جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'روند پیدایش مسجد-مدرسه ها'.
1 نتیجه پیدا شد
-
مدرسه سپهسالار تهران فعالیتهای آموزشی، از جملهی آموزش خط و کتابت، از همان آغاز گسترش اسلام در مساجد صورت میگرفت و زمان پرداختن بدان به نحوی بود که موجب بروز اشکال در فعالیتهای عبادی نمیشد. برخی از علما حتی در منزل خود به تدریس میپرداختند،اما گسترش فعالیتهای متنوع آموزشی و مذهبی موجب شد که مراکز خاص دیگری برای آموزش علوم مذهبی و سایر علوم مربوط با آن شکل گیرد. بیتالحکمه، یکی از نخستین مراکز علمی و فرهنگی بود که گویا در اوایل قرن سوم هجری قمری در بغداد تأسیس شد (۱) بغداد در این دوره از مراکز مهم علمی به شمار میرفت، و گفتهاند که در بازار شهر حدود یک صد دکان کاغذفروشی (وراقی) و صحافی وجود داشت (۲). با وجود آنکه واژهی مدرسه در اشعار دعبل خزاعی، شاعر قرن دوم هجری قمری، به کار رفته است، اما اطلاع روشنی از اینکه ساختار مستقلی به نام مدرسه نیز در آن دوره شکل گرفته باشد در دسترس نیست (۳). در اواخر قرن سوم هجری قمری، به تدریج مراکزی با عنوان «دارالعلوم» از سوی علما و امرا تأسیس شد و تفاوت عمدهی آنها با کتابخانهها در این بود که نه تنها برای امر تعلیم، بلکه برای اقامت طلایی که بعضا از شهرهای دور راهی مرکزی علمی میشدند تسهیلات و از جمله اقامتگاههایی در نظر میگرفتند (۴) با طراحی و احداث مساکن ساده، آن هم در کنار فضاهای آموزشی، نوع ویژهای از آموزشگاهها که تلفیقی از سکونتگاه و فضای آموزشی بود، شکل گرفت و به تدریج الگوی طراحی مدرسههای علمیه گردید و تکامل یافت. گویا از اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم هجری قمری بود که مکانهایی به نام مدرسه ساخته شد و در همین دوره است که احداث مدرسهای را در آمل به ناصر کبیر (متوفی ۳۰۴ ه.ق) و نیز داعی صغیر که از فرمانروایان علوی این خطه بودند نسبت دادهاند (۵). در قرن چهارم هجری قمری، چندین مدرسه در قلمرو حکومت غزنویان و نواحی دیگر ساخته شد که در آثار تاریخی و ادبی بدانها اشاره شده است (۶) اما اثری از ساختمان هیچ یک باقی نمانده است تا بتوان به خصوصیات معماری آنها پیبرد. اسنادی از دو مدرسه متعلق به دورهی سلجوقی وجود دارد که نشان میدهد طرح نخستین مدرسهها با الهام از طرحهای خانههای درونگرا بوده که بعدها دچار دگرگونیهایی نیز شده است. از مدارس نظامیهی ساختهی خواجه نظامالملک طوسی که از نخستین مدرسههای بزرگ و سازمانیافته به شمار میآید نقشهای باقی نمانده است، در حالی که مدرسهی مستنصریهی بغداد (ساختهی قرن هفتم هجری قمری) هنوز باقی است. به ظن قوی، به هنگام احداث بنای مذکور، مدرسهی نظامیهی بغداد نیز معمور و مورد استفاده بود، لذا با عنایت به پیشینهی مدارس نظامیه و ویژگیهای معماری آها، قاعدتا باید مدرسهی مستنصریه را با الهام از خصوصیات معماری مدرسهی نظامیه ساخته باشند. در مدرسههای ساخته شده تا دورهی ایلخانان، متناسب با شرایط، امکانات و نیازها، از یک فضای ساده هم به عنوان مسجد استفاده میشد. اما از دورهی