكر كنيد و خود را اصلاح كنيد. اگر دليلش اشتباه بود به او بگوييد من حرف تو را قبول ندارم و با دليل، منطق، آرامش و لحني ملايم به او ثابت كنيد كه شما اين چنين نيستيد. چگونه شخصيتمان را به سمت رفتارهاي عاقلانه و منطقي سوق دهيم ؟ ابتدا دانش و آگاهي خود را در زمينه ي همسرداري افزايش دهيد درباره ي چگونگي طرز رفتار با همسر، گفتگو با همسر، كنترل خشم در برابر مشكلات زندگي زناشويي و ... مطالعه كنيد، آگاهي پيدا كنيد و بعد در سايه ي اطلاعاتي كه داريد تمرين كنيد. مثلا در خانه قبل از گفتگو با همسرتان به جاي او يك گلداني قرار دهيد و با آن صحبت كنيد. ببينيد كه چگونه بايد صحبت كنيد، خشم خود را چگونه كنترل كنيد، چه حرف هايي را بايد بگوييد و چه حرف هايي را نبايد بگوييد. تمرين كنيد تا به بهترين نحو با همسرتان گفتگو كنيد شايد شما بگوييد همسرم آدم منطقي نيست. يك انسان عاقل اگر همسرش نادان و غير منطقي باشد مي تواند او را كنترل كند، اداره كند. تو اعتقاد داري همسرت نادان است و منطقي نيست تو منطقي باش تو آرام باش و تصميم درست بگير. زن و شوهر خود را بالفعل جاي همديگر قرار دهند زن و شوهر قبل از اين كه بخواهند با هم حرف بزنند ابتدا بايد حال جسمي و روحي يكديگر را درك كنند اگر مي بينيد الان همسرتان ميلي به گفتگو ندارد، خسته يا گرسنه است براي صحبت با او پافشاري نكنيد. انسان عاقل مذاكره را ادامه نمي دهد و ان را به وقتي ديگر موكول مي كند. فايده ي اينكه مذاكره با همسر را به وقتي ديگر موكول كنيم چيست ؟ وقتي بعدا صحبت كنيد حال همسرتان از لحاظ روحي و جسمي مساعد مي شود مثلا خسته بوده الان استراحت كرده و سرحال است، گرسنه بوده الان سير شده است پس بهتر مي تواند فكر كند و تصميم بگيرد و يا بعد از گذشت زمان ممكن است شما و همسرتان آرام تر شويد از خشم و عصبانيتتان كم شود به اشتباهات خودتان پي ببريد و شايد موضوع خود به خود حل شود. ترفندهاي مذاكره با همسر 1. سعي كن دلخوري هايت را روي كاغذ بنويسي با نوشتن روي كاغذ خودت را تخليه مي كني، خشمت رو بيرون مي ريزي و به اشتباهات خودت پي مي بري و از خودت سوال مي كني و سهم من در مشكل به وجود آمده چقدر است. 2. براي طرح موضوع با همسرت فورا سر اصل مطلب نرو ابتدا از همسرت تعريف كن به او بگو كه چقدر دوستش داري و از او به خاطر زحماتش تشكر كن و بعد موضوع را با او در ميان بگذار و از او بخواه با كمك هم مشكل را حل كنيد. مزيت اين كار اين است كه اگر از همان اول موضوع را به او بگويي ممكن است او عكس العمل تندي نشان دهد پس ابتدا فضا را آماده كنيد. شما عزيزي كه در درس و كارت خلاق و موفق هستي در زندگي زناشويي خود هم خلاقيت به خرج بده، فكر كن كه من به چه طريقي با همسرم حرف بزنم بهتر است، او عصباني نمي شود و يا حتي ممكن است حرف هاي من را تاييد كند. 3. هيچ گاه در گفتگو با همسرت توهين نكن هيچ گاه در صحبت هايتان همديگر را تحقير نكنيد، به همديگر توهين نكنيد. حین صحبت با همسرتان با جملات عاطفی مثل جونم یا عزیزم می توانید طرف مقابلتان را آرام كنيد.
