جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'دانلود مقالات مدیریت'.
20 نتیجه پیدا شد
-
سلام دوستان عزیز مقالات مدیریت که قابلیت دانلود دارند رو تو این تاپیک قرار میدیم موفق باشیم اولین مقاله چشم انداز جهانی کارافرینی دانلود
- 141 پاسخ
-
- 4
-
- competitiveness
- market orientation
-
(و 14 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
- competitiveness
- market orientation
- marketing
- postmodern marketing
- postmodernism
- نظر مخالفان و موافقان حسابداري منابع انساني
- پست مدرنيسم
- value creation and business performance
- ايجاد ارزش و عملكرد كسب و كار
- بانک مقالات مدیریت
- بازاريابي
- بازاريابي پست مدرن
- بازارگرايي
- حسابداری مدیریت
- دانلود مقالات مدیریت
- رقابتپذيري
-
فرآیند تحلیل سلسله مراتبی AHP چکیده روش تصمیم گیري سلسله مراتبی یکی از پر کاربردترین ابزارهاي تصمیم گیري چند معیاره می باشد. دامنه تنوع زمینه هاي استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی تاکنون بسیار گسترده بوده است. وایدیا و کومار، در مقاله خود کاربردهاي فرایند تحلیل سلسله مراتبی را در زمینه هاي انتخاب (مثلا انتخاب نرم افزار)، ارزیابی (مثلا ارزیابی عرضه کننده ها)، تحلیل هزینه- مزیت، تخصیص (مثلا تخصیص مکان)، برنامه ریزي و توسعه، اولویت بندي و رتبه بندي، تصمیم گیري، پیش بینی، برنامه ریزي استراتژیک و زمینه هاي مرتبط و ... دسته بندي و بیان نموده اند مقاله مذکور همچنین استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی را براي تخصیص منابع در حوزه هاي مختلف تولیدي، سیاسی، دولتی، مهندسی، آموزش، استخدام و ... گزارش کرده است که در برخی ازاین کاربردها، ابزار یا ابزارهاي دیگري از قبیل برنامه ریزي هدف یا برنامه ریزي خطی نیز در کنار فرایند تحلیل سلسله مراتبی استفاده شده است. در نهایت می توان گفت همانطور که تصمیم گیري جزو جدانشدنی مدیریت است، فرآیند تحلیل سلسله مراتبی نیز به بخشی جدانشدنی از فرآیند تصمیم گیري بدل شده است. امروزه مدل ها و روشهاي کمی نقشی کلیدي در حل مسائل دارند. استفاده موفق از روشهاي کمی می تواند منجر به پاسخی به نیاز بشر براي راه حل هاي دقیق، قابل اطمینان و اقتصادي با صرف زمان معقول گردد. در این میان AHP بررسی مسائل کیفی است که معیاري براي اندازه گیري ندارند و همواره در تصمیم گیریهاي ما همراه مسائل کمی ظاهر می شوند. این روش همچنین پیچیدگی هاي ناشی از تاثیر عوامل مختلف بر مسئله را با تمرکز مرحله به مرحله یک مسئله چند بعدي را به یک بر این عوامل و سپس ترکیب کردن نتایج این بررسی ها حل می کند. در واقع AHP مسئله یک بعدي تبدیل می کند و تصمیم گیري هاي پیچیده و تو در تو را قابل فهم و مقایسه می کند. متن کامل جزوه اموزشی فرآیند تحلیل سلسله مراتبی را ازلینک زیر دریافت نمایید: دانلود کنید.
- 2 پاسخ
-
- 4
-
- فرآیند تحلیل سلسله مراتبی
- فرآیند تحلیل سلسله مراتبی ahp
- (و 2 مورد دیگر)
-
تصمیم گیری موضوع : برنامه ريزي چند معياري madm & modm & mcdm مراحل تصمیم گیری 1 -تشخیص و تعیین مشکل (مسئله ای که در راه تحقق هدف مانع ایجاد می کند) 2-احصای راه حل های ممکن(با استفاده از تجربه و اطلاعات و آمار در دسترس) 3-انتخاب معیار(مثلا هزینه) 4-تعیین نتایج حاصل از هر راه حل 5-ارزیابی راه حل ها 6-انتخاب راه حل اصلح طبقه بندی تصمیم از جهت میزان اطمینان 1-تصمیم گیری تحت شرایط اطمینان کامل: عامل و شرایط محیطی وجود ندارد. 2-تصمیم گیری در شرایط ریسک:شرایط محیطی:موقعیت های مختلفی که نتایج حاصل در تصمیم گیری را تحت تاثیر قرار می دهند وبه کمک احتمالات می توانیم شانس وقوع آنها را با انتخاب معیار یا ملاک در تصمیم گیری برآورد کنیم.. 3-تصمیم گیری در شرایط عدم اطمینان: الف:حداکثر حداکثر ها: بهترین نتیجه از بهترین نتایج در شرایط محیطی انتخاب می شود.خوش بینانه ب:حداکثر حداقل ها:با بد بینی از بین بدترین ها بهترین انتخاب می شود. ج:احتمال برای شرایط مختلف یکسان فرض می شود و براساس ارزش مورد انتظار تصمیم می گیریم. مدل مدل عبارت است از الگوی بر گرفته از واقعیت که روابط بین متغیر ها را نشان می دهد و از آن برای پیش بینی در تصمیم گیری استفاده می شود. انواع مدل: مدل کلامی:به صورت نوشتار و در قالب عبارات و جملات بیان می شود.(مدل نوشتاری مدل ترسیمی،قیاسی:متغیر ها را در قالب نمودار و اشکال مختلف نشان می دهد –نقطه سربه سر مدل تجسمی،شمایی ،فیزیکی مدل ریاضی روش اکتشافی – ابتکاری:زمانی که برای موقعیت خاص مدل دقیق علمی وجود ندارد از توانایی های ذهنی مدد می گیریم. درخت اخذ تصمیم: یکی از شیوه هایی است که در تصمیم گیری چند مرحله ای به کار می رود .مسئله طی مراحل متوالی تجزیه و تحلیل می شود و یک سلسله تصمیم ها در ارتباط با هم و به صورت یک مجموعه بیان می شوند. در يك مسئله برنامه ريزي خطي ، مي توان اهداف سازمان را در قالب يك هدف عمده مثلا حداكثر كردن كل سود و يا حداقل كردن كل هزينه ها ، خلاصه نمود . اما در دنياي واقعيات ، هميشه چنين نيست . در حقيقت ، به تفصيلي كه بحث خواهيم كرد، مطالعات انجام شده نشان مي دهد كه مديريت شركتهاي بزرگ هم خود را صرف هدفهاي ديگر نظير تامين سود پايدار، افزايش (يا حداقل حفظ) سهم در بازار فروش، تنوع محصولات، تثبيت قيمتها، ارتقاء روحيه كاركنان ، كنترل شركت توسط افراد يك خانواده و بالاخره بالا بردن وجهه شركت نيز نموده اند. برنامه ريزي آماري، راه حركت همزمان به سوي چندين هدف را نشان مي دهد . تصمیم گیری.doc
- 1 پاسخ
-
- 3
-
- madm & modm & mcdm
- برنامه ريزي چند معياري
-
(و 2 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
كاربرد پذيري نظريه تصميمگيري شغلي هالند در مدارس، دانشگاهها و بازار كار ايران بررسي موانع و ارائه راهكارها
spow پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در مدیریت صنعتی
كاربرد پذيري نظريه تصميمگيري شغلي هالند در مدارس، دانشگاهها و بازار كار ايران بررسي موانع و ارائه راهكارها چكيده: نظريه تصميمگيري شغلي هالند، نظريه همخواني شغل و شخصيت است كه حدود 50 سال توسط هالند و ديگران بكار رفته و هماكنون نيز در مدارس، دانشگاهها، بازاركار و ديگر محيطها مورد استفاده قرار ميگيرد. همچنين سودمندي و اعتبار آن در كشورهاي امريكايي، اروپايي، آسيايي، استراليايي و افريقايي مورد تاييد قرار گرفته است. در اين مقاله سعي بر آن است تا از طريق پژوهشهاي انجام شده در ايران، سودمندي و كاربردپذيري اين نظريه مورد بررسي قرار گيرد. اين پژوهشها كه از سال 1370 تاكنون در مدارس، دانشگاهها و بازار كار انجام پذيرفته است هريك به نوعي مؤيد نظريه و كاربردپذيري آزمون شغلي – شخصيتي هالند ميباشد كه در سالهاي اخير توسط نگارندگان براي مدارس و مشاغل مختلف هنجاريابي شده بود. در پايان ، موارد مثبت و منفي كاربردپذيري اين نظريه و آزمون شغلي – شخصيتي در مدارس،دانشگاهها و بازار كار ايران اشاره ميشود و به منظور سودمندي نظريه، راهكارهايي متناسب با فرهنگ ايراني پيشنهاد ميگردد. مقدمه: تصميمگيري درباره انتخاب شغل و حرفه يكي از مهمترين و سرنوشتسازترين موضوعات در زندگي هر فرد به حساب ميآيد. امروزه پيچيدگي و دگرگوني دنياي كار، سرعت فزاينده رشد تكنولوژي، تقاضاهاي روزافزون براي ورود به برخي مشاغل و نياز به كسب دانش و مهارتها با توجه به تفاوتهاي فردي، موجب برهم خوردن تعادل آموزش و بازار كار شده و مشكلاتي را در چگونگي هدايت استعدادها، راهنمايي شغلي و تصميمگيري حرفهاي بوجود آورده است. از آنجا كه يكي از اهداف تعليم و تربيت در كنار ديگر اهداف، تسهيل رشد حرفهاي و هدايت شغلي افراد است، و اين هدف بويژه در حيطه آموزش و پرورش و تا حدي آموزش عالي كشور قرار ميگيرد، لذا، بايد كوشش نمود تا اين مهم بصورت سيستماتيك به اهداف از پيش تعيين شده خود برسد و راهنمايي تحصيلي – شغلي متناسب با ويژگيهاي فردي و نيازهاي بازار كار حركت كند. هرچند مبحث راهنمايي و هدايت شغلي به شكل علمي آن در ايران موضوع نسبتاً جديدي است، با اين حال، حدود يك قرن است كه در دنيا بصورت علمي انجام ميگيرد. از زمان پارسونز (1908) پدر راهنمايي شغلي كه هماهنگي بين ويژگيهاي فردي با دنياي مشاغل را مطرح نمود تا به امروز نظريههاي مختلفي جهت انتخاب و تصميمگيري شغلي ارائه شده است كه همگي به صورت مستقيم يا غيرمستقيم به اهميت رابطه فرد و شغل اشاره دارند. براي مثال ”رو“ و ”هاپاك“ : ارضاي نيازهاي فردي، ”مك كله لند“: انگيزة پيشرفت، ”هرزبرگ“: عوامل انگيزشي، ”گينزبرگ“: تجربيات و ارزشهاي فردي و ”سوپر“: خود پنداره را عامل مهمي در انتخاب شغل افراد ميدانستند (حسينيان، 1370). از سوي ديگر، در نظريات مربوط به طبقهبندي و تيپشناسي شخصيت كه معمولاً تعدادي تيپ يا سنخ مشخص ميشود، از طريق تيپ يا سنخ غالب فرد، ميتوان برخي از رفتارهاي آينده وي را پيشبيني نمود. قديميترين طبقهبندي شخصيت مربوط به ”بقراط“ است كه افراد را به طبقات چهارگانه دموي ، بلغمي، صفراوي و سودايي تقسيم ميكرد. ”آيزنك“ نيز با نوسازي طبقهبندي بقراط سه بعد درونگرايي – برونگرايي، روان رنجوري و روان پريشي را جهت شناسايي شخصيت افراد ارائه نمود. ”يونگ“ نيز افراد را به دو سنخ درونگرا و برونگرا تقسيم نمود و ”مايرز-بريگز“ براساس نظرية يونگ شانزده سنخ شخصيتي را جهت انطباق افراد و مشاغل ارائه نمود (حسينيان، 1379). هالند(2001، 1999،1997 ، 1985 ، 1973 ، 1958) روانشناس و نظريهپرداز معاصر شغلي و حرفهاي در بررسيهاي پنجاه ساله خود نشان داد كه شخصيت فرد ميتواند نقش مهمي در انتخاب شغل و بطور كلي در زندگي حرفهاي او داشته باشد. براساس اين نظريه، افراد جامعه را ميتوان از نظر شخصيتي در يكي از شش تيپ واقعگرا، جستجوگر، هنري، اجتماعي، متهور و قراردادي طبقهبندي كرد. هر تيپ ويژگيهاي خاص خود را دارد و محصول تعامل خاصي بين عوامل ژنتيكي و محيطي است. شكل شماره 1 شش ضلعي بالا (سمت راست) ، روابط بين اين تيپها را از نظر ميزان شباهت و يا عدم شباهت با توجه به نزديكي و دوري فاصله آنان بر روي شش ضلعي نشان ميدهد. مثلاً تيپ واقعگرا، از نظر ويژگيهاي شخصيتي بيشتر نزديك به تيپ جستجوگر و تيپ قراردادي است و با تيپ اجتماعي در تضاد است. از طرف ديگر، در اين نظريه شش مدل محيطي (اعم از محيط شغلي، محيط تحصيلي و غيره) وجود دارد. اين مدلها عبارتند از: محيط واقعگرايانه، محيط جستجوگرانه و هر محيط تحت تسلط يك تيپ شخصيتي قرار دارد. مثلاً محيط هنري تحت تسلط افراد هنري است. شكل شماره 1 شش ضلعي بالا (سمت چپ)، روابط بين اين محيطها را از نظر ميزان شباهت و يا عدم شباهت با توجه به نزديكي و دوري فاصله آنان بر روي شش ضلعي نشان ميدهد. مثلاً محيط اجتماعي به محيط متهور بيشتر شباهت دارد تا محيط واقعگرايانه. از آنجا كه افراد در محيطي رشد ميكنند كه بتوانند در آن مهارتها و تواناييهاي خود را بكار گيرند و نگرشها و ارزشهاي خود را نشان دهند، تيپهاي هنري به دنبال محيطهاي هنري و تيپهاي قراردادي به دنبال محيطهاي قراردادي هستند. حال اگر ما الگوي شخصيتي يك فرد و الگوي محيطي او را بدانيم ميتوانيم برخي از نتايج اينگونه جورشدنها را پيشبيني كنيم. در واقع براساس اين نظريه حالت ايدهال از نظر جورشدن تيپ شخصيتي و محيط شغلي يا تحصيلي و غيره زماني اتفاق ميافتد كه اين دو شش ضلعي يعني شش ضلعي تيپها و شش ضلعي محيطها، منطبق بريكديگر باشند (شكل شماره 1. پائين). يعني تيپ واقعگرا در محيط واقعگرايانه، تيپ جستجوگر در محيط جستجوگرانه و به همين ترتيب بقيه تيپهاي شخصيتي هم در محيط مناسب خود قرار گيرند. جدول شماره 1، تيپهاي شخصيتي و خصوصيات هر تيپ را نشان ميدهد. اين نظريه تا به امروز در كشورهاي امريكايي، اروپايي، آسيايي، استراليايي و افريقايي جهت راهنمايي و مشاوره شغلي و تحصيلي مورد تاييد قرار گرفته است (رييردانوبولاك، 2004؛ لامسدن و ديگران، 2002؛ هالندوديگران، 2001 و موچنسكي،1999). در ايران نيز اين نظريه در سال 1359 توسط شفيع آبادي معرفي و از سال 1370 تا به امروز توسط نگارندگان و ديگران در مدارس، دانشگاهها، سازمانها و ادارات مورد بررسي و تاييد قرار گرفته است.در زير ضمن اشاره به پژوهشهاي انجام شده در بازار كار، دانشگاهها و مدارس ايران، به موانع و مشكلات نيز اشاره ميگردد. متن کامل مقاله را از لینک زیر دریافت نمایید: دانلود کنید.-
- مدیریت
- نظريه همخواني شغل و شخصيت
- (و 3 مورد دیگر)
-