ایلخانان و به خصوص از دورهی تیموریان و بعد از آن به تدریج در مدارسی که دارای طرحی معمارانه بودند و نیز در بسیاری از مدرسههای بزرگ، فضای خاصی را به مسجد اختصاص میدادند، که این فضا غالبا به شکل گنبدخانهای (و در مواردی به صورت شبستانی) بود که در گوشهای از بنا (به ویژه در مدارس دورهی تیموری) یا در امتداد یکی از محورهای تقارن آن (بیشتر در دورهی صفویه) بنا میشد. این فضا به دلیل برخی خصوصیات ساختاری، از جمله وسعت، به گونهای نبود که همیشه آن را به عنوان مسجد عمومی مورد استفاده قرار دهند. ولی البته از مساجد واقع در بعضی مدارس بزرگ (مانند مسجد مدرسهی چهارباغ در اصفهان یا مسجد مدرسهی امام خمینی (سلطانی) در کاشان) در اوقات و ایام ویژه برای برگزاری نماز یا سایر فعالیتهای عام مذهبی به صورتهای عمومی نیز استفاده میشد. اما از طرفی زمان و نحوهی استفاده از این مساجد غالبا به گونهای نبود که آرامش فضای مدرسه را مختل و یا درس و بحث طلاب علم را با اشکال مواجه نماید.به این ترتیب از قرن چهارم هجری قمری به بعد، مدرسه به عنوان فضای نسبتا مستقل آموزشی مورد استفاده قرار میگرفت. در دورهی صفویه مسجد جامع بزرگی در فرحآباد ساری ساخته شد که با توجه به قرائن میتوان آن را یکی از نخستین مسجد – مدرسهها در ایران به شمار آورد. در این بنا، جبههی سمت قبله به فضای اصلی مسجد یعنی گنبدخانه و شبستان، و سه جبههی دیگر به حجرههای طلاب اختصاص یافته است. ساختار این بنا و توزیع فضایی فعالیتها در آن به گونهای است که از لحاظ ساختمانی و کاربردی، آن را میتوان «مسجد – مدرسه» نامید؛ چرا که هر یک از فضاهای مختص مسجد و یا مدرسه، آن قدر گسترده است که به نظر میرسد هر دو فضا در نظر کارفرما و طراح بنا اهمیت کمابیش برابر و همسانی در آن داشته است، و به همین مناسبت هر دوی این فضاها را میتوان جزء «فضاهای اصلی» مجموعه به شمار آورد. به عبارت بهتر هیچ یک از این دو فضا را نمیتوان نسبت به دیگری، جنبی یا فرعی دانست. دربارهی چگونگی تکوین و زمان دقیق طراحی و احداث این نوع بنا در ایران، هنوز بررسیهای کافی صورت نگرفته است. اما به نظر میرسد که نوع طراحی و ساختمان مسجد – مدرسهها در ایران با نحوهی بنای آنها در قلمرو گورکانیان در هند، بیارتباط نبوده است؛ و چنان که برای نمونه، نقشههای دو مسجد – مدرسهی «سردار» در قزوین و مسجد – مدرسهی «خیرالمنزل» در دهلی مقایسه شوند آشکار میگردد که برخی ویژگیهای مدرسهی «خیرالمنزل» بنا شده، در بعضی موارد از شیوهی طراحی مسجد – مدرسهی «خیرالمنزل» اقتباس شده است. ارتباطات فرهنگی و هنری متقابل ایران و هند در دورهی صفوی و گورکانی و تداوم آن تا عهد قاجار، امکان تبادل تجربیات فرهنگی را فراهم آورده بود و چنان که بررسی شود، چنین به نظر میرسد که برخی از خصوصیات مهم معماری مساجد جامع دورهی قاجار از شیوهی طراحی مساجد جامع گورکانی اقتباس شده است (۷). به هر ترتیب، دورهی اوج توجه به احداث مسجد – مدرسه را عصر قاجار باید دانست، و بیشترین شمار این نوع بنا نیز در تهران، یعنی پایتخت آن روزگار ساخته شد.