  5. به طور طبيعي انسان 2 سال طول مي كشد تا حرف زدن را ياد بگيرد و ساليان سال طول مي كشد چگونه حرف زدن را ياد بگيرد. آلفرد آلورد مي گويد: «انسان رابطه گراست و دوست دارد با ديگران ارتباط برقرار كند». زن و شوهر براي چه با هم ازدواج مي كنند فقط براي اينكه بچه دار شوند يا نهار و شام با هم بخورند چرااا؟ زن و شوهر نياز دارند با هم ارتباط برقرار كنند در جبهه ي منزل بايد آرامش باشد مردي كه صبح با جنگ و دعوا از خانه بيرون مي آيد، نمي تواند در محيط كارش رنگ عوض كند و خلاقيت به خرج دهد، چون روح و روانش پريشان شده يا خانمي كه قرار است در منزل يا خارج از منزل به كارهايش برسد آيا توان اين را دارد كه بعد از درگيري با همسرش بتواند كارهايش را به نحو احسنت انجام دهد و وانمود كند كه هيچ اتفاقي نيفتاده است؟ عشق نهال كوچكي است كه نياز به مراقبت دارد همان گونه كه گلدان نياز به آب، خاك و كود دارد زن و شوهر هم نيازهايي دارند كه بايد همديگر را درك كنند و نيازهاي هم را برآورده كنند. زن و شوهر بعد از اين كه با هم ازدواج مي كنند نياز دارند كه همدم و مونس هم باشند، كنار هم باشند، حامي و پشتيبان هم باشند وقتي زن و شوهر اين گونه عمل كنند كمكم نهال عشق آنها تبديل به يك درخت تنومند مي شود كه هر بادي نمي تواند اين درخت عشق را از جا بكند و از بين ببرد. گاهي دختر و پسر بر اساس عشق و جاذبه اي كه نسبت به هم دارند با هم ازدواج مي كنند اوايل ازدواج خيلي با هم خوب و صميمي هستند اما بعد از مدتي زن و شوهر نسبت به هم سرد مي شوند به خاطر اينكه از اين نهال عشف مراقبت نكردند. مثلا در يكي از مشاوره هايم زن و شوهري به من مراجعه كرده بودند و مي گفتند آقاي دكتر كيهان نيا ما چندين بار امتحان كرديم اصلا حرف زدن ما با هم فايده اي ندارد. زن و شوهر بايد همديگر را بفهمند، درك كنند و بدانند چه زماني با همسر خود گفتگو كنند كه او خسته نباشد حوصله ي شنيدن حرف هايتان را داشته باشد. زن بايد بداند مردي كه از صبح تا شب براي تامين معاش زندگي مي كند نبايد موقعي كه همسرش خسته از سر كار برگشته موضوع را با او مطرح كند و بخواهد با هسرش مذاكره كند البته مرد بايد بداند هيچ گاه نبايد خستگي بيرون را به داخل خانه بياورد و سر زن و بچه هايش خالي كند و بعد از اينكه استراحت كرد و خستگي اش رفع شد با همسرش گفتگو كند. مهارت هاي كلامي با همسر بايد چگونه باشد ؟ نوع لحن در مذاكره با همسر بسيار مهم است هميشه سعي كن جملاتي كه به همسرت مي گويي دستوري و امري نباشد پيشنهادي بگو. مثلا مردي دير به خانه مي آيد ما دو جور برخورد ميتوانيم با همسرمان داشته باشيم : 1. خانم با لحن تندي به همسرش بگويد: «كجا بودي، چه مي كردي يا چرا دير كردي؟». 2. خانم با لحني آرام و زيبا به همسرش بگويد: «مشكلي برايت پيش آمده بود كه دير آمدي نگرانت شدم». انسان براي برقراري ارتباط با ديگران از ابزاري به نام زبان استفاده مي كند. در فارسي ضرب المثل هاي بسياري در مورد زبان گفته شده است: زبان سرخ سر سبز مي دهد بر باد زبان استخوان ندارد اما استخوان شكن است زخم شمشير خوب مي شود اما زخم زبان خوب نمي شود مولانا هم در مورد زبان مي گويد: اي زبان هم گنج بي پايان تويي اي زبان هم رنج بي پايان تويي اي زبان هم آتشي هم خرمني چند اين آتش در اين خرمن زني حال چه مي شود زن و شوهر بعد از چند سالي كه از ازدواجشان مي گذرد، همسران نسبت به هم سرد مي شوند و يا مي خواهند از هم جدا شوند و طلاق بگيرند؟ 