رسانه پيام است مقدمه مارشال مك لوهان به عنوان پيامبر رسانه ها شناخته مي شود ولي با گذشت نيم قرن از تفكرات اين انديشمند رسانه هاي؛ هنوز نيز برخي از انديشه هاي وي براي دست اندركاران اين رشته و اكثريت دانش پژوهان رشته هاي ديگر نامكشوف است و اكثرا به علت فهم نادرست از انديشه ها و نظريه هاي وي، ايشان را فهم نمي نمايند. شناخت تأثير وسيله ابتدا توسط مك لوهان در دهههاي 50 و 60 مطرح شد و ديگران آن را ادامه دادند، ولي كساني كه اين انديشهها را با زبان فارسي ترجمه كردند؛ نتوانستند مطالب را به نحو احسن و واضح ارائه نمايند و اين باعث شد كه ديگران درباره تأثير وسيله پژوهش ننمايند و عدهاي نيز برداشت نا صحيحي پيدا كنند كه در اين مقاله نظر مك لوهان درباره «وسيله همان پيام است» را توضيح ميدهيم و سپس به نقش تلويزيون- به عنوان يك وسيله و بدون درنظر گرفتن پيام- در تغيير افراد و جامعه خواهيم پرداخت. اميد است ديگران تأثير وسايل ارتباطي ديگر را مورد بررسي قرار دهند. تعاريف و مفاهيم هربرت مارشال مك لوهان كانادايي از وسايل ارتباط جمعي تصور گستردهاي ارائه ميدهد و شمول معنايي كه وي از رسانه ها دارد خيلي فراتر از ديگر دانشمندان حوزه ارتباطات است و تضاد بين او و ديگران از همين كلمه اول بحث شروع ميشود؛ يعني يك لفظ واحد «وسيله ارتباطي» با دو معناي ناهمسان. به اين صورت كه دانشمندان ارتباطات، وسايل ارتباطي را محدود به وسايل ارتباط جمعي (مثل روزنامه، راديو و تلويزيون) ميدانند ولي مك لوهان آن را گستردهتر از اين تصور ميكند. «وسيله ارتباطي از نظر مكلوهان چيست؟ او وسيله ارتباطي را عبارت از هر نوع توسعه و امتداد آدمي ميداند خواه اين وسيله كتاب، اتومبيل، زبان، چراغ سقف اتاق، تلويزيون و يا لباس تن باشد.» (رشيدپور 1352 ص 28) به طور مثال وي اتومبيل را امتداد پا ميداند كه بر اثر آن افراد تحرك بيشتري خواهند داشت و يا لباس را امتداد پوست بدن مي داند و راديو را امتداد گوش و كتاب را امتداد چشم. ولي با اين وسعت معنا بررسي وسيله ارتباطي مشكل و غيركاربردي خواهد شد بنابراين براي سهولت بررسي وسيله ارتباطي فقط به وسايلي پرداخته مي شود كه حامل پيام باشند يعني فقط كمي بيشتر از وسيله ارتباط جمعي. وسيله ارتباطي از دو قسمت تشكيل يافته است؛ 1) خود وسيله و تأثيرات آن؛ 2) پيام و تأثير پيام. اكثر محققان و نظريه پردازان مخالف مك لوهان فقط به تأثير پيام توجه نمودهاند و براي تأثير وسيله هيچ ارزشي قائل نشدهاند، اما مك لوهان تأثير وسيله ارتباطي را بيشتر از پيام دانسته و ميگويد: «وسيله پيام است. اين وسيله است كه ما را تغيير ميدهد. اين وسيله است كه بر ما حكومت ميكند.» (رشيدپور 1352 ص 10) اين به آن معنا است كه وسيله ارتباطي بدون درنظر گرفتن پيام آن، بر جامعه و بر افكار يكايك مردم اثر خواهد داشت. وي مي گويد: «آنچه فراموش مي شده و شايد هنوز هم اقبال عمومي موسسات علمي را به درستي به خود جلب نكرده و تأثير وسيله ارتباطي عصر و دوره حاضر است كه صرف نظر از پيام و يا محتواي خود، هر يك به گونهاي در خصوصيات اجتماعي و مهمتر از آن رواني فرد فرد مردم اين قرن اثرات قابل ملاحظهاي برجاي گذاشتهاند.» (رشيدپور 1352 ص 14) رشيدپور در اين رابطه ميگويد: «در حالي كه اكثر جامعه شناسان امروزي انسان را خالق وسايل ارتباطي و حاكم بر آنها ميدانند مك لوهان رابطه را يكسره معكوس و دگرگون به حساب ميآورد و آدمي را سخت تأثير بخش از وسايلي ميداند كه ارتباط او را با محيط ممكن ميسازد» (رشيدپور 1352 ص 19) گفته شد از ديد مك لوهان كليه وسايل ارتباطي توسعه و امتداد پارهاي از قواي ذهني آدمي است بنابراين با توجه به اينكه هر وسيله كدام يك از حواس ما را بيشتر تحت تأثير قرار ميدهد، ميتوانيم به نقش و تأثير آن وسيله ارتباطي پي ببريم. از ديد مك لوهان كتابت امتداد چشم، راديو امتداد گوش و تلويزيون امتداد چشم و گوش است. و اين استفاده از حواس هاي گوناگون تأثيرات گوناگوني نيز دارد. مك لوهان در اين باره ميگويد: هر گاه يكي از حواس به دليل استفاده بيشتر از يكي از وسايل ارتباطي توسعه پيدا ميكند، نحوه تفكر و رفتار ما عوض ميشود. در نتيجه جهان را با آنچه در اوست به گونهاي متفاوت درك مي كنيم. (رشيدپور 1352 ص 31) به طور مثال: «دنياي كتاب، دنياي خطوط مستقيم و پشت سرهم، دنياي اعتقاد به فرضيههاي ثابت و معلوم بود. تلويزيون دنياي ديگري در اختيار نسل امروزي قرار داد كه با خطهاي مستقيم و پشت سرهم (با فاصله ثابت) ارتباطي ندارد» (رشيدپور 1352 ص 17) يعني اينكه تلويزون انسان را از دوره منطق خطي به سوي منطق موزاييكي سوق داده است. براي بهتر روشن شدن موزاييكي بودن به گفتهاي خود مك لوهان بسنده ميكنيم؛ وي ميگويد: منطق من موزائيكي است. سعي دارم تمام حوادث، رويدادها و پديدهها را كنار هم قرار بدهم. آنها را مثل قطعات موزائيك كنار يكديگر ميچينم و بعد قالبهاي كلي تغييرات را از ميان آنها بيرون ميكشيم. منطق من، منطق پيكاسو، انيشتين و تلويزيون است. (رشيدپور 1352 ص 8) و هيچگاه مك لوهان براي تغييرات، علتي واحد و مشخص قرار نداده كه با مثال آگهي تلويزيوني مطلب واضحتر خواهد شد؛ وي ميگويد: آگهيهاي تلويزيوني كه شمايلي و تمثيلي است فقط به يك بعد توجه ندارد. همه چيز را درهم ميكند و كنار هم قرار ميدهد. تلويزيون ميتواند تصور كلي مصرفكننده، تهيه كننده و جريان توليد محصول را يكجا عرضه دارد و گيرنده پيام را به درگيري با خود وادارد. (رشيدپور 1352 ص 207) نتيجه اينكه دو وسيله ارتباطي (مثل كتاب و تلويزيون) دو نحوه انديشه و برداشت مختلف را براي اشخاص ايجاد ميكنند. نتيجه آنكه عده اي اين تفكر « مك لوهان» را جزو تفكر «جبر تكنولوژي» يا همان « جبرگرايي» مي دانند، يعني كساني كه تكنولوژي را عامل اصلي تغيير در جامعه ميداند. مك لوهان ميگويد: «جوامع بيشتر در اثر ماهيت وسايل ارتباطي شكل گرفتهاند تا در نتيجه محتواي ارتباطات» (دادگران 1374ص 91) مك لوهان به سه دوره تاريخي معتقد است. 1. عصر شفاهي؛ 2. عصر گوتنبرگ (عصر چاپ)؛ 3. عصر ماركني (عصر الكترونيك) كه وي عامل تغيير به عصر گوتنبرگ ( تفكر خطي و فرد گرايي )را دستگاه چاپ و ورود به عصر همه جايي و منطق موزاييكي را وسايل الكترونيكي ميداند؛ اما تفكر تاثير وسايل ارتباطي مختص به مك لوهان نيست حتي ديويد رايزمن نيز كه سه دوره تاريخي را برميشمارد معتقد است وسايل ارتباطي عامل تغيير است كه سه دوره او عبارتند از: 1) سنت راهبر؛ 2) درون راهبر؛ 3) برون راهبر، و در ضمن متخصص امر توسعه «دانيل لرنر» نيز توسعه جوامع جهان سوم براي رسيدن به جوامع غربي را در استفاده از رسانهها ميداند كه وي چهار دوره براي توسعه نام ميبرد: 1) شهرنشيني؛ 2) سوادآموزي؛ 3) استفاده از رسانهها؛ 4) جامعه نوين مشاركتي. بنابراين مشاهده ميكنيم كه عده زيادي به نقش و اهميت خود وسايل ارتباطي پي بردهاند ولي همچون « مك لوهان» نخواستهاند آن را در لفظي جديد (وسيله پيام است) ارائه نمايند بلكه با همان الفاظ گذشته ايدههاي خود را بيان نمودهاند. متن کامل مقاله را از لینک زیر دریافت نمایید: دانلود کنید.
-
- 1
-
- مارشال مك لوهان
- دانلود مقالات مدیریت
- (و 3 مورد دیگر)
-
نمودارهای كنترل فرايند و زنجيره تحويل چكيده: تئوري زنجيره تحويل به بررسي تحويل كالاها و خدمات به مشتريان در محدوده زماني مشخصي مي پردازد. بديهي است مطلوب آن است كه زمان تحويل كالا و خدمات به مشتريان به حداقل برسد. معمولاً وجود چندين سايت هاي توليد، تحويل و همچنين تنوع روش هاي گوناگون حمل و نقل كالا و خدمات به پيچيدگي اين مسئله مي افزايد. بعلاوه، زمان صرف شده در هر يك از مراحل فرايند تحويل متغيري تصادفي است. از آن رو پايش متغيرهاي زماني در يک فرايند تحويل از اهميت خاصي برخوردار است. در اين مقاله، با يک مطالعه کاربردي در شرکت tnt در ايالت دلاور آمريکا نشان داده می شود که چگونه مي توان زنجيره هاي تحويل در مديريت زنجيره تامين را در قالب فرايندهاي چندمتغيره مدل بندي نمود. همچنين به منظور پايش فرايند ، به استقرار نمودار بهينه اقتصادي – آماري نمودار کنترل چند متغيره t2 dwl معرفی شده توسط فراز و پارسيان (2006) بر پايه مدل اقتصادي لورنزن و وانس (1986) پرداخته و سپس با استفاده از روش جستجو ژنتيک الگوريتم مقادير بهينه پارامترهاي نمودار کنترل تعيين گرديدند. واژههاي كليدي: زنجيره تحويل – كنترل آماري فرايند - نمودار كنترل t2 هتلينگ- روش نمونهگيري با اندازه نمونه و فواصل نمونهگيري متغير- طراحي اقتصادي و آماري – ژنتيك الگوريتم – زنجيره هاي ماركوف 1 - مقدمه امروزه عرصه رقابتهاي جهاني از يك سو و محور مشتري مداري از سوي ديگر سبب گرديده است كه سازمان ها ، شركت ها ، بنگاههاي اقتصادي و توليدي علاوه بر پرداختن به سازمان و منابع داخلي ، خود را ملزم به مديريت و نظارت بر منابع و اركان مرتبط خارج از سازمان پندارند. علت اين امر در واقع دستيابي به مزيت يا مزاياي رقابتي با هدف كسب سهم بيشتري از بازار است. بر اين اساس فعاليتهايي نظير برنامهريزي عرضه و تقاضا ، تهيه مواد ، توليد و برنامهريزي محصول ، خدمت نگهداري كالا ، كنترل موجودي ، توزيع ، تحويل كالا و خدمت به مشتري كه قبلا همگي در سطح شركت انجام ميشده اينك به سطح زنجيره تامين انتقال پيدا كرده است . مديريت زنجيره تامين پديدهاي است كه اين كار را به طريقي انجام ميدهد كه مشتريان بتوانند خدمت قابل اطمينان و سريع را با محصولات با كيفيت در حداقل هزينه و زمان دريافت كنند . همچنين بر اساس نگرش زنجيره ارزش پورتر كه در آن زنجيره تامين شامل تمام فعاليتهاي موردنياز براي ارائه يك محصول يا خدمت به مشتري نهايي است ، زنجيره تحويل به عنوان بخشي از جريان كالا و خدمات در زنجيره تامين در نظر گرفته شده است. يك زنجيره تحويل به تشريح تمام فعاليت هاي مرتبط در تحويل كالاها و خدمات به مشتريان در زنجيره تامين مي پردازد. در واقع يك زنجيره تحويل بخش مرتبط با كليه فعاليت هاي حمل و نقل مرتبط براي ارسال محصولات به مشتريان در يك زنجيره تامين است?. يك فرآيند كسب و كار ساده تحويل پيتزا را تنها بايک زنجيره تحويل در نظر بگيريد. چنانچه مشخص است، هرگونه نقصي كه منجر به تاخير غيرمتعارف در تحويل پيتزا به مشتريان گردد، ولو آن كه پيتزا تهيه شده از كيفيت بالايي برخوردار باشد، سبب نارضايتي مشتريان مي گردد. اين مثال ساده اهميت زنجيره تحويل را در برند سازمان ها در بازارهاي رقابتي به منزله جلب و حفظ مشتريان به خوبي نمايان مي سازد. سازمانها و شركتهاي پيشرو ، از لحاظ انعطــــــاف پذيري زنجيره هاي تحويل خود نيز پيشرو بوده و به طور موثر عمل كرده اند و دليل آن نيز مزاياي حاصله از دريافت به موقع كالا و خدمات توسط مشتريان است که از لحاظ افزايش رقابت پذيري و سهم بازار، افزايش فروش و كـــــاهش هزينه ها بسيار چشمگير است. سازمان ها و شركت ها همواره براي جلب رضايت مشتريان خود به تحويل به موقع كالاها و خدمات توجه خاصي نموده و همواره سعي مي نمايند تا با بكارگيري يك سيستم اطلاعات كارآمد، زمان هاي تحويل را بهينه نمايند. در اين راستا فوركر و همكاران (1997)، كويي و همكاران (2001)، ترنت (2001)، فلين و فلين (2005) و ماتيوس (2006) به بررسي فعاليت هاي مديريت كيفيت بر عملكرد زنجيره تامين پرداختند. آنها نتيجه گيري كردند كه چگونه فعاليت هاي كيفي به اثربخشي بيشتر زنجيره تامين و رضايت مشتري منجر مي شود. راموس و همكاران (2007) در مقاله خود به مزاياي بكارگيري نمودارهاي كنترل در زنجيره تامين شركت هاي با دو مطالعه موردي شركت هاي موتورولا آمريكا و رولزرويز آلمان پرداختند. اخيراٌ سان و ماتسويي (2008) به طراحي اقتصادي نمودار كنترل x شوهارت در يك زنجيره تامين پرداختند. اما تا کنون مطالعه اي در خصوص بکارگيري نمودارهاي کنترل در يک زنجيره تحويل صورت نگرفته است که در اين مقاله بدان پرداخته مي شود؟. در بخش بعدي به ضرورت پايش اقتصادي زنجيره هاي تحويل و اتخاذ رويکردي فرايندي در زنجيره تحويل مي پردازد. در اين بخش ، به برخي ملاحضات؟ اساسي در استقرار نمودارهاي کنترل در يک زنجيره تحويل نيز پرداخته مي شود. در بخش سوم با يک مطالعه موردي ، زنجيره تحويل شركت tnt در شهر دلاور آمريكا به صورت يک فرايند چند متغيره مدل مي گردد و با استقرار نمودار کنترل بهينه اقتصادي – آماري t2 هتلينگ با حدود هشدار دوگان پيشنهادي توسط فراز و پارسيان (2006) نشان داده مي شود كه چگونه سازمان ها مي توانند به صرفه جويي هاي قابل ملاحظه اي از بعد اقتصادي دست يابند. سرانجام نتيجه گيري و پيشنهادات بخش پاياني مقاله را شامل مي شود. متن کامل مقاله دکترای مدیریت با موضوع نمودارهای كنترل فرايند و زنجيره تحويل را از فایل پیوست دریافت نمایید: PHD Case Paper(www.spowpowerplant.blogfa.com).pdf
-
- 1
-
- فواصل نمونهگيري متغير
- كنترل آماري فرايند
- (و 9 مورد دیگر)
-
چگونه مفهوم در عمل پياده مي شود؟ چالش كهنه انسان، حركت از ذهنيت ها تا عينت ها مي باشد. انسان در پاسخ گويي استاندارد به اين چالشها عموما بدليل تفاوت هاي فرهنگي موفق عمل ننموده است با اين وجود تلاش شده است مفاهيم مدل جايزه ملي كيفيت بازخواني شده و نحوي اجرائي نمودن آنها بيان شود. نتيجه محوري مفهوم سرآمدي، نتايجي را به دست مي آورد كه موجب خشنودي كليه طرف هاي ذينفع سازمان مي شود. چگونه مفهوم در عمل پياده مي شود (How the Concept is put into Practice) در محيطي كه در دنياي امروز سريعا تغير مي كند ، سازمانهاي سرآمد چابوك، انعطاف پذير و پاسخگو هستند ، زيرا نيازها و انتظارات طرف هاي ذينفع به سرعت در حال تغيير هستند . سازمانها سرآمد نيازها و انتظارات ذينفع ها را پيش بيني و اندازه گيري مي كنند ، نجربيات و برداشت هاي آنها را پايش كرده ، و عملكرد ديگر سازمانها را پايش و بازنگري مي كنند . اطلاعات ذينفعان فعلي و آتي هردو جمع آوري مي شوند . از اين اطلاعات براي تنظيم ، اجرا و بازنگري خط مشي ها، راهبرد ها، اهداف كلان، معيار ها و طرح ها در كوتاه مدت و دراز مدت استفاده مي شود. همچنين اطلاعات جمع آوري شده به سازمان كمك مي كند كه مجموعه اي متعادل از نتايج ذينفع ها را توسعه و به دست آورد . مشتري گرايي (Customer Focus) مفهوم سرآمدي براي مشتري ارزش پايدار خلق مي كند . چگونه مفهوم در عمل پياده مي شود (How the Concept is put into Practice) سازمانهاي سرآمد مشتريان خود را مي شناسند و آنها را درك مي كنند . آنها مي دانند كه مشتري داور نهايي كيفيت محصول و خدمت است . آنها درك مي كنند كه افزايش مشتري وفادارو نگهداري سهم بازار از طريق تمركز بر نياز ها و انتظارات مشتريان بالفعل و بالقوه امكان پذير مي باشد . آنها به نياز ها و انتظارات فعلي مشتريان پاسخ مي گويند . در زماني كه مناسب است آنها براي بهبود پاسخ ها مشتري ها را بخش بندي مي كنند . آنها رقبا را به طور كامل پايش مي كنند و مزيت رقابتي آنها را درك مي كنند . آنها به طور موثر پيش بيني مي كنند كه نيازها و انتظارات آينده مشتريان چه خواهد بود، و براي رسيدن به آنها و در مواقعي براي فراتر از آنها اقدام مي كنند . تجربيات و برداشت هاي مشتريان را پايش مي كنند و در جايي كه چيزي درست كارنكند به طور موثر و سريع پاسخ مي دهند . آنها رابطه عالي با همه مشتريان را ساخته و برقرار نگه مي دارند . رهبري و ثبات هدف مفهوم سرآمدي، رهبري دورانديش و آرماني و الهام بخش است كه با ثبات هدف همراه مي شود. اين مفهوم چگونه عملي مي شود؟ سازمان هاي سرآمد، رهبراني دارند كه مسير روشني را براي آنها تعيين مي كنند و آن را به ديگران نيز انتقال مي دهند. با اجراي اين كار، آنها ديگران را با يكديگر متحد و رهبران ديگر را نيز ترغيب مي نمايند تا در كاركنان خود انگيزه به وجود آورند. اين قبيل رهبران، ارزش ها، اصول اخلاقي، فرهنگ و ساختاري براي اداره سازمان به وجود مي آورند كه براي طرف هاي ذينفع آن، هويت و جذابيت ويژه اي دارند. رهبران كليه سطوح در اين سازمان ها همواره ديگران را به سوي سرآمدي هدايت مي كنند و در رفتار و عملكرد خود، سرمشق ديگران هستند. رهبري آنها براي ديگران الگو است، طرف هاي ذينفع خود را مي شناسند و با همكاري آنها براي بهبود مي كوشند. در دوران هاي آشفتگي، ثبات هدف را، كه در طرف هاي ذينفع اعتماد و تعهد به وجود مي آورد، حفظ مي كنند. در همين حال، از خودشان قابليت انطباق نشان مي دهند و مسير سازمان خود را با توجه به محيط متغير بيرون، مجدداً تنظيم مي كنند و كاركنان را نيز همراه خود پيش مي برند. متن کامل مقاله را از فایل پیوست دریافت نمایید: how concepr to act(www.noandishaan.com).doc
-
- efqm
- مدیریت و رهبری
-
(و 4 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
بررسی عوامل مهم موثر در توسعه صادرات خرما چكيده تحقیق حاضر كوششي است در جهت بررسی عوامل مهم موثر جهت افزايش صادرات خرما می باشد در اين پژوهش با توجه به فرضيه هاي در نظر گرفته شده به پارامترهایی نظيرکیفیت وبسته بندی محصول، ايجاد مراکز اطلاع رسانی،تبلیغات برون مرزی،قیمت گذاری، سياستهای حمایتی دولت وقوانين تجاري و مالي در زمینه صادرات توجه شده است دراين پژوهش به میزان صادرات و فروش شرکتهای صادرکننده خرما درفاصله زماني سالهاي 1385 تا 1387 توجه شده است . در تحقيق حاضر براساس روش توصیفی - پیمایشی، پس از تعيين فرضيه هاي مورد نظر، جمعآوري اطلاعات در راستاي فرضيهها و چارچوب نظري تحقيق انجام گرفت ، سپس در بخش پيمایشي تحقيق، 2پرسشنامه نهائي تدوين شد، که پرسشنامه اول در بين 71 نفر از کارشناسان وزارت جهاد کشاورزی و پرسشنامه دوم بین 42 شرکت صادرکننده خرما بصورت تصادفي توزيع شد. پس از جمعآوري و تلخيص دادهها، براساس آزمون آماري اسپیرمن با درصد خطاي 5 درصد، فرضيات مورد بررسي قرار گرفتند، كه در نتيجه5 فرضيه به تایيد رسيدند. همچنین از آزمونt استفاده شد تا درجه اهمیت هریک از پارامترهای ذکرشده بالا را در توسعه صادرات از دید کارشناسان جهاد کشاورزی(معاونت توليد گياهي و اداره نخيلات)و شرکتهای صادرکننده خرما مشخص سازیم. هدف این بود که وضعیت شرکتهای صادرکننده را بررسی کنیم و نقاط قوت وضعف هرکدام از پارامترهای موثر در توسعه صادرات را مشخص نماییم. و زمینه را برای ارائه پیشنهادات مناسبی در جهت بهبود وضع موجود شرکتها و در نتيجه دستبابي به ظرفيت بهينه صادرات خرما مهیا کنیم نتايج حاصله حاكي از اين بود كه از دید کارشناسان سياستهای حمایتی دولت، ثبات قوانين تجاري و مالي، اعطاي تسهيلات و امتيازات لازم به صادركنندگان،مراکز اطلاع رسانی،تبلیغات تجاری مختلف،حمل ونقل مناسب، قیمت ،کیفیت مناسب محصول نقش بسزایی در توسعه صادرات داشته اند.همچنین با توجه به وضعیت این پارامترها در طی سالهای اخیرمتوجه شدیم که پارامترهایی چون قیمت گذاری کیفیت ،بسته بندی مناسب،حمل ونقل وسیاستهای حمایتی دولت در توسعه صادرات موثر می باشند مقدمه امروزه صادرات کالا یکی از شاخص های مهم توسعه یافتگی در کشورهای پیشرفته میباشد. ایران بعنوان یک کشور در حال توسعه نمی تواند با تکیه بر اقتصاد تک محصولی و آسیب پذیر نفت در اقتصاد و تجارت جهانی نقش مهمی را ایفا نماید لذا برای توفیق در توسعه اقتصادی وبرقراری یک ارتباط منطقی و ارگانیک با تجارت خارجی و توسعه صادرات غیر نفتی باید سریعا اقتصاد خود را با تحولات جهانی هماهنگ و منطبق نماید. خرما یکی ار محصولات مهم و استراتژیک ایران می باشد که قدمت کشت ان به بیش از 4000 سال پیش می رسد.ایران با دارا بودن شرایط مناسب برای کشت خرما، بر اساس آمار موجود از نظر سطح زیر کشت دارای مقام اول جهان، از نظر تولید و صادرات با دارا بودن5/16 درصد صادرات جهان، دارای مقام دوم میباشد. بر اساس گزارش وزارت بازرگانی، صادرات خرمای ایران در طی سنوات گذشته همواره در نوسان بوده، به طوری که در اکثر سا لها دارای رشد منفی بوده است مواردذیل از مهمترین مزیت های کشت و پرورش و تولید خرما بشمار می رود: خرما بعنوان ماده غذایی اصلی، انرژیک و سالم به ویژه در مناطق محروم و خرماخیز میباشد، منجر به ایجاد اشتغال در مناطق جنوبی و مرزی کشور می شود و به افزایش ضریب امنیت ملی در این نواحی کمک می کند،امکان توسعه سطح زیر کشت و افزایش تولید به دلیل وجود شرایط اقلیمی مناسب و پتانسیلهای بالقوه آب وخاک و از همه مهمتر امکان صادرات و ارزآوری، نقش اساسی در کویرزدایی و ایجاد فضای سبز مطبوع و دلپذیر دارد. موقعیت خاص ایران از لحاظ جغرافیایی به عنوان پلی بین آسیا و اروپا و دسترسی به آبراهه های بین المللی وداشتن مناطق مستعد کشت و پرورش خرما آنرا بعنوان یکی از قطب هاب بالقوه تولید و صادرات خرما قرار داده است. برای حفظ این موقعیت لازم است که مواردی چون کیفیت خرمای صادراتی ، وضعیت بازارهدف و تحولات آن، وضعیت کنونی بازاریابی ، روابط سیاسی – اقتصادی در سطح بین المللی، قوانین و مقررات وبخشنامه ها، توجه زیادی نمود و با برطرف کردن مشکلات موجود قدمهای موثری در جهت دستیابی به بازارهای موجود برداشت متن کامل مقاله با فرمت ورد Saderat(www.noandishaan.com).rar
-
- مقاله مدیریت
- بررسی عوامل مهم موثر در توسعه صادرات خرما
- (و 4 مورد دیگر)
-
سیاستهای موجودی و بازرسی جامع برای تقاضاهای احتمالی
spow پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در مقالات مدیریت
سیاستهای موجودی و بازرسی جامع برای تقاضاهای احتمالی با نام لاتین Integrated inventory and inspection policies for stochastic demand توسط آقای مسعود کاظمی ترجمه شده است. European Journal of Operational Research 185 (2008) 159–169 اصل مقاله . ترجمه مقاله .-
- موجودی
- کنترل موجودی
-
(و 4 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
رضایت یا وفاداری چکیده: همة مدیران از اهمیت حفظ و نگهداری مشتریان آگاهند. همانطورکه می دانیم حفظ و نگهداشتن مشتری قدیمی چهار تا شش برابر کم هزینه تر از ایجاد مشتری جدید است. (موون و مینور، 1386، 344). اخیراً شرکت ها روی وفاداری مشتریان و حفظ آنها تمرکز زیادی کرده اند. به گفتة بسیاری از محققان، یکی از عوامل مهم در وفادارکردن مشتریان، رضایت آنها است. تا آنجا که بسیاری از افراد رضایت را مساوی وفاداری می دانند. این اشتباه بزرگ (برابر دانستن رضایت و وفاداری مشتریان) سالها پیش منجر به شکست جنرال موتورز شد. هدف از این مقاله بررسی جنبه های مختلف رابطة رضایت و وفاداری و تعیین و بررسی عوامل مؤثر بر این رابطه به منظور ارائه راهکارهایی برای استفادة مؤثرتر مدیران از ایجاد رضایت در مشتریان جهت حفظ و وفادارکردن آنها، است. مقدمه: مصرف کنندگان پیش از آنکه چیزی را کسب نمایند، از میان یک فرایند تصمیم گیری عبور می کنند. مراحلی را که مصرف کنندگان هنگام تصمیم گیری از آنها، عبور می کنند شامل پنج مرحله است: 1) تشخیص مسأله 2) جستجو 3) ارزیابی بدیل ها 4) انتخاب 5) ارزیابی پس از اکتساب (موون و مینور،1386،282) فرایند پس از اکتساب دربردارنده پنج مرحله می باشد: 1) کاربرد یا مصرف محصول 2) رضایت و عدم رضایت مصرف کننده 3) رفتار شکایت آمیز مصرف کننده 4) کنارگذاری کالا 5) شکل گیری وفاداری به مارک (همان منبع،319) صاحبنظران بر این باورند که وفاداری و رضایت مشتری دارای رابطه نامنظم و نامشخصی می باشند. اگرچه اغلب مشتریان وفادار راضی هستند اما رضایت همیشه به وفاداری منتج نمی شود. (33و1999وoliver) براساس یکی از دیدگاههای جدید رضایت الزاما به وفاداری نمی انجامد. درواقع یافته های Fredrick Reichheld با اصطلاح «دام رضایت» مطابقت دارد. او با استفاده از داده های گروه مشاوره &Bain company متوجه شد بین 65% تا 85% مصرف کنندگانی که ادعا می کنند از یک محصول/ خدمت، راضی یا خیلی راضی هستند به ان پشت خواهند کرد. (موون و مینور، 337،1386) ریچهلد در مقاله خود تحت عنوان (The loyality effect) بیان می کند که توجه زیاد شرکتها به رضایت مشتریان باعث نادیده گرفتن وفاداری انها می شود. همچنین این بحث را مطرح می کند که الزاما رضایت مشتریان به وفاداری آنها تبدیل نمی شود. (Reichheld,1996) متن کامل مقاله را از فایل پیوست دریافت نمایید: Rezayat-Ya-Vafadari.doc
-
- مدیریت بازرگانی
- برند
-
(و 2 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
سازمان های چابك چكيده با آغاز قرن بيست و يكم سازمانها تغييرات اساسي و شديدي را پيرامون خود تجربه كرده اند. اين تغييرات سازمانها را به سمت چالشهاي نويني هدايت مي كند كه عدم توجه به آنها بقا و موفقيت سازمانهاي توليدي را بطور فزاينده اي تهديد ميكند. اين موقعيت حياتي منجر به آن شده است كه بسياري از سازمانها در اولويت هاي كسب و كار و ديدگاههاي استراتژيك خود تجديد نظر كنند و تأكيدات خود را بر سازگاري با تغييرات محيط كسب و كار و پاسخ سريع به نيازهاي بازار و مشتري از طريق روشهاي نوين همكاري قرار دهند. سازمانها براي پاسخ به اين چالشهاي كسب و كار رويكرد نويني به نام چابكي را بر گزيده اند. توليد چابك را توانايي بقا و پيشرفت در يك محيط بسيار رقابتي با تغييرات مستمر و غير قابل پيش بيني ، بوسيلة واكنش سريع و مؤثر نسبت به تغييرات و همچنين ايجاد محصولات و خدمات بر اساس خواست مشتري تعريف كرده اند. در اين مقاله ابتدا روندهاي تاريخي و شرايط محيطي كه منجر به ظهور توليد چابك شده است، بررسي شده و سپس تواناييها و شايستگيهاي مورد نياز براي چابكي و همچنين فراهم كننده هاي چابكي در سازمانها تشريح خواهد شد. مقدمه يكي از مهمترين فاكتورهاي بقا و پيشرفت شركتها در محيط پوياي امروزي، چابكي آنها ميباشد. ويژگي اساسي اين محيط تغيير و عدم اطمينان است. عملكرد شركتها در چنين محيطي چگونه بايد باشد تا ضمن حفظ موقعيت خود در بازار، حد اكثر منفعت را از تغييرات كسب نموده و پيشرفت كنند. سيستم توليدي چابك راه حلي مناسب براي مقابله با اين چالش است. صنايع توليدي همواره در معرض تغييرات پارادايم بوده اند. اين تغييرات از صنعت دستي به توليد انبوه، عصر كيفيت و سپس به توليد ناب و در عصر حاضر به توليد چابك در حال گذار بوده است. همچنانكه در شكل 1 مشخص است در طول تاريخ پنج پارادايم در توليد وجود داشته است. دورة اول توليد دستي بوده و از ويژگيهاي آن سطح توليد بسيار پايين، نظام استاد شاگردي، كيفيت پايين محصولات، وجود كارگران ماهر، وجود ماشينهاي چند منظوره، سيستم كارگاهي، وجود سازماندهي غير متمركز و قيمت بالاي محصول است. دورة دوم دورة توليد انبوه هنري فورد بوده كه ميتوان خط مونتاژ متحرك، قابليت تعويض كامل قطعات، راحتي اتصال قطعات مختلف به يكديگر، كاهش زمان چرخةكاري، تعويض پذيري كارگران، خلق افراد جديدي مانند تعمير كاران و مهندسان صنايع و كاهش زمان راه اندازي ماشين آلات را به عنوان ويژگيهاي اساسي آن نام برد. البته نبايد از نام اسلون، كسي كه مكمل كارهاي فورد بوده به سادگي گذشت زيرا هنري فورد با موفقيت توليد انبوه را در كارخانه به ثمر رساند اما هرگزنتوانست سيستمي مديريتي سازماندهي كند كه كل كارخانه و عمليات مهندسي، بازاريابي و فروش آنرا اداره كند. اسلون سيستمي را كه فورد پيشگام آن بود تكميل كرد و به شكل امروزي آن در آورد. دورة سوم عصر كيفيت ميباشد. در اواخر سالهاي 1970 و اوايل دهه 80 ، توجه به سليقه هاي مشتري و احترام به حق انتخاب وي مطرح شد. در اين دوره قيمت همچنان به عنوان يك عامل رقابتي مهم شناخته مي شد و تمركز بسيار زيادي بر كيفيت صورت مي گرفت. دراين دوره مفاهيمي چون tqm, qfd ,mrp ,erp با درجات مختلفي از موفقيت در سازمان ها اجرا شد. دورة چهارم توليد ناب (سيستم توليدي تويوتا) ميباشد كه بنيانگذار و مغز متفكر آن تايي چي اوهنو بود. فلسفة توليد ناب حذف هر نوع فعاليت بدون ارزش افزوده مي باشد. اصول توليد ناب شامل حذف ضايعات، عيوب صفر، تيمهاي چند منظوره، كاهش لايه هاي سازماني، رهبري تيمي، بهبود مستمر و سيستم كششي ميباشد. دورة پنجم توليد چابك است كه هدف آن اغناي مشتري و توليد محصول طبق نياز او، اهرمي كردن اثر اطلاعات و افراد، تسلط بر تغييرات و عدم اطمينان و افزايش رقابت پذيري از طريق همكاري ميباشد. متن کامل مقاله را از فایل پیوست دریافت نمایید: سازمان هاي چابك.doc