1. دختر و پسري كه كه مي خواهند با هم ازدواج كنند به هم وعده وعيدهاي بيخودي ندهند چون بعدا در زندگي زناشويي اگر نتوانند قول هايي را كه دادند عملي كنند اين خود يكي از عواملي است باعث سردي بين زن و شوهر مي شود. 2. امنيت مالي را براي همسرتان فراهم كنيد نيازهاي مالي همسرتان را تا آنجايي كه معقول است برآورده كنيد. 3. به همسرتان بگوييد دوستت دارم. نبي اكرم (ص) مي فرمايند : «مردي كه به همسرش بگويد دوستت دارم يك عمر در خاطرش مي ماند». بعضي آقايان اين كتر را نمي كنند و دليلشان هم است است كه مي گويند من اين همه از صبح تاشب براي همسر و فرزندانم زحمت مي كشم همسرم خودش مي بيند و مي فهمد كه من به خاطر آنها كار مي كنم ديگر نيازي به گفتن جمله ي دوستت دارم نيست. البته اين موضوع دو طرفه است و فقط مختص آقايان نيست شايد به اين دليل كه خانم ها شنيداري هستند به آقايان گفتن اين جمله تاكيد بيشتري شود اما خانم هم بايد به شوهرش بگويد دوستت دارم و از او قدر شناسي كند. براي مذاكره با همسر اين قوانين را رعايت كنيد تا مذاكره اي مفيد و سودمند داشته باشيد: 1. نوشتن نامه قبل از اين كه بخواهيد با همسرتان بر سر موضوعي به مذاكره بپردازيد ابتدا آن را روي كاغذ بنويسيد كه چه مي خواهيد به او بگوييد وقتي مسائل را نوشتي و يك دور از روي آن خواندي به اشتباهات خودت هم پي مي بري و مي فهمي سهم خودت در اين ماجرا چقدر بوده است. 2. مطرح نكردن موضوع با كسي قبل از طرح موضوع با همسرت آن را با هيچ كس در ميان نگذار چون اگر آن را با كسي در ميان بگذاري ممكن طرف مقابل شاخ و برگ موضوع را بيشتر كند و به همسرتان انتقال دهد و اين اوضاع را ازآنچه كه هست پيچيده تر كند. 3. لحن گفتاري خود را نرم و شيرين كنيد مثلا به همسرتان بگوييد: «امروز وقت داري يك ساعتي با هم حرف بزنيم» به جاي اين كه با تندي به همسرتان بگوييد: «تو چرا اصلا براي من وقت نمي گذاري، تو چرا اصلا با من حرف نمي زني يا كي با هم حرف بزنيم». 4. اشتباهتان را به همسرتان بگوييد اگر شما هم در موضوع پيش آمده بي تقصير نيستيد و اشتباهي كرديد به اشتباه خود اقرار كنيد، اشتباهتان را به همسرتان بگوييد كه من اين جاها اشتباه كردم يعني سهم خود را در اتفاقي كه پيش آمده ببينيد غرو خود را زير پا بگذاريد اينگونه همسرتان هم اگر اشتباهي كره بود آن را مي پذيرد و عذرخواهي مي كند. وقتی شما و همسرتان اشتباهات خود را بپذیرید رابطه ‌تان قوی‌تر و صادقانه‌تر می‌شود و نسبت به هم دلگرم مي شود و سردي در زندگي زناشويي تان از بين مي رود. کنفسیوس می‌گوید: «مردی که اشتباه کند و آن را اصلاح نکند، اشتباه دیگری مرتکب شده است». اولین قدم در اصلاح یک اشتباه، قبول اشتباه زندگی زناشویی است. 5. مذاكره را با محاكمه اشتباه نگيريد. گفتگو با همسر شرايط خاص خود را دارد مثلا بعضي ها در مذاكره به يكديگر گوشه و كنايه مي زنند، با صحبت هايشان همديگر را تحقير مي كنند، مطلبي را به يكديگر تحميل مي كنند، مچ گيري مي كنند، از فاميل خود تعريف و به فاميل ديگري توهين مي كنند بعد فكر مي كنند كه اين ها مذاكره است.
×
×
  • اضافه کردن...