-
- مدیریت
- تئوری های مدیریت
-
(و 3 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
برنامه ريزی توسعه فردی چكيده برنامه توسعه فردي يك برنامه زمانبندي شده مكتوب براي برآورده شدن نيازهاي حرفه اي افراد در جهت رشد و توسعه آنهاست. در اين برنامه سعي مي گردد تا كاركنان با توجه به توانائيها و قابليتهاي خود، در راستاي اهداف سازمان و شغل خويش توسعه يابند و بين نيازهاي توسعه فردي و وظايف شغلي خويش ارتباطي پويا برقرار كنند. برنامه ريزي توسعه فردي به عنوان يك «ابزار كاربردي» باعث رشد و ارتقاي دانش و مهارت كاركنان ازطريق مشاركت فعال سرپرستان و مديران مي شود كه مهمترين ويژگي آن تعامل دو سويه كاركنان و سرپرستان (مديران) است. در اين مقاله مفاهيم مربوط به برنامه توسعه فردي (ضرورت، تعريف، اهداف و مزايا)اشاره مي شود و در ادامه فرايند 6 مرحله اي از برنامه توسعه فردي (شناسايي اولويتهاي عملكرد، تعيين ارزيابي نيازهاي مهارتي و اهداف توسعه اي، شناسايي گزينه هاي توسعه و انتخاب فعاليتها، در ميان گذاشتن اهداف توسعه با سرپرستان و بحث با آنها پيرامون اهداف توسعه ، اجرا ونظارت بر پيشرفت فرايند)، به تفصيل تشريح مي گردد. مقدمه انسان، محور بهره وري است، وكليه سازمانها با هرنوع ماموريتي كه دارند بايد بيشترين سرمايه، وقت وبرنامه رابه پرورش انسانها از ابعاد مختلف اختصاص دهند. به گونه اي كه انسان سازماني، در ابعاد مختلف آمادگي ايجاد پرورش و كاربردي كردن بهروري فردي گروهي و سازماني را دارا باشد. توسعه منابع انساني در سازمانها به نوعي تعهد و انتظار متقابل و وظيفه دو سويه بين فرد و سازمان مبدل شده است. در چهارچوب اين تعهد و انتظار متقابل، كاركنان بايد ضمن نشان دادن التزام عملي به انجام وظايفي در راستاي اهداف سازماني، و همچنين رفتار در چهارچوب نظامنامه آن، حقوق متقابلي را نيز براي خود تعريف كنند. از اهم اين حقوق مي توان به بهره مندي از فرصت توسعة مستمر دانش و مهارت كاري و تكامل جنبه هاي مختلف شخصيتي كاركنان اشاره كرد. از سوي ديگر سازمان نيز در چهارچوب انتظارات به حق خود از كاركنان مي خواهد كه با نهايت تلاش و تعهد در راستاي تحقق اهداف سازمان گام بردارند(ابيلي، 1382). امروز اغلب سازمانها و افراد موجود در آن با عـــدم اطمينان و تغييرات محيطي مواجه مي شوند. بعضي عوامل تأثير گذار بر سازمانها شامل تقاضا براي كيفيت بيشتر، رشد جهاني شدن اقتصاد و رقابت و افزايش سطوح فناوري است. در چنين وضعيتي سازمانها بايد ياد بگيرند كه چگونه انرژي هاي خلاق افراد را آزاد سازند و همچنين آنها بايد ياد بگيرند كه چگونه به افراد مختلف سازمان احترام بگذارند، تا آنها قادر باشند كه عملكرد موفقي در سازمان داشته باشند و بتوانند با همديگر در راستاي اهداف مشترك كار كنند و بتوانند بر مشكلات سازماني فائق آيند . (Nixon,1994) تفكر سنتي مديريت در عبارت «من مدير هستم و اين افراد براي من كار مي كنند» خلاصه مي شد. در اين نوع تفكر، جهت دهي و كنترل با اقتدار كامل از طرف سازمان اعمال مي شد. در اين شيوه اعضاي تيم از جهت دهي تعيين شده از طرف مديران پيروي مي كردند و از آزادي عمل كمتري برخوردار بودند و از آنهاخواسته نمي شد كه براي گستردگي كارهاي روزانه خود فكر كنند. مديران براي اعضاي تيم برنامه ريزي مي كردند و تيم ها وابسته به مديران بودند. در مقابل اين تفكر پارادايم ديگري مطرح شد. اين تفكر مي تواند در عبارت (من مدير هستم و براي اين افراد كاري مي كنم) خلاصه شود. زير بناي اين نوع تفكر اين است كه تيم و اعضاي آن از شايستگي لازم براي سازماندهي كار خود برخوردار هستند. حركت از پارادايم وابستگي به سوي پاراديم توانمند سازي كار ساده اي نيست و آن مستلزم تغيير در طرز تفكر ادراكات و مهارتي مديران دارد(Wilson, 1996). «برنامه ريزي توسعة فردي» ابزاري است كه ازطريق آن كاركنان مجهز به مهارتهاي چند بعدي درزمينه شغلي، تخصصي، فكري، تحصيلي وخانوادگي مجهز مي گردند كه باعث تحقق هدف توسعة منابع انساني مي شود. متن کامل مقاله را از فایل پیوست دریافت نمایید: برنامه-ريزي-توسعه-فردي.doc
-
- 1
-
- برنامه ريزی توسعه فردی
- برنامه ریزی
-
(و 1 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
بازاریابی رابطه مند پیچیدگی بازاریابی رابطه مند برای مشتریان خدمات تعدادی مفروضات اصلی در بازاریابی رابطه مند وجود دارند، شامل مطالباتی که یک رابطه باید با همه مشتریان در تمام موقعیت ها ایجاد کند. بررسی های این مقاله نشان می دهد که بازاریاب ها نباید به طور سر خود فنون بازاریابی رابطه مند را برای همه محصولات و همه مشتریان استفاده نمایند. این مقاله نتایج یک ارزیابی تجربی از ۲۸۷ مصرف کننده برای ۵ محصول خدماتی را گزارش می دهد که در آن از مصرف کنندگان خواسته شده که استحکام رابطه بین خودشان و عرضه کنندگان را تخمین بزنند. در این مقاله پیچیدگی مفهوم رابطه در بازاریابی به طور واضح نشان داده شده است و هنوز مجموعه قوانینی وجود دارد که مشخص نشده اند تا نشان بدهند چه موقع فنون بازاریابی رابطه مند بایستی یا نبایستی استفاده بشوند. این مقاله از لحاظ تجربی نشان می دهد که همه مشتریان نمی خواهند تا ارتباطاتی با همه عرضه کنندگان خدمات ایجاد نمایند. ● توسعه مفهومی و فرضیه ها نگهداری مشتریان از لحاظ اقتصادی برتری زیادی نسبت به جستجوی دائم مشتریان جدید دارد. به طور مشابه توسعه و نگهداری روابط بلند مدت با مشتریان برای عملکرد تجاری مهم است به طوریکه اغلب، موفقیت به وسیله توانایی شرکت در رشد و نگهداری وفاداری مشتریان تعیین می شود. بنابراین به بازاریابی رابطه مند به عنوان یک استراتژی که سبب موفقیت بالقوه می شود تأکید می گردد. مفهوم بازاریابی رابطه مند به عنوان یک رویکرد بلند مدت به بازاریابی توجه زیادی را به خود جلب کرده است. در این رویکرد روی ارزش دوره زندگی مشتری نسبت به ارزش تنها یک معامله تمرکز می شود. گرایش بازاریابی رابطه مند بر روی بدست آوردن یک سهم از مشتری است نه یک سهم از بازار. یک گرایش رابطه مند اشاره دارد به اینکه تمرکز در بازاریابی برای نگهداری مشتریان به وسیله حفظ و تقویت روابط برد – برد در هر زمانی است. این رویکرد به طور ضمنی بیان می کند که روابط با احتمال بیشتر در موقعیت هایی توسعه داده می شوند که مشتری به دفعات با ارائه دهندگان خدمات در ارتباط است، جائی که خدمات به طور پیوسته به یک دوره زمانی توسعه داده شده است و جایی که مشتری درک می کند رابطه مهم است. بر مبنای بحث بالا در جایی شرایط اطمینان ظاهر می شود که به شکل دهی روابط قوی با مشتریان منجر شود و آنجا که شرایط مخالف این است از توسعه روابط می کاهد. از این گذشته، یک تعداد مفروضات اصلی در بازاریابی رابطه مند وجود دارد که شامل موارد ذیل می باشد یک رابطه می تواند با همه مشتریان در تمام موقعیتهای خدماتی ایجاد بشود، پیشنهاد می شود که همه شرکت ها در توسعه روابط سهیم بشوند. استحکام رابطه افزایش می یابد، همچنانکه مدت رابطه افزایش می یابد. تکرار بیشتر تماس مصرف کنندگان با یک ارائه دهنده خدمات خاص فرصت بزرگی برای استحکام رابطه است. ویژگی های جمعیت شناختی مشتری در استحکام رابطه اثر دارد. استحکام رابطه بیشتر افزایش خواهد یافت اگر مشتری اهمیت بیشتری به یک چنین روابطی بدهد. هدف نخست این تحقیق بنابراین، بررسی ویژگی های طول و مدت رابطه، ویژگی های جمعیت شناختی مشتری شامل سن و جنسیت و اهمیت رابطه مشخص، به طوریکه به وسیله مشتری درک می شود و اثر آن بر روی استحکام رابطه بین مشتری و ارائه دهنده خدمت می باشد. ما به علاوه پیشنهاد کردیم که ماهیت این رابطه ممکن است یک خدمت خاص باشد و بدین گونه بین خدمات با درگیری بالا و پایین تفاوت وجود دارد. ● مدت رابطه درک تأثیر مدت رابطه بر استحکام رابطه به دو دلیل مهم است: اول) اینکه افزایش ارزش طول عمر مشتری اساس بازاریابی رابطه مند می باشد. دوم) استحکام رابطه احتمالاً بر نگهداری مشتری و وفاداری و در نهایت سوددهی بلند مدت اثر می گذارد. تحقیق نشان داده است که روابط قوی به ادراک ها کیفیت داده است و رضایت مشتری و وفاداری به شرکت خدماتی را افزایش داده است. عموماً پذیرفته شده است که روابط قوی در طول زمان توسعه داده می شوند و مدت رابطه تأثیر مثبتی بر استحکام رابطه دارد، به طوریکه همچنانکه رابطه بالغ می شود اطمینان و تعهد را افزایش می دهد. از این گذشته نیاز است که بین وفاداری مشتری واقعی و خرید کردن های عادی تمایز ایجاد شود. ما بنابراین بررسی کردیم که آیا می تواند فرض شود که طول زمانی که یک مشتری خدمتی را استفاده می کند ثابت می کند که رابطه ای وجود دارد؟ ما همچنین بررسی می کنیم که آیا می تواند فرض شود که یک رابطه در طول مدتی که خریدار و عرضه کننده کنش متقابل با هم دارند مستحکم می شود؟ شواهدی وجود دارد که مدت بر استحکام رابطه اثر دارد. بنابراین، ما تحقیق می کنیم که آیا استحکام رابطه با مدت رابطه افزایش می یابد؟ ▪ فرضیه (۱) استحکام رابطه، به طوریکه به وسیله مشتری، درک می شود با طول زمان که یک مشتری محصولات خدماتی را از یک ارائه دهنده می خرد افزایش خواهد یافت. ● تکرار مواجه شدن با خدمت مواجه شدن با خدمت هر زمانی که که مشتری با یک شرکت خدماتی اثر متقابل بر هم می گذارند اتفاق می افتد، ارتباط با مشتری توسعه داده می شود در این رویارویی ها، به طوریکه با هر رویارویی شرکت توانایی خود را در وفای به عهد آزمایش می کند. در این رویارویی ها مشتری مواجه با کیفیت شرکت است. و نهایتاً این رویارویی هاست که باعث ایجاد رضایت و رفتار آینده خرید می شود. در شرکت، این رویارویی ها نشاندهنده یک فرصت برای نشان دادن کیفیت، برای ایجاد تعهد و اطمینان میان شرکت و مشتری و افزایش وفاداری مشتری از طریق ایجاد ارتباط است. بدین گونه توسط خدمات چند گانه می توان روابط توسعه داده شده را نگهداری نمود و افزایش داد. تحقیق نشان داده است که افزایش تماس شخصی، روابط قوی را توسعه می دهد و اینکه تکرار روابط متقابل، باعث ایجاد اطمینان و تعهد می گردد. بنابراین ما اظهار می کنیم که تکرار مواجهه با خدمات بر روی تقویت رابطه میان ارائه دهندگان و مشتریان اثر می گذارد. ما مخصوصاً پیشنهاد می کنیم که زمانی که یک مشتری یک فرآورده خدمت را مصرف می کند به طور مکرر فرصت های بیشتری برای یک ارائه دهنده خدمات وجود دارد تا روابط را تقویت نماید. بدین گونه، ما بررسی می کنیم که آیا استحکام روابط زمانی که تکرار استفاده از محصول بیشتر است بیشتر می شود؟ ▪ فرضیه (۲) استحکام رابطه، به طوریکه به وسیله مشتری درک می شود، در موقعی که تکرار استفاده از محصول بیشتر است بیشتر می باشد. ● ویژگیهای جمعیت شناختی هنوز به طور شگفت انگیزی تحقیقات کمی برای تأثیر ویژگی های جمعیت شناختی بر روی استحکام رابطه انجام شده است. در صورتی که بعضی تحقیقات وجود دارند که در راستای تأثیر ویژگی های جمعیت شناختی برروی ساختار بازاریابی رابطه مند، از قبیل سرمایه گذاری رابطه مند، ارتباطات، اعتماد و رضایت می باشند. بدین گونه، برای آزمایش اینکه آیا جنسیت و سن بر روی استحکام رابطه میان مشتری و ارائه دهنده خدمت تأثیر دارد ما فرضیه زیر را ارائه دادیم: ▪ فرضیه(۳) استحکام رابطه همانطور که توسط مشتری درک می شود،متاثر از جنسیت وسن متفاوت مشتری است.
- 1 پاسخ
-
- فروشنده
- مقاله مدیریت
- (و 11 مورد دیگر)
-
مقالاتی از بحث جالب اقتصاد مهندسی امیدوارم شما دوستان نیز کمک کنید تا این مبحث پربارتر از قبل باشد موفق باشیم عنوان مقاله: فاینانس خودگردان پیشگفتار مترجم: مــوضـوع تامین منابع مالی (فاینانس) پروژه های توسعه ای به طور اعم و بحث تامین منابع مالی به اتکاء پروژه «فاینانس خودگردان» (project finance) به طور اخص در سالهای اخیر موردتوجه دست اندرکاران و متولیان برنامه های توسعه اقتصادی و صنعتی ایران قرار گرفته است. مع ذالک منابع اطلاعاتی در این زمینه به زبان فارسی محدود و کمیاب بوده و اصولاً واژه ها و برگردانهای مناسبی برای تعابیر و مفاهیم رایج در مقوله تامین منابع مالی در زبان فارسی موجود نیست، پانوشتهای متعدد این مقاله گواهی بر این ادعا است. درعین حال به لحاظ محتوایی نیز بجز معدود دست اندرکاران و کارشناسان سیستم بانکی کشور و بخشهای توسعه منابع نفت و گاز و پتروشیمی و نیرو اصولاً آشنایی کمتری با مفاهیم و اصول و کلیات مسائل تامین منابع مالی و بویژه فاینانس خودگردان در بنگاههای اقتصادی اعم از بخشهای دولتی و یا غیردولتی وجود دارد. برنامه های گسترده توسعه اقتصادی در بخشهای مختلف، محدودیت تامین منابع مالی (ازطریق روشهای متعارف) و مشارکت سرمایه گذاران خارجی در توسعه بخشهای مختلف اقتصادی، ضرورت رویکرد به روشهای تامین منابع مالی به اتکاء پروژه یا اشکال مختلف فاینانس خودگردان را ایجاب می کند. این مقاله در این راستا و به منظور آشنایی کارشناسان بخشهای مختلف اقتصادی و صنعتی با موضوع فوق ترجمه و تنظیم شده است، امید است نگارش مقالاتی از این دست بتواند به جریان پیدایش واژه ها، تعابیر و برگردانهای مناسب فارسی برای مفاهیم و اصطلاحات متداول و رایج در مقوله تامین منابع مالی (فاینانس) و بویژه فاینانس خودگردان یاری رساند. 1 - سابقه تاریخی فاینانس خودگردان(1) اسلوب ویژه ای برای تامین اعتبار پروژه هاست که ابتدا در سالهای دهه 1930 در ارتباط با توسعه چاههای نفتی در ایالت تکزاس آمریکا در دورانی که حفاری برای استخراج و بهره برداری از چاههای نفت عملاً به ابزار و تجهیزات بسیار ساده ای متکی بود، متداول و رایج گشت. در آن ایام بانکهای شهر دالاس (در ایالت تکزاس) آماده بودند که اعتبارات مالی موردنیاز حفاری چاههای نفت را برمبنای بازپرداخت ازطریق نقدینگی حاصل از فروش نفت چاههای مذکور تامین کنند. امروزه که هزینه توسعه منابع هیدروکربوری به علاوه هزینه های فراوری جهت بهره برداری از منابع مذکور در فلات قاره و در مناطق دوردست دنیا، سربه میلیاردها دلار می زند، اصولی که طی سالهای دهه 1930 پایه گذاری شد هنوز هم پابرجا بوده و شیوه ها و اسلوب فاینانس خودگردان کماکان چارچوبهای قابل اتکاء و انعطاف پذیری را برای تامین سرمایه موردنیاز طرحهای بزرگ توسعه میادین نفت و گاز و حتی فراتر از آن طرحهای مجتمعهای بزرگ پتروشیمی (در سرمایه گذاریهای مشترک) و طرحهای زیربنایی توسعه منابع آب، تولید انرژی و حتی طرحهای زیربنایی ساختمانی نظیر احداث بزرگراهها، پلهای ارتباطی و بیمارستانها و غیره تشکیل می دهد. 2 - فاینانس خودگردان چیست؟ مشخصه و ویژگی اصلی فاینانس خودگردان واقعی (2)، ماهیت عدم اتکاء(3) و یا اتکا محـدود آن به حــامیــان (sponsors =متولیان، صاحبان یا سرمایه گذاران)(4) پروژه است. به عبارت دیگر، اصل زیربنایی و مشخصه فاینانس خودگردان آن است که تامین اعتبار صرفاً به اتکاء دارایی و اموال پروژه و نقدینگی و عواید حاصل (فروش محصولات و یا عرضه خدمات) از پروژه بوده و بدون اتکاء به سرمایه گذاران پروژه انجام می گیرد، معذالک باید توجه داشت که درعمل موارد بسیار محدودی فاینانس خودگردان بدون هیچ گونه «اتکاء» (به سرمایه گذاران) انجام می گیرد و میزان اتکاء بستگی به شرایط و عوامل گوناگون نظیر توجیه پذیری اقتصادی و مالی پروژه، اعتبار و تجربه صاحبان پروژه، اعتبار و صلاحیت پیمانکاران، شرایط و نوع قرارداد پیمانکاری، خریداران محصول (محصولات) پروژه داشته و بویژه نوع و ماهیت محصولات، چشم انداز عرضه و تقاضای کالای مذکور، و اینکه خریداران آن چه کسانی هستند و تحت چه شرایطی این محصول خریداری خواهدشد (طول دوره و شرایط قرارداد، مبانی قیمت و...) از اهمیت بالایی برخــوردار است، به این ترتیب، ملاحظه می شود که در حقیقت هر فاینانس خودگردان مشخصات خاص خود را داشته ساختارهای آن می بایست متناسب با شرایط و ویژگیهای آن طراحی و تنظیم گردد. تاکنون ما از «پروژه» در کلیت و تعبیر عمومی آن استفاده کرده ایم، معذالک در طرحهای توسعه منابع هیدروکربوری هریک از عناصر در زنجیره توسعه منابع مذکور از حفاری و استخراج گرفته، تا ذخیره سازی (ساخت مخــازن)، فـراوری و انتقال به مصرف کنندگان نهایی می تواند جهت تامین منابع مالی ازطریق فاینانس خودگردان مناسب باشد. 3 - چرا فاینانس خودگردان؟ طی 30 سال گذشته، گرایش به سوی اجرای پروژه های هیدروکربنی بزرگ روند روبه گسترشی را در بسیاری از کشورهای موسوم به «اقتصادهای نوظهور (emerging economies) داشته است، این پروژه ها معمــولاً تــوسط شرکتهای چندملیتی (با زمینه های فعالیت متنوع) و تحت امتیازهای اعطایی توسط کشور میزبان و یا شرکتهای دولتی وابسته (که غالباً در پروژه نیز مشارکت دارند) اجرا می گردد. مزیت و سرشت واقعی «فاینانس خودگردان» از دیدگاه سرمایه گذار آن است که تامین اعتبار «خارج از ترازنامه»(5) صورت می گیرد. درحالی که معمولاً غولهای نفتی چندملیتی از ترازمالی قابل توجهی برخوردارند، ولی شرکاء آنها در فعالیتهای توسعه منابع هیدروکربنی در کشورهای درحال توسعه ممکن است لزوماً از چنین موقعیتی برخوردار نباشند. از همین جاست که جذابیت فاینانس خودگردان آشکار می شود. زیرا روش مذکور این امکان را فراهم می سازد که حتی سرمایه گذارانی با تراز مالی ضعیف تر نیز بدون نیاز و «اتکاء» به تراز مالی خود و یا کشورشان به اعتبارات مالی دسترسی پیدا کنند. بنابراین، جای شگفتی نیست که طی بیش از 20 سال گذشته بسیاری از پروژه های توسعه منابع هیدروکربوری از قبیل پروژه هایlng (گاز طبیعی مایع شده) در کشورهای اندونزی، مالزی، عمان، نیجریه و یا قطر و یا پروژه های پتروشیمیایی در چین، ترینیداد و عربستان سعودی ازطریق «فاینانس خودگردان» تامین اعتبار شده اند. فاینانس خودگردان در حقیقت نوعی «حلقه حفاظ مالی» برای این پروژه ها محسوب می شود، حفاظی که این پروژه ها را از سایــر فعــالیتهـای سرمایه گذاران و سرمایه گذاران را از خطرات شکست پروژه ها مصون نگه می دارد، به گونه ای که ساختار (حقوقی - قراردادی) پروژه ممکن است آن چنان طراحی گردد که درجه بندی اعتباری پروژه (5) از درجه بندی اعتبار برخی از سهامداران پروژه و نیز کشور میزبان بالاتر بوده و این امر به کاهش هزینه های تامین اعتبار منجر گردد. فی الواقع چنین موقعیتی در ارتباط با تامین اعتبار یکی از پروژه های lng قطر فراهم شد که ازطریق انتشار اوراق قرضه (bond) انجام گرفت. تامین منابع مالی ازطریق فاینانس خودگردان همچنین کشورهای میزبان را قادر می سازد که بدون زیرپا گذاشتن تعهداتی که در قبال محدودیتهای اعمال شده از طرف موسساتی نظیــر بــانک جهـانی و صندوق بین المللی جهانی پول سپرده اند به منابع مالی قابل توجهی دسترسی پیدا کنند و به علاوه به شرکتهای چندملیتی امکان می دهد که با سهولت بیشتری به اهداف گسترش در سطح جهانی نائل آیند به گونه ای که کل منابع مالی که از این طریق تامین می کنند به مراتب بیش از منابعی است که قادرند مستقیماً و ازطریق دریافت اعتبار به «اتکاء» تراز مالی خود به دست آورند. این امر به موازات دوره طولانی بازپرداخت اعتبارات که معمولاً در فاینانس خودگردان عملی است، امکان دستیابی به منابع گسترده و نیز بازگشت سرمایه بالاتر را برای این شرکتهای چندملیتی فراهم می سازد. 4 - ساختار فاینانس خودگردان حال ببینیم فاینانس خودگردان واقعاً چیست و چه عناصری دربردارد؟ بدیهی است که فاینانس خودگردان اعتبار لازم برای اجرای پروژه ها را تامین می کند، اما ساختار فاینانس خودگردان به مراتب پیچیده تر از این مفهوم کلی است. به عبارت دیگر، در فاینانس خودگردان مجموعه ای از ساختارهای قراردادی به گونــه ای در یکــدیگــر تلفیق می شوند که اطمینان خاطر لازم را به اعتباردهندگان درمورد بازپرداخت اعتبارات فراهم مــی سازد، باید توجه داشت وقتی که وام دهندگان منابع اعتباری را دراختیار شرکت مجری پروژه قرار می دهند، آنچه دراختیار دارند شامل وثائق (6) دارائیهای پروژه، به علاوه مجموعه ای از اسناد قراردادی است، درواقع حصول اطمینان از اینکه مجموعه اسناد و مدارک مورداشاره قابل اتکاء و اطمینان بوده و بازپرداخت تعهدات را تضمین می کند به عهده مشاوران حقوقی اعتباردهندگان است. این حقوق قراردادی بستگی به ماهیت پروژه موردنظر دارد. به عنوان مثال، در پروژه های توسعه صنایع بالادستی نفت و گاز تاکید بر قراردادهای مشارکت در محصول، برنامه های اکتشاف و حفاری شامل تجهیزات (دکلهای حفاری) خطوط لوله و قراردادهای فروش نفت خام، مایعـات گازی و انتقال گاز است. در پروژه های lng معمولاً نگاهها به قراردادهای تامین گاز (و نتیجتاً وضعیت پروژه بالادستی) و نیز قرارداد احداث تجهیزات واحد lng و قرارداد فروش lng معطوف است. در قرارداد پروژه های تولید مواد پتروشیمیایی، معمولاً موضوع تامین خوراک، قرارداد اجرای پروژه و قرارداد فروش محصولات مدنظر قرار می گیرند. بدیهی است هر قرارداد ویژگیها و مشخصات خاص خود را داشته و فاینانس خودگردان می بایست خود را با شرایط مذکور تطبیق دهد، به عنوان مثال در به کارگیری روشهای فاینانس خودگردان با اتکاء محدود(به سرمایه گذاران) در کشورهای اسلامی منطقه خاورمیانه باتوجه به محدودیتهای مربوط به اعمال بهره و نیز اعطای وثیقه که هر دو از اجزای اصلی روشهای نوین فاینانس خودگردان هستند، ازطریق بکارگیری و سازگاری روشهای متداول رهن و عدل (شخص قابل وثوق)، ساختارهای متداول در بانکداری بین المللی طراحی و پیاده شده است. شکل شماره 1، نمودار شماتیک اصول و چارچوبهای فاینانس خودگردان طرحهای توسعه منابع هیدروکربوری را نشان می دهد، بدیهی است نمودار مذکور اصول و چارچوبهای کلی قراردادی و ساختار عمومی فاینانس خودگردان را نشان می دهد و بسته به ماهیت پروژه، نوع قراردادها ممکن است متفاوت باشد (قرارداد اعطای امتیاز، عدم نیاز به قراردادهای تامین یوتیلیتی (7) و یا بهره برداری و...) اما اصول کلی همان است که در نمودار شماره 1 نشان داده شده است. جای شگفتی نیست که اعتبار دهندگان معمولاً، توجه خــاصــی بــه نحوه اجرا و بهره برداری از پروژه نشان می دهند، معمولاً بانکهای اعتباردهنده طی یک فرایند کنکاش(8) قـــراردادهای موردبحث را از جنبه های فنی و حقوقی موردتجزیه وتحلیل و ارزیابی قرار می دهند، درواقع قرار است به اتکای این قراردادها اعتبارات پرداختی بانکها بازپرداخت شود. درعین حال پس از تنظیم و نهایی شدن قراردادهای مذکور، اعتباردهندگان درمقابل هرگونه تغییر در مفاد قرارداد که قبلاً موردتوافق قرار گــرفته است، مقاومت و ایستادگی نشان می دهند. اصولاً در مقایسه با اعتباراتی که از ضمانت دولتی و یا ضمانت شرکتهای سرمایه گذار برخوردارند. در فاینانس خودگردان اعتباردهندگان حق نظارت و کنترل به مراتب بیشتری را در روند اجرای پروژه برای خود قائل هستند، به گونه ای که گاهی اینگونه به نظر می رسد که گویا این بانکهای اعتباردهنده هستند که پروژه را اجرا می کنند، به طوری که نظارت منظم بر فعالیتهای مهندسی پروژه و اعمال محدودیت در دریافت اعتبارات جدید، ازطرف بانکهای مذکور کاملاً رایج و متداول است. درعین حال ورود به حیطه فعالیتهای تجاری جدید، تغییر تامین کنندگان (مواداولیه و قطعات) و یا مشتریان محصولات و یا انحراف از برنامه اولیه فعالیت تجاری معمولاً مستلزم کسب موافقت اعتباردهندگان است. معذالک بانکهای اعتباردهنده تمایلی به اینکه به عنوان مجری پروژه شناخته شوند ندارند، به دلیل اینکه این امر مسئولیت خسارات ناشی از مسائل زیست محیطی را متوجه آنها می کند، به علاوه صاحبان سهام (شرکت مجری پروژه) در قبال دخالت بیش از اندازه اعتباردهندگان تحت لــوای صیـانت از سـرمایه گذاری خود، عکس العمل نشان داده و مایل نیستند که اعمال محدودیتهای اعتباردهندگان، حرکتهای شرکت مجری پروژه را به گونه ای کند سازد که امکان انجام واکنشهای به موقع و یا بهره برداری از شرایط جدید (که لزوماً توجیه پذیری پروژه را تهدید نمی کند)از شرکت مجری پروژه سلب گردد، این امر بخشی از فرایند ایجاد شرایط متعادل و متوازنی است که می بایست توسط مشاوران حقوقی دست اندرکاران اجرای پروژه، اعتباردهندگان و متولیان پروژه فراهم گردد. درعین حال شرکت مجری پروژه ملزم خواهدبود که تعهداتی را تقبل کند که طبق آنها نحوه بهره برداری از واحد صنعتی (معمولاً طبق استانداردهای بین المللی) تعریف شده باشد. همچنین چــارچـوبهای قرارداد (بهره برداری)، چگونگی تنظیم بودجه های سالانه و چگونگی اطلاع رسانی از زمره سایر تعهدات شرکت مجری پروژه خواهدبود. اسناد و مدارک قرارداد همچنین به اعتباردهندگان این اختیار را می دهد، درصورتی که شرکت مجری پروژه قادر به ایفای تعهدات مالی خود (بازپرداخت اعتبارات) طبق برنامه نبود و یا در صورت نقض هریک از تعهدات فوق، اعتبار ارائه شده تسریع (acceleration) و اعتباردهندگان می توانند نسبت به دریافت یک جای آن اقدام و در این ارتباط وثائق و ضمانت نامه ها را به جریان اندازند. خاطرنشان می سازد جنبه های روانی آسودگی خیال اعتباردهندگان از اینکه درهر لحظه ای که احساس خطر کنند، می توانند پروژه را در اختیار گرفته و تحت کنترل خود درآورند به مراتب بیش از جنبه عینیت پذیری آن است. فاینانس خودگردان یک تعهد درازمـدت برای تامین منابع عظیم مالی بوده و به ندرت ممکن است که درصورت شکست پروژه، منابع مالی مذکور به طور کامل بازیابی گردد. لذا اصلی ترین دغدغه اعتباردهندگان آن است که قبل از اینکه خود را متعهد به پرداخت کنند، مجموعه سازوکار قراردادی و ایجاد جریان نقدینگی پروژه تنظیم و تکمیل شده باشد. توافق کامل درمورد ساختار و چارچوب قرارداد اجرای پروژه ازجمله دیگر نکات کلیدی است. این مهم معمولاً ازطریق قراردادهای خدمات مهندسی، خرید و ساخت در قالب قراردادهای کلید دردست با پیمانکاران معتبر بین المللی تحقق می یابد. در پروژه های فراورش مواد هیدروکربوری، تنظیم قراردادهای مستحکم درخصوص تامین خوراک و نیز قراردادهای فروش محصولات نهایی پروژه از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به علاوه اعتباردهندگان می خواهند مطمئن باشند که بهره برداری از واحد صنعتی تکمیل شده توسط پرسنل بهره برداری مجرب انجام خواهدگرفت. واقعیت آن است که سهامداران شرکت مجری پروژه نیز در بسیاری از دغدغه های فوق با اعتباردهندگان وجوه اشتراک دارند، بنابراین، در بسیاری از جهات، صاحبان پروژه و اعتباردهنــدگـان اهداف مشترکی را تعقیب می کنند. به گونه ای که در برخی از موارد، در مذاکرات صاحبان پروژه با پیمانکاران ساختمانی، شرایط خاصی با این توجیهات که شرایط مذکور موردنظر بانکهای اعتباردهنده بوده و بانکهای مذکور به هیچ وجه حاضر به کوتاه آمدن از خواسته های خود نیستند، گنجانیده می شود. 5 - توزیع ریسک میــزان ریسکــی کــه بانکهای تجاری می توانند بپذیرند محدود بوده و یکی از اصول بارز فــاینــانس خــودگردان عبارت است از تخصیص ریسکهــای مختلف بـــــه دسـت انــدرکـاران مختلف پروژه براساس قابلیت هریک برای پذیرش ریسک مربوطه، به نحوی که به عنوان مثال ریسکهای تجاری نظیر تاخیر در تکمیل پروژه، افزایش هزینه های پروژه و کاهش فروش (کاهش عواید حاصل از فروش محصولات در مقایسه بر ارقام برآورد شده) می تواند توسط دست اندرکاران اجرای پروژه جذب گردد. این مقصود می تواند ازطریق پیش بینی دریافت خسارات نقدی (liquated damage) در قراردادهای اجرای پروژه (ارزیابی ضرر و زیان نقدی ناشی از تاخیر در راه اندازی پروژه) و یا تعهدات صاحبان پروژه برای تامین سرمایه نقدی اضافی حاصل شود، قراردادهای فروش درازمدت که در آنها ضرورت پرداخت حتی درصورت عدم دریافت محصول(9) ازطرف خریدار، پیش بینی شده است از دیگر ابزار مهم در این ارتباط است. بنابراین، ملاحظه می شود اعتبار صاحبان پروژه، پیمانکاران و خریداران محصولات پروژه از عوامل مهم برای تامین منابع مالی موردنیاز پروژه محسوب می شود. معذالک باید توجه داشت که انتقال ریسکهای سیاسی به دست اندرکاران پروژه، حتی در مواردی که کشور میزبان (ازطریق بنگاههای اقتصادی وابسته) به عنوان یکی از صاحبان سهام در اجرای پروژه مشارکت دارد، امکان پذیر نیست. به عبارت دیگر، امکانات شرکای محلی برای پوشش اعتباردهندگان (جبران خسارت بانکها) درقبال تغییرات در قوانین و مقررات، ملی شدن و یا سلب مالکیت، عدم وجود ارز خارجی یا ناآرامیهای سیاسی بسیار محدود است، و لذا به طور معمول اینگونه ریسکها تحت پوشش ریسکهای سیاسی و توسط موسسه های بیمه اعتبارات صادراتی در چارچوب برنامه های توسعه صادرات از کشورهای متبوعه قرار می گیرد. 6 - تضمینها، وثیقه ها و سایر تعهدات(10) به عنوان بخشی از سازوکار ضمانت تامین منابع مــالــی، اعتبــاردهنـدگان خواهان وثیقه گذاری اموال و دارائیهای پروژه نزد خود هستند. ماهیت واقعی سازوکار ضمانتهای مذکور بسته به نوع پروژه و قوانین محلی (کشور میزبان) دارد، به طور متعارف سازوکار ضمانتی متشکل از گروگذاری (رهن) زمین و کارخانه، واگذاری حقوق قرارداد احداث کارخانه و قراردادهای بیمه های حمایتی پروژه بوده به علاوه افتتاح یک حساب ویژه ارزی (معمولاً خارج از کشور میزبان) جهت حصول اطمینان از واریز عواید حاصل از فروش محصولات پروژه به حساب مذکور و واگذاری حق استفاده از عواید مذکور به بانکهای اعتباردهنده از عناصر اصلی سیستم ضمانتی پروژه محسوب می شود. در برخی از قلمروهای قضایی شرکت مجری پروژه مالک زمین نبوده و زمین را به صورت اجاره ای دراختیار دارد، در این موارد قرارداد اجاره به اعتباردهنــدگان واگذار (assignment) میشود. در برخی موارد نیز به دلائل تعهدات کشور میزبان درقبال بانک جهانی تحت عنوان گروگذاری منفی(11) امکان واگذاری اموال و دارائیها وجود ندارد. در تمامی این موارد صاحبــان پــروژه و اعتباردهندگان به دنبال راه حلهای عملی می روند که ضمن رعایت محدودیتها و سعی در عدم تحمیل هزینه های گزاف به صاحبان پروژه، اعتباردهندگان تحت پوشش ضمانتی کافی قرار گیرند. به عنوان بخشی از سازوکار سیستم ضمانت، در برخی از موارد اعتباردهندگان وارد قراردادهایی با کشور میزبان و سایر طرفهای قرارداد نظیر پیمانکاران اجرای پروژه و پیمانکـاران خرید محصولات پروژه می شوند به گونه ای که در شرایطی که شرکت مجری پروژه قادر به ایفای تعهدات خود نباشد، اعتباردهندگان نسبت به جبران قصور شرکت مجری پروژه اقدام و محق خواهند بود که بدون اینکه در قراردادهای موجود اختلالی ایجاد شود پروژه را تحت مدیریتی جدید اجرا کنند. 7 - نتیجه گیری فاینانس خودگردان به عنوان ابزار مناسبی برای تامین منابع مالی موردنیاز پروژه های توسعه منابع هیدروکربوری (نفت، گاز و پتروشیمی) در کشورهای بسیاری موردتوجه قرار گرفته است، مع ذالک باید توجه داشت که فاینانس خودگردان نسخه از قبل پیچیده ای نیست که بتواند تحت هر شرایطی و برای تمامی پروژه ها به کار گرفته شود، در هر صورت اعتباردهندگان خواهان آن هستند که پروژه از توجیه پذیری اقتصادی قابل توجهی برخوردار بوده، صاحبان پروژه با اراده ای استوار مصمم به اجرای پروژه بوده و از اعتبار کافی برخوردار باشند. وجود ساختارهای قراردادی جامع (تامین خوراک، قرارداد اجرا و ساخت پروژه، قرارداد فروش محصولات و...) به علاوه سازوکارهای ضمانتی مستحکم و اساسی، ازدیگر خواسته های بانکهای اعتباردهنده و از عناصر اصلی جهت تضمین موفقیت فاینانس خودگردان است. ضمن اینکه باید توجه داشت فاینانس خودگردان محدود به پروژه های توسعه منابع نفت و گاز نبوده و سایر بخشهای صنعتی، تولید برق، توسعــه شبکـه های حمل و نقل عمومی، پروژه های ساختمانی (بزرگراهها، پلهای ارتباطی، هتلها و غیره) نیز می توانند برای تامین منابع مالی موردنیاز خود از ساختارهای مشابه در چارچوب انواع قراردادهای ساخت، بهره برداری (و انتقال) استفاده کنند. پانوشتها: 1 - متاسفانه معادلهای فارسی مناسبی برای اصطلاحات مرتبط با تامین اعتبار finance به طور اعم و بویژه در ارتباط با فاینانس خودگردان وجود ندارد. به گونه ای که واژه فاینانس کم کم جای خود را در نوشته های فارسی و در مکاتبات رسمی و مکالمات باز کرده است و اخیراً نیز عبارت فاینانس خودگردان به عنوان معادلی در مقابل project finance به کار می رود، نگارنده معتقد است هرچند فاینانس خودگردان برگردان مناسبی از عبارت انگلیسی آن نبوده و به دلائل گوناگون ایراد بر آن وارد است و اینکه اصولاً فاینانس خودگردان طیف وسیعی از روشهای تامین اعتبار را دربرمیگیرد که برخی لزوماً project finance محسوب نمی شوند، مع ذالک به نظر می رسد تا یافتن و جایگزینی معادل مناسب، به ناگزیر از بکارگیری عبارت فاینانس خودگردان باشیم. 2 - باتوجه به اشکال بسیار متنوع ومتفاوت ساختارهای حقوقی - قراردادی و روشهای تامین اعتبار که هرچند منبع بازپرداخت آنها عواید حاصل از فروش محصولات و یا خدمات پروژه است ولی project finance به مفهوم حقیقی و ماهوی آن محسوب نمی شوند، در اینجا عبارت فاینانس خودگردان با قید واژه واقعی» متمایز گردیده است. 3 - عدم اتکاء یا اتکاء محدود limited recourse و non-recourse هرچند واژه فارسی اتکاء معادل دقیقی از واژه انگلیسی recourse (به معنی لغوی توسل - رجوع) نیست و باتوجه به اینکه در فرهنگهای اصطلاحات حسابداری، مالی که دردسترس بود معادل فارسی واژه انگلیسی recourse مشاهده نشد، بناگزیر و تا پیدا شدن معادل فارسی مناسب به واژه «اتکاء» در مفهوم موردنظر آن اکتفاء می شود. نگارنده آگاهانه از بکارگیری کلماتی نظیر (ضمانت، تعهد و...) اجتناب و جهت ایجاد انگیزه و جرقه های ذهنی درخواننده، واژه احتمالاً نامانوس اتکاء را به کار گرفته است. 4 - برای این واژه معادلهای دیگری در فارسی نظیر صاحبان پروژه، صاحبان سهام، سهامداران، متولی پروژه یا شرکاء به کار رفته است. 5 - off balance sheet financing مقصود آن است که در روش فاینانس خودگردان، تعهدات مالی پروژه در زمره تعهدات مالی سرمایه گذاران محسوب نشده و درصورت حسابهای سود و زیان و ترازنامه سالیانه منعکس نمی گردد. درجه بندی اعتبار credit rating کشورها و بنگاههای اقتصادی براساس معیارها و شاخصهای مختلف اقتصادی - مالی توسط موسسات ویژه ای در دنیا انجام می گیرد، این درجه بندی معیار و مبنای مهمی برای موسسات مالی جهت اتخاذ تصمیم درخصوص تامین اعتبار و شرایط پوشش بیمه اعتبار است. 6 - در اینجا وثیقه به عنوان برگردان واژه انگلیسی security به کار گرفته شده است. درحالی که واژه security معنای وسیعتری داشته و می تواند دربرگیرنده انواع ضمانت نامه ها، وثیقه ها، رهن، تعهدات گوناگون و به علاوه سایر اوراق و اسناد بهادار تجاری باشد. 7 - utilities منظور تاسیسات و تجهیزات تامین انواع آب صنعتی، بخار، برق و هوا (اکسیژن، ازت) است، متاسفانه واژه یوتیلیتی در مکاتبات و مکالمات روزمره در سطح بنگاههای اقتصادی ایران جا افتاده است. 8 - due diligence در برخی از فرهنگ نامه های اصطلاحات مالی - حسابداری این عبارت دقت عمل و جدیت ترجمه شده است. نگارنده تعبیر فرایند بازبینی موشکافانه را به عنوان برگردان مفهومی این اصطلاح مناسب می داند. 9 - take or pay agreements قراردادهایی که خریدار را موظف می سازد حتی در صورت عدم تحویل کالا (یا خدمات) قیمت آن را بپردازد. 10 - مجموعه واژه های فوق برگردان واژه انگلیسی security می باشد، معذالک هریک از واژه های فوق به تنهایی مفهوم وسیعی را که از واژه مذکور در متن انگلیسی استنباط می شود به خواننده فارسی زبان انتقال نمی دهد. 11 - گروگذاری منفی negative pledge تعهد کشورهای میزبان درقبال اعتباراتی که از بانک جهانی دریافت می کند درمورد عدم گروگذاری اموال و دارائیهای دولتی (اموال عمومی).
- 4 پاسخ
-
- 3
-
- فاینانس
- فاینانس خودگردان
- (و 10 مورد دیگر)
-
معرفي مهندسي ارزش مهندسي ارزش(Value Engineering)، تلاشي است سازمان يافته كه با هدف بررسي و تحليل تمام فعاليتهاي يك طرح، )از زمان شكلگيري تفكر اوليه تا مرحله طراحي و اجرا و سپس راه اندازي و بهره برداري( انجام مي شود و به عنوان يكي از كارآمدترين و مهم ترين روشهاي اقتصادي در عرصه فعاليتهاي مهندسي، شناخته شده است. مهندسي ارزش در چهارچوب مديريت پروژه، ضمن اينكه به تمام اجزاي طرح توجه مي كند، هيچ بخشي از كار را قطعي و مسلم نمي داند. هدف مهندسي ارزش، زمان كمتر براي رسيدن به مرحله بهره برداري بدون افزودن بر هزينه ها يا كاستن از كيفيت كار است. افزايش پيوسته هزينه هاي اجرايي و توسعه روز افزون فن آوري، حذف آن بخش از هزينه ها را كه نقشي در ارتقاي كيفيت ندارند و از لحاظ اجرايي نيز غير ضروري مي باشند، الزامي ساخته است. به كارگيري مهندسي ارزش در پروژه هاي اجرايي با توجه به پيچيدگي كارها به ويژه در طرحهاي بزرگ اجرايي، مي تواند به ابزار بي چون و چراي مديريت در كنترل هزينه ها تبديل شود. هدف اين روش، از ميان برداشتن يا اصلاح هر چيزي است كه موجب تحميل هزينه هاي غير ضروري مي شود، بدون آنكه آسيبي به كاركردهاي اصلي و اساسي طرح وارد آيد. مهندسي ارزش، مجموعه اي متشكل از چندين روش فني است كه با بازنگري و تحليل اجزاي كار، قادر خواهد بود، اجراي كامل طرح را با كمترين هزينه و زمان تحقق بخشد. هزينه طرح در اين مقوله نه فقط هزينه هاي طراحي و اجرا بلكه هزينه هاي مالكيت شامل بهره برداري، تعمير و نگهداري و هزينه هاي مصرف در سراسر دوره عمر مفيد طرح را نيز شامل مي شود. روشهاي مهندسي ارزش مي تواند موجب اصلاح و ارتقاي كيفيت فرايندهاي توليد صنعتي و انجام طراحي هاي جديد در هر مرحله از يك پروژه اجرايي گردد. برخلاف آنچه كه در صنايع توليدي مرسوم است و مي توان يك روش اصلاحي را همواره در مراحل بعدي توليد يك محصول خاص نيز اجرا كرد، در پروژه هاي ساختماني كه هر سازه داراي شرايط ويژه اي است، حدود به كارگيري يك روش اصلاحي مهندسي ارزش، محدود به همان پروژه است گذشته از اين، امكانات صرفه جويي در هزينه هاي يك پروژه اجرايي نيز در مراحل مختلف آن تفاوتهاي بسيار پيدا مي كند. با آنكه روش مهندسي ارزش را مي توان در تمام مراحل يك پروژه اجرايي به كارگرفت، بيشترين مزاياي آن زماني حاصل مي شود كه در نخستين مراحل برنامه ريزي و طراحي به كار گرفته شود. نوآوري و جنبه هاي كاربردي مهندسي ارزش، اين روش را از روشهاي سنتي و متعارف كاهش هزينه ها، متمايز مي گرداند. روشهاي سنتي كاهش هزينه ها، عموماً از تجربيات گذشته، نگرشها و عاداتي كه جنبه تكرار به خود گرفته است، تبعيت مي كند و اثري از خلاقيت در آنها ديده نمي شود. مهندسي ارزش برعكس، اطلاعات، شناسايي عرصه هاي مشكل دار، پيشنهاد و تدوين روشها و طرحهاي ابتكاري، پرورش انديشه هاي نو و تلفيق همه جانبه ديدگاههايي را كه قرار است توصيه شود، مطرح مي سازد. از سال 1961 كه لارنس مايلزدر كتاب ًروش هاي فني تحليل و مهندسي ارزش ً ،تحليل ارزش را همچون ديدگاهي خلاق و سازمان يافته در جهت شناسايي و حذف هزينه هاي غير ضروري ، تعريف كرد تا سال 1995 كه ساكسنا و كريشنان كتاب ً مهندسي ارز ش در مديريت پروژه ً را منتشر نمودند ، مهندسي ارزش به صورت يك روش فني پذيرفته شده در فعاليتهاي طراحي و اجرايي در بيشتر كشورها تثبيت گرديد و رسميت يافت ، به طوري كه بسياري از دست اندركاران عرصه هاي اجرايي به ويژه طراحان ، پيمانكاران و كارفرمايان با مفاهيم و روش هاي فني مهندسي ارزش آشنا شدند .
- 25 پاسخ
-
- 1
-
- مهندسي ارزش
- مهندسي ارزش در پروژه هاي اجرايي
-
(و 17 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
- مهندسي ارزش
- مهندسي ارزش در پروژه هاي اجرايي
- مهندسی پروژه
- مهندسی ارزش
- مهندسی ارزش ومدیریت
- مهندسی ارزش وپروژه
- مهندسی صنایع
- مدیریت
- مدیریت درمهندسی ارزش
- مراحل برنامه ريزي و طراحي
- معرفي مهندسي ارزش
- چهارچوب مديريت پروژه
- value engineering
- ارزش
- به کارگیری مهندسی ارزش
- جايگاه مهندسي ارزش در روش هاي مختلف مديريت پروژه
- دانلود مقالات مهندسی صنایع
- دانلود مقالات مدیریت
- دانلود جزوات درسی مدیریت
-
متن پایان نامه رشته مدیریت بازرگانی با عنوان : بررسي تاثيراتوماسيون اداري بر بهبود تصميم گيري مديران استانداري و حوزه ستادي این پایان نامه صرفا برای اشنایی دوستان با مباحث مرتبط وایجاد ذهنیت برای انجام کارهای معمول هست وبه مرور تقدیم حضور شما دوستان میشه امیدوارم نتایج مثبتی داشته باشه وشما دوستان عزیز نیز یاری رسان بقیه دراین زمینه ها باشید موفق باشیم مادرعصري زندگي مي كنيم كه عصرشگفت انگيز دانش و اطلاعات ، عصرشتاب غيرقابل باور فناوري و خلاقيت است .با عموميت يافتن سريع دسترسي به كامپيوتر ها و تكنولوژي اطلاعاتي و رسانه هاي پيشرفته هيچ كشوري نمي تواند اقتصاد قرن بيست و يكمي را بدون زيرساخت الكترونيكي قرن بيست و يكمي اداره كند.يكي از فاكتورهاي مهم در تصميم گيري مديران اطلاعات است .داشتن اطلاعات دقيق ، صحيح ،بهنگام باعث بالا رفتن سرعت تصميم گيري شده و جلوي اتخاذ بسياري از تصميمات نادرست را خواهد گرفت. طي ساليان اخير موج استفاده و بهره گيري از سيستمهاي اتوماسيون اداري كشور مارافراگرفته است وبسياري از سازمانها ، تمايل زيادي براي بهره گيري و استفاده از اين سيستمها از خود نشان مي دهند و حاضرند مبالغ كلاني را جهت استقرار و بكارگيري اين سيستمها صرف نمايند اما بايد بررسي نمود كه چنين سيستمها ي اطلاعاتي تاچه اندازه توانسته به مديران سازمانها در بهبود تصميم گيري كمك نمايد وآيا توانسته چنين سيستمهايي انتظارات مديران را در تصميم گيري ها براورده نمايد . هدف اصلي ازاين تحقيق بررسي اثرات سيستم اتوماسيون اداري بر بهبود تصميم گيري مديران (استانداري گيلان و حوزه ستادي) مي باشد و شامل اهداف فرعي مانند شناسايي يك سيستم اتوماسيون جامع اداري مناسب جهت اطلاع رساني به مديران، بررسي و تجزيه و تحليل آثارونتايج حاصل از سيستم اتوماسيون اداري برتصميم گيري مديران، بررسي و شناسايي عوامل موثر بر موفقيت سيستم اتوماسيون اداري از نظر تامين اطلاعات مناسب نظير صحت،دقت،بهنگام بودن و اقتصادي بودن، بررسي اثرات اتوماسيون اداري بربهبود فرآيند تصميم گيري مديران، ارائه راهکار برای بهبود عملکرد سیستم اتوماسیون جهت بهره برداری مي باشد. سيستم اتوماسيون اداري كه با مشخصه هايي مانند تعدادنامه ها ي صادره ، تعداد نامه ها ي وارده ،ادراك ، ساعات استفاده به عنوان متغيرمستقل و بهبود تصميم گيري مديران با مشخصه هايي مانند صحت،دقت،اقتصادي بودن،به هنگام بودن به عنوان متغيروابسته مطرح مي باشد. روش تحقيق علي – مقايسه اي مي باشد .ونتايج حاصل از تحقيق نشان داد كه سیستم اتوماسیون بر افزایش صحت تصمیم گیری مدیران تاثیر مثبت دارد . سیستم اتوماسیون بر افزایش دقت تصمیم گیری مدیران تاثیر مثبت دارد . سیستم اتوماسیون بر بهنگام بودن تصمیم گیری مدیران تاثیر مثبت دارد . سیستم اتوماسیون بر اقتصادی بودن تصمیم گیری مدیران تاثیر دارد.و شواهدي بررد فرضيهاي چهارگانه مذكور وجودنداشت پيشنهاد مي گردد مبانی مفهومی اتوماسیون اداری ، در فراگیر ترین شکل خود در ادارات دولتی و در یک قالب مبتنی بر توسعه فرهنگ سازمانی ، به کارکنان آموزش داده شود .و با توجه به سیاستهای کلی دولت در زمینه ایجاد دولت الکترونیک و اتوماسیون اداری که به آن پرداخته شده است برای تحقیق وسیع در سطح ملی در این زمینه ، آماتور از تیم محقق متخصص دارای امکانات تحققاتی وسیع و اساتید مجرب دانشگاه یا همکاری شرکت های متخصص اتوماسیون اداری استفاده شود.
-
- 4
-
- مقالات مدیریت
- مدیریت بازرگانی
- (و 10 مورد دیگر)
-
مهندسی همزمان، نوعی روش طراحی برای توسعه محصولات و ساخت آنهاست كه فرایندها را نیز بهطور همزمان در نظر میگیرد. این روش بر شالوده كار تیمی و استفاده از برخی تكنیكهای كاری بنا شده و كارایی سازمان را افزایش میدهد. در این روش، با استفاده از تیمهای چند تخصصی میتوان تفكر مفهومی، طراحی محصول و برنامهریزی تولید را همزمان انجام داد. هدف این روش، ملزم كردن افراد به در نظر گرفتن تمام عوامل چرخه عمر محصول شامل نیازهای مشتری و تأمینكنندگان نظیر؛ عملكرد، كیفیت، هزینه، برنامه اجرایی، تعمیر و نگهداری، از همان ابتدای كار است. دو اصطلاح مهندسی همزمان۱ و مهندسی موازی۲، هنوز در صنعت كاربرد دارند، اما با انتخاب نام Concurrent Engineering توسط وزارت دفاع امریكا، این نامگذاری بهتدریج بر نامگذاریهای دیگر غالب شده است (در این مقاله، مهندسی همزمان معادل همین روش انتخاب شده است). با توجه به اینكه امروزه رقابت جهانی در ارائه محصول جدید بسیار فشرده است، زمان ارائه محصول به بازار وجه تمایز بسیار مهمی بین شركتهای موفق و ناموفق است. شركتهای موفق یاد میگیرند كه چگونه زمان و استفاده از پیشرفتهای تكنولوژی را مدیریت كنند. مهندسی همزمان، یكی از پیشرفتهای ملموس در این زمینه بوده و به عنوان تكنیكی بسیار موفق تكامل یافته است. در این تكنیك، مهندسی طراحی محصول و مهندسی طراحی فرایند بهطور همزمان اجرا میشوند. مهندسی طراحی محصول، محصول نهایی را به صورت دستورالعملهای مهندسی (مدلهای هندسی و مشخصات مواد) تعریف و تعیین میكند. این دستورالعملها آنچه را كه قسمت خرید باید تهیه كند و نیز آنچه را كه قسمت ساخت باید تولید و مونتاژ كند، شامل میشوند. مهندسی طراحی فرایند، فرایندهایی را تعیین میكند كه ضمن بیان آرایش ماشینآلات و ایستگاههای كاری، نشان میدهد محصول مورد نظر چگونه باید ساخته و مونتاژ شود. ▪ مهندسی همزمان، به دنبال تحقق اهداف زیر است: ۱) كاهش تعداد تغییرات مهندسی ۲) ایجاد حداكثر تغییرات در شروع پروژه ۳) كاهش زمان رسیدن محصول به بازار ۴) كیفیت ۵) افزایش بهرهوری ۶) افزایش فروش ۷) رضایت مشتری ۸) برگشت سرمایه تعاریف مهندسی همزمان مفهوم اولیه مهندسی همزمان، كاهش زمان توسعه محصول بود، اما امروزه مهندسی همزمان دیدگاهی سیستماتیك و یكپارچه است كه بهطور همزمان، طراحی محصولات و فرایندهای مرتبط ساخت و خدمات پس از فروش را مشخص میسازد. [(توابع چرخه عمر) موازی بودن] => CE CE دیدگاه سیستماتیك توسعه یكپارچه محصول است كه بر پاسخ به نیازها و انتظارات مشتری تأكید میكند. [(توابع چرخه عمر) d (زمان)اCE= min حداكثر كردن كیفیت= CE [كاهش هزینهها و كاهش زمان آمادهسازی و حداكثر كردن كیفیت]=CE [یكپارچگی طراحی محصول و فرایند]= CE ● اجزای مهندسی همزمان ۱) ساختار multidisciplinary یا تیمهای متشكل از افرادی با تخصصهای مختلف و چند نقش. ▪ ارتقای روحیه نوآوری و خلاقیت ▪ سرعت درگیری تأمینكنندگان و پیمانكاران در پروژه ۲) همافزایی و كار تیمی ▪ توانمندسازی ▪ كارمندیابی (چه كسی برای چه شغلی مناسب است) ▪ سازماندهی ▪ رهبری ▪ اندازهگیری ▪ استقلال ▪ حافظه فنی یا دانش know how ۳) جهانی شدن ▪ ایجاد شركای خارجی ▪ هماهنگی با پیمانكاران و تأمینكنندگان
- 3 پاسخ
-
- كاهش تعداد تغییرات مهندسی
- مقالات مدیریت
- (و 6 مورد دیگر)
-
● تعریف بازاریابی : بسیاری از مردم چنین می اندیشند که بازاریابی تنها به معنی فروش و تبلیغ است . اگر بدانیم که فروش و تبلیغ بخش نمایان بازاریابی است نباید شگفت زده شویم امروزه نباید بازاریابی را به مفهوم قدیمی که یعنی فروش محصول در نظر آورد . بلکه باید به مفهوم نوین آن یعنی برآوردن نیازهای مشتری توجه کرد . اگر بازاریاب بتواند نیازهای مشتری را درک کند محصولاتی را تولید می کند که دارای بالاترین ارزش باشند قیمت گذاری – ترویج و تبلیغ را به روشی کارساز انجام می دهد به طور حتم این محصولات به راحتی به فروش خواهند رسید . بنابراین فروش و تبلیغ تنها بخشی از آمیزه بازاریابی هستند. ● مقصود از آمیزه بازاریابی: مجموعه ای از وسایل و ابزار بازاریابی است که بر روی هم بر بازار اثر می گذارد . ما بازاریابی را نوعی فرایند اجتماعی و مدیریتی می دا نیم که بدان وسیله افراد و گروهها می توانند از طریق تولید ایجاد و مبادله محصولات و ارزش با دیگران نیازها و خواسته های خود را بر آورده سازند. ● ابعاد بازاریابی : به نظر فیلیپ کاتلر از برجسته ترین صاحبنظران در این رشته بازاریابی عبارت است از فعالتی انسانی در جهت ارضای نیازها و خواسته ها از طریق فرایند مبادله. این تعریف دارای ابعاد گوناگونی است که هر کدام را به طور جداگانه بررسی میکنیم. - نیازها - خواسته ها - تقاضاها -کالاها -مبادله - معامله - بازاریابی نیازها: مهمترین مفهوم اثرگذار بر بازاریابی که به صورت بنیادی همواره در تحلیهای مربوط به بازارمورد نظر است نیازهای انسانی می باشد .که به گونه زیر تعریف می شود: نیاز یا احتیاج انسانی عبارت است از حالتی احساسی که محرومیتی را در فرد پدید آورد که آن احساس وحالت کمبود موجب رنج فردگردد. انسان موجودی است دارای نیازهای فراوان . این نیازها اگر به گونه مجرد مورد توجه قرار گیرند ودر طبقه بندی خاص قرار نگیرند گاه بیشمارندوهرگز نمیتوان از آنها فهرستی تهیه کرد در گذشه افراد زیادی چون ژوزف گارینه فرانسوی و هرمان آلمانی سعی داشته اند بتوانند فهرستی از نیازهای انسان تهیه کنند اما بعد ها خود منصرف شده اند که کار بیهوده ای انجام داده اند نکته مسلم این است که تعداد این نیازها بسیار زیاد وخارج از شمار می باشد. گاه این نیازها از نظر تشخیص پیچیده و.شوار است. اگر بخواهیم نیازهای انسان را در طبقه بندی ساده و قابل استدراکی برای همه قرار دهیم آنها همان طبقه بندی مازلو است. این طبقه بندی از پنج طبقه یا لایه درست شده است که به گونه هرمی از پایین به بالا محدود تر می شود بر این طبقه بندی انتقادات زیادی هم وارد کرده اند انچه مسلم است این طبقه بندی در بیشتر جوامع امروزی نیازهای انسان را تحلیل کرده و با توجه به جوامع می توان گفت اهمیت هر یک ا ز طبقات متفاوت خواهند بود .نیازهای انسان در طبقه بندی مازلو بر اساس هرم زیر است: خود شکوفایی قدرت منزلت اجتماعی ایمنی حیاتی سلسله مراتب مازلو در مورد نیازهای فیزیولوژیکال یا حیاتی مانند غذا ، گرما ، لباس و نظایر آنها که بدون آنها حیات انسان به مخاطره می افتد یک انسان هر قدر هم ممسک باشد به هر صورت به حدی از آن احتیاج دارد .نیاز ایمنی که به صورت صیانت ذات و تداوم وضع موجود خود را نشان می دهد نیز همواره برای انسان مطرح بوده است. او میخواهد خود را از گزند حوادث و مخاطرات مصون نگه دارد و نیز می خواهد فردایش از امروزش بدتر نباشد. نیاز اجتماعی به تعلق و وابستگی به دیگران می انجامد. انسان موجودی است مدنی الطبع و همواره می خواهد با دیگران زندگی کند. او می خواهد دوست بدارد و دوست داشته باشد. از این رو با دیگران خود را پیوند می دهد و در گروه ها و اجتماعات وارد میشود او علاوه بر نیازها به نیازهای فردی دیگرچون پایگاه منزلت و نیز خود شکوفایی احتیاج دارد در واقع میخواهد خود را و توان خود را به محک بگذارد و بهعبارت دیگر هستی خود را به راستی در آورد این در جهت این مهم حرکت میکند که خود را بدانجا رساند که در وهم نیاید این بخش بزرگی از زندگی شخصیت انسانهارا تشکیل می دهند که برا ساس عوامل متعدد و در شرایط متفاوت پدید آمده اند. بدیهی است این نیازها برای هر انسانی متفاوت است . کمتر دو انسانی را می توان یافت که نیازهای یکسانی داشته باشند و برای ارضای آنها یگانه عمل کنند. هنگامی که نیازی از آدمی ارضاء نشود ناشادمان میشود .انسان ناشادمان سعی میکند که بر نیاز خود غلبه کرده یا آن را کاهش دهد یا آن را محو نماید .شک نیست برای ارضای نیازها امکانات نقش مؤثرتری دارد اگر امکانات محدود باشند نیاز با شدت بیشتری خود را نمایان میسازد .واگرامکانات در حد بالایی باشد می تواند نیاز را ارضاء نماید . انسانها درکشورهای پیشرفته صنعتی که در نسبت به کشورهای در حال توسعه یا جهان سوم از امکانات نسبی بالایی بر خوردارند سعی در افزایش امکانات خود کرده وبیشتر بر آنند تا نیازهای خود را ارضاء کنند. در مقابل در کشورهای فقیر مردم بیشر بر آنندکه نیازهای خود را محار کرده و آنها را تقلیل دهند یا همانطور که اشاره شد از بین ببرند آنها نیازهای خویش را با امکانات هماهنگ میکنند و چیزی می خواهند که در دسترس است. ● خواسته ها: دومین مفهوم اساسی اثر گذار بر بازاریابی خواسته های بشری است که آن را به گونه زیر تعریف می کنیم : خواسته های بشری اشکالی از نیازهای انسانی است که توسط فرهنگ ویا شخصیت فردی انسانها شکل گرفته اند. برخورد نیاز با فرهنگ و شخصیت فردی انسانها خواسته را شدت میدهد. یک انسان گرسنه در ژاپن خوراک ماهی یا برنج می طلبد در حالیکه فرد گرسنه در تهران چلوکباب می جوید خواسته ها بر اساس کالاهاییکه نیازها را ارضاء می کنند شناخته می شوند به همان میزان که جامعهای تکامل می یابد خواسته های مردم آن افزایش می یابد . تولید کنندگان در چنین جوامعی در چین جوامعی بر این تلاشنند که ارتباطی میان کالای تولیدی خود ونیازهای مردم برقرار کنند آنها سعی میکنند کالاهایی را تولید کنند که نیازی را برآورده کند وبا خواسته ها همسو باشند. فروشندگان و بازاریان اغلب میان خواسته ها و نیازها اشتباه میکنند این فروشندگان از نزدیک بینی و بسته نگری بازار رنج می برند . این فروشندگان وتولید کنندگان چنان در تفکرات کالای خویش غرق شده اند که فقط تمرکز خود را روی خواسته های واضح مصرف کنندگان بالفعل وگاه بالقوه نهاده اند و توجه به نیازهای مخفی ونا معلوم و آتی آنان را از دست داده اند آنها راموش کرده اند کهکالاهای مادی فقط ابزاری جهت حل مشکلی از مصرف کنندگان است . این فروشندگان یاتولیدکنندگان حتماً در برابر عرضه کالایی جدید که بهتر و ارزانتر نیاز را پاسخگو باشد با مشکل بزرگی روبرو خواهند شد . مصرف کنندگان همان نیاز را دارند اما کالای جدید را خواهند خواست به عبارت دیگر نیاز بر جای خود باقی است اما خواسته دگرگون می شود و گرایش به سوی کالای جدید پیدا می شود . ▪ تقاضاها: انسانها همواره خواسته های فراوانی دارند این خواسته ها در واقع نا محدودند اما منابعی که جهت ارضای آنها بکار گرفته می شود کاملاً محدود می باشد آنها کالاهایی را انتخاب می کنند که بیشترین رضایت را در مقابل پولی که می پردازند بدست آورند . خواسته ها زمانی به تقاضا بدل می شوند که با قدرت خرید پشتیبانی شوند .بسیار ساده است که فهرستی از تقاضاها را در یک جامعه در یک زمانی معین بدست آورد .به شرط آنکه امکانات تحقیق و دسترسی به اطلاعات وجود داشته باشد .ومشکلی در جهت آنها وجود نداشته باشد . مصرف کنندگان کالا را بر اساس پولی که می پردازند و ارضای خاصی را که بدست می آورند می سنجند .آنها می خواهند از پول خود حداکثر رضایت را بدست آورند . ▪ کالاها: نیازهاو خواسته ها و تقاضاهای انسانی در این است که کالایی برای ارضای آنها باید وجود داشته باشد. بدون کالا این نیازها و خواسته ها و تقاضاها شکل نگرفته و در جهت معقولی به حرکت در نخواهند آمد. ـ کالا را می توان چنین تعریف کرد : کالا یا محصول چیزی است که می تواند به بازار عرضه شود و برای جلب توجه و استحصال و مصرفی که نیاز یا خواسته ای را ارضاء کند بکار گرفته می شود . امروزه انسانها در بازارهای پیرامون خود کالاهای زیادی را می یابند که برای بدست آوردن آنها گاه مدتهاتلاش می کنند اما همانگونه که اشاره شد تعداد این کالاها بسیار زیاد و گاه از شمار خارج است و درجات نیاز و خواسته انسانها متفاوت و در نتیجه انسان به هر کدام از آنها به گونه ای می نگرد که در مورد دیگی ممکن است چنان نباشد. انسانی را در نظر آورید که دارای نیازهای گوناگون و در آن میان برخی از نیازها برای او اساسی تر و جاذابتر است. اگر یک نیاز در صدر تمام آنها قرار گیرد و او برای آن کالاهای زیادی را پیش رو داشته باشد .به آن دسته از کالاها میگوییم مجموعه کالاهای انتخابی .
-
- مدیریت
- مدیریت بازاریابی
-
(و 4 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
طراحی پژوهش: نگارش سؤالات عالی برای پرسشنامه های آنلاین
spow پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در مقالات مدیریت
نگارش پرسشهای عالی هنری است که همانند هنرهای دیگر نیازمند کار زیاد، تمرین و کمک از جانب دیگران است. موارد ذیل به توصیف تعدادی از تله هایی که در برابر نگارش یک پرسشنامه عالی قرار دارد، می پردازند: از لغتها و پرسشهای تحمیلی که به سمت جواب خاصی هدایت می کنند، دوری کنید تغییرات کوچک در لغات می تواند موجب تفاوتهای بزرگ در نتایج شود. توانستن، بایستن و ممکن بودن، مشابه هم به نظر می رسند ولی می توانند موجب 20% تفاوت در توافق بر یک سؤال شوند (دادگاه عالی می توانست ... باید ... ممکن است رأی به انحلال شرکت مایکروسافت دهد) لغتهای قوی همانند "منع کردن" که نماینده کنترل و یا عمل هستند، نتیجه مشابهی می دهند. ( آیا شما فکر می کنید که کنگره، شرکتهای بیمه را از افزایش نرخها منع خواهد کرد؟) گاهی لغتها سوگیرانه هستند: شما برای جشن سالانه شرکت به رستوران رودولفو نخواهید رفت؛ خواهید رفت؟ پرسشهای نابجا باید از پرسشهایی که خارج از موضوع و زمینه مورد بحث هستند، دوری نمود. به طور کلی، رویکرد قیفی داشتن پیشنهاد می شود. سؤالات باز و عمومی در ابتدای پرسشنامه برای گرم کردن و سپس سؤالات تخصصی تر که پس از سؤالات عمومی تر آسان نظیر پرسشهای جمعیت شناختی می آیند مناسب است. مجموعه های دو به دو سازگار از پاسخها سؤالات با پاسخهای چند گزینه ای باید دو به دو با هم ناسازگار باشند تا بتوانند انتخابهای روشنی را باعث شوند. پاسخهای دو به دو سازگار و شبیه به هم موجب پریشانی پاسخگو شده و در بهترین حالت تفسیر نتایج را مشکل می کند. پرسشهای نامشخص آیا آب پرتقال را دوست دارید؟ این سؤال بسیار نامشخص است. ... چه چیزی را دوست دارم؟ مزه، کلیت، مواد مغذی، ویتامین سی، قیمت جاری، غلیظ شده، و یا فشرده شده؟ در مورد چیزی که می خواهید بدانید، واضح باشید. آیا به صورت منظم تلویزیون تماشا می کنید؟ (منظورتان از منظم چیست؟) لغات ناآشنا یا گیج کننده پرسیدن در مورد مفاهیم رنگی، بیت ها، مخفف مگابیت بر ثانیه و لغات تخصصی فنی صنایع دیگر و انواع کلمات مخفف گیج کننده است. مطمئن شوید که مخاطبتان سطح زبان، زبان تخصصی و همه موارد فوق که شما در مورد آن می پرسید، را می فهمند. پرسشهای هدایت نشده به پاسخگویان آزادی عمل مفرط می دهد چه پیشنهاداتی برای بهبود سس گوجه دارید؟ پرسش در مورد مزه است، ولی پاسخگو ممکن است پیشنهاداتی در مورد شالوده، نوع قوطی یا بطری، مواد افزودنی و یا هر چیز دیگری که مربوط به استفاده به عنوان مخلوط شدنی و یا دستورالعمل تهیه ارائه دهد. پاسخهای اجباری پاسخگویان ممکن است نخواهند و یا نتوانند اطلاعات خواسته شده را فراهم کنند. برای بسیاری از افراد، مسائل محرمانه و خصوصی خیلی مهم است. پرسشهایی در مورد درآمد، حرفه، مسائل مالی، زندگی خانوادگی، بهداشت فردی و عقاید (شخصی، سیاسی و مذهبی) می توانند فضولی محسوب شده و از طرف پاسخگو رد شوند. قرار دادن گزینه ی باز آیا همه گزینه ها را ذکر کرده اید؟ اگر مطمئن نیستید از یک پیش آزمایش که گزینه "موارد دیگر را مشخص کنید" در آن ذکر شده، استفاده کنید. سپس پرسشنامه را بازنگری کرده و مطمئن شوید که حداقل پاسخهای 90% از پاسخگویان را در بر گرفته است. موارد نامتوازن برای بعضی از شرایط ممکن است مقیاسهای نامتوازن مناسب باشد و بعضی دیگر را مورد سوگیری قرار دهد. به عنوان نمونه در یکی از مطالعات وقتی الگوهای اندازه گیری الکل بررسی می شود، با استفاده از مقیاس کمی، مصرف کننده های معتاد در میانه مقیاس دوقطبی با میزان غیر ممکن مصرف نشان داده می شوند. در هر صورت و همیشه انتظار می رود که تمامی بیمارستانها مراقبت خوبی را پیشنهاد داده و از مقیاس عالی، خیلی خوب، خوب و نسبتاً خوب استفاده کنند. انتظار نمی رود که مراقبت ضعیفی انجام شود. پرسشهای دو جنبه ای کدام سرویس اینترنت سریعترین و مناسبترین را برایتان مهیا می کند؟ سریعترین مطمئناً اقتصادی ترینشان نیست. در اینجا دو سؤال باید پرسیده شود. پرسشهای دوبخشی مطمئن شوید که پاسخها مستقلند. به عنوان مثال پرسش " آیا شما فکر می کنید که بازیکنان بسکتبال نماینده های بی طرفند یا کارمند تیمشان هستند؟" بعضی باور دارند که بله، آنها هر دو هستند. پرسشهای طولانی پرسشهای با پاسخ چندگانه طولانی، از بقیه پیچیده تر هستند. پاسخهای متن باز کوتاه ترین ها و راحتترینها برای پاسخگویی هستند. وقتی که شما پرسش و پژوهش را طولانی می کنید، شانس دریافت پاسخ کامل را کاهش می دهید.-
- نگارش سؤالات عالی برای پرسشنامه های آنلاین
- دانلود مقالات مدیریت
-
(و 2 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
1- مقدمه بحث مديريت زمان سال هاست كه ذهن افراد و صاحب نظران گرايش هاى مختلف خصوصاً علماى مديريت را به خود مشغول كرده است و تاكنون دوره هاى آموزشى و سمينارهاى تخصصى فراوانى در رابطه با مديريت زمان برپا شده است اما سؤالى كه مطرح است اين است كه آيا واقعاً ما توانسته ايم بر زمان احاطه پيدا كرده و آن را تحت كنترل خود درآوريم؟ مفهومى كه در مديريت زمان همگان از آن غافل مانده اند اين است كه ما بايد خود را اداره كنيم نه زمان را. زيرا در حقيقت زمان اداره ناشدنى است و در حال گذر است و اين ما هستيم كه بايد از زمان به درستى استفاده كرده و از آن بهره ببريم. بنابر نظر برخى از علماى مديريت، مديريت زمان در واقع همان مديريت بر خويشتن است و جالب است بدانيد كه مهارت هايى كه ما براى اداره كردن ديگران نياز داريم همان مهارت هايى است كه براى اداره كردن خود به آن نيازمنديم و از آنها بهره مى بريم مانند توانايى هاى مديريت و برنامه ريزى، رهبرى كنترل، مديريت منابع و غيره. شناخت درست و به موقع عواملى كه وقت ما را هدر مى دهند بسيار مهم است چون بدين ترتيب راه درمان بيمارى اتلاف وقت را كوتاه خواهيم كرد. بد نيست اندكى با خود تأمل كرده و از خود بپرسيم كه وقت روزانه ما صرف چه امورى مى شود؟ 2- راهکارهاي اصلي مديريت زمان شما به طور قطع مقالات و كتب فراوانى را در رابطه با مديريت زمان مطالعه كرده ايد اما ما در اينجا با عنوان كردن ?? كليد اصلى در مديريت زمان سعى داريم كه شما را بلافاصله به هدف نهايى خود كه همان از دست ندادن زمان و مديريت صحيح وقت است هدايت كنيم. پس با ما همراه شويد. 2-1- مديريت زمان دانش شخصى است همان گونه كه شبانه روز مقدار مشخص و ثابتى از زمان را به خود اختصاص مى دهد و هيچ گاه كمتر و يا بيشتر از ?? ساعت نخواهد شد و اين اصل را ما در زندگى خود پذيرفته ايم بايد اين نكته را نيز بپذيريم كه اين ما هستيم كه بايد زمان خود را تنظيم كنيم. ما هرگز نمى توانيم اين ?? ساعت را افزايش و يا كاهش دهيم اما با برنامه ريزى صحيح مى توانيم بهره خود از اين زمان معين را بيشتر كنيم. 2-۲- نشتى هاى زمان را بيابيد همواره به دنبال نشتى هاى زمان باشيد و ببينيد كه زمان شما در كجاها بيشتر هدر مى رود و پس از يافتن اين زمان ها سعى در كنترل آن داشته باشيد و سعى در اختصاص آن براى كارهاى گوناگون داشته باشيد. 2-۳- به دنبال اهدافى از مديريت زمان باشيد اولين گام در مديريت زمان حذف كردن اوقاتى است كه به صورت بى رويه هدر مى رود. اگر شما موفق به حذف اين زمان ها شديد بدانيد كه اولين گام را در اين راه برداشته ايد. 2-۴- الگوبردارى از طرح مديريت زمان همواره سعى در الگوبردارى از يك برنامه مديريت زمان داشته باشيد و در طرح الگوبردارى شده اهداف و اولويت هاى خود را بنويسيد و آنها را مرتب كنيد و سپس اولويت هاى غيرضرورى را حذف كنيد و سپس اهداف بلندمدت و ميان مدت خود را نيز شناسايى كرده و سعى در به انجام رساندن آن داشته باشيد. اين اهداف تعيين شده بايد دست يافتنى و در عين حال آرمانى باشد تا سبب تحريك شما براى تلاش و كوشش شود و اين نكته را فراموش نكنيد كه هيچ گاه سعى در كپى بردارى از ساير طرح ها نداشته باشيد. 2-۵- استفاده از ابزارهاى كمكى در مديريت زمان همواره سعى در استفاده از تكنولوژى هاى روز در زمينه برنامه ريزى براى مديريت زمان خود داشته باشيد. استفاده از نرم افزارهاى رايانه اى و نيز امكانات گوشى هاى همراه از اين نكات است. به عنوان نمونه آيا شما تا به حال از Reminder تلفن همراه خود استفاده كرده ايد؟ 2-۶- اولويت بندى به صورت روزانه و هفتگى كارهاى خود را اولويت بندى كنيد تا در زمان شما صرفه جويى شود. 2- ۷- استفاده از تفويض اختيار از اصل تفويض اختيار در كارهاى غيرضرورى همواره استفاده كنيد و هيچ گاه سعى در تك روى در انجام امور نداشته باشيد و بدانيد همواره كسانى هستند كه توانايى انجام صحيح كارهاى مورد نظر شما را دارا مى باشند. پس بعضى از كارها را بر عهده آنها گذاشته و خودتان را مشغول امور كم اهميت نكرده و صرفاً به امور كليدى بپردازيد. 2-۸- از انجام كارهاى تكرارى بپرهيزيد سعى در انجام امور تكرارى نداشته باشيد و سعى كنيد كارهاى تكرارى را مانند كارهاى كم اهميت به ديگران واگذار كنيد. 2-۹ تعيين محدوده زمانى براى كارهاى زمان بر يك حداكثر زمان را در نظر گرفته و پس از پايان زمان تعيين شده كار مورد نظر را تعطيل كرده و به هيچ وجه ديگر به آن نپردازيد و ادامه كار را به روز آينده و زمان تعيين شده بعدى موكول كنيد. 2-۱۰- سازماندهى سيستم ها در انجام امور روزانه از سيستم هاى موجود و كارا استفاده كنيد و سعى در تغيير سيستم ها از سيستم هاى سنتى به سيستم هاى جديد داشته باشيد، هرگز از يك سيستم قديمى به دليل عادت كردن به آن حمايت نكرده و همواره به دنبال سيستم هاى جديد و بهره ور باشيد و براى انجام كارهاى خود حتماً از يك الگوريتم استفاده كنيد. يعنى مراحل انجام كار را در لحظات بيكارى پيش خود مرور كرده و سعى كنيد حالات نفى سيستم را نيز پيش بينى كرده و از قبل براى آن راه حلى بينديشيد و نه در موقع بروز اين گونه از عوامل. 2-۱۱- از انتظار بيهوده بپرهيزيد همواره در جلسات و قرار ملاقات ها به موقع حاضر شويد و از ديگران نيز چنين انتظارى داشته باشيد و مطمئن باشيد كه وقت اضافى براى هدر دادن نداريد و در صورت هدر رفتن اين گونه از وقت ها ديگر قابل جايگزينى نيستند و در انتها هيچ گاه فراموش نكنيد كه زمان ارزشمندترين سرمايه براى هر فرد، گروه و سازمان است كه با ديگر سرمايه ها به هيچ عنوان قابل مقايسه نيست، اين سرمايه غيرقابل خريدارى و نيز غيرقابل توليد است. پس بايد به خوبى از آن مراقبت و محافظت به عمل آورد.
-
- مديريت زمان
- دانلود مقالات مدیریت
-
(و 1 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :