نواندیشان
0

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

اندیشه و نظریات رنه دکارت

رنه دکارت

رنه دکارت از فیلسوفان و اندیشمندان قرن هفدهم میلادی است که به دلیل تفکراتش در زمینه شک شناخته می‌شود و در این مطلب به معرفی او و اندیشه و نظریاتش پرداخته می‌شود.

ضرورت تحصیل علوم انسانی و فلسفه

در شرایط امروزی که به پیشرفت‌های چشم‌گیری در علوم تجربی و حوزه‌ی فناوری اطلاعات اتفاق افتاده و بر زندگی همه‌ی ما تأثیرگذار است، افراد تمایل چندانی به تحصیل در حوزه‌های علوم انسانی نشان نمی‌دهند. اما لازم است تا همواره ضرورت آموزش علوم انسانی را به علاقمندان یادآور شویم که بسیاری از مباحث آن در سایت فرادرس ارائه شده است. علوم انسانی به‌طور مستقیم با رشد فکری و ذهنی انسان‌ها در ارتباط است و مطالعه در این خصوص می‌تواند بر کیفیت زندگی انسان و تعاملات انسانی تأثیرگذار باشد.

علوم انسانی سعی می‌کند تا در شاخه‌های گوناگون، رفتارهای انسانی را بررسی نموده و با تحلیل آن‌ها و ارائه‌ی راهکارهایی برای بهبود آن، کیفیت زندگی فردی و اجتماعی افراد را بهبود بخشد. شاید علوم انسانی دیرتر از سایر علوم به‌طور رسمی و آکادمیک پذیرفته شد اما طول عمر آن بسیار زیاد است. رشته علوم تربیتی یا سایر مباحث علوم انسانی مسائلی بومی هستند که از هر محیط اجتماعی به محیط دیگر متفاوتند و ممکن است نتوان اصول یکی را برای دیگری تجویز کرد. چرا که این مسائل متأثر از مسائل فرهنگی و مذهبی حاکم بر جامعه‌اند.

یکی از شاخه‌های قدیمی علوم انسانی، فلسفه است. شاید بتوان گفت که بنیان علوم انسانی به شکل امروزی همین تفکراتی است که فیلسوفان بزرگ تاریخ با سنت‌شکنی و حرکت فراتر از جامعه‌ی زمان خود پایه‌گذاری کردند. آموزش فلسفه کانت ، دکارت، ارسطو و سایر فیلسوفان هم دوره و پس از آن‌ها ذهن ما را برای تفکر فعال و انتقادی و توجه به محیط اطراف با نگرش پرسشی آماده می‌کند. و حتی اگر ما را به سمت تفکر فیلسوفانه سوق ندهد، قدرت تفکر ما را تقویت می‌کند. در همین راستا در ادامه به معرفی دکارت و نظرات ایشان پرداخته شده است.

آموزش علوم انسانی و فلسفه

رنه دکارت کیست؟

رنه دکارت، متولد سال 1596 در کشور فرانسه است. وی از اشراف‌زادگان کشور فرانسه بود و به مدرسه می‌رفت و توانست در رشته‌ی حقوق، تحصیلات خود را به پایان برساند. مدتی به‌خدمت رفت و سپس به فضای تحقیق ومطالعه بازگشت. برای رنه دکارت، صحبت‌های دانشمندان آن زمان مانند گالیله و فابریسیوس بسیار هیجان ‌انگیزتر از علم سنتی و ابتدایی ارسطو بود. به‌همین‌دلیل کم‌کم توجه به مطالعات این دانشمندان وی را به سمت علم نجوم سوق داد. پس از مطالعات در حوزه‌ی فیزیک به مطالعه و تحقیق در ریاضیات مشغول شد و کم‌کم برای یافتن پاسخ سوال‌های خود وارد جهان فلسفه شد.

شاکله‌ی اصلی تفکر دکارت

همه‌چیز از «شک» شروع شد! آنچه به‌عنوان نیرو محرکه‌ی افکار و تئوری‌های دکارت شناخته می‌شود، شک است. شک به همه‌ی مسائل اصل اعتقادی او بود و نشانه‌ی وجودی خود را شک کردن به همه چیز می‌دانست. ریاضیات برای دکارت مانند پل یا وسیله‌ای بود که با استفاده از آن به فلسفه و اصول بنیادین جهان برسد. چرا که او جهان را دستگاه پیچیده‌ای می‌دانست که خداوند به آن سامان داده است.

خط فکری-عقیدتی دکارت

در زمانه‌ای که گالیله برای دستاوردهای علمی‌اش مورد محاکمه قرار گرفت، نمی‌توان به‌دلیل محتاط بودن و پنهان‌کاری دکارت به وی خرده گرفت. از آن‌جا که اصل تفکر دکارت بر شک به همه‌ی اصول و عقاید بود، قطعاً نمی‌توان از اون انتظار داشت که با کلیسای آن زمان ارتباط خوبی داشته باشد. با این حال همه او را کاتولیک با ایمانی می‌دانستند که در فلسفه و آثار فکری‌اش به دنبال خدا و ارتباط جهان بود. اما همواره به‌دنبال تصمیم‌گیری بر اساس تفکر، پرسش و به دور از شتاب‌زدگی و تعصب بود.

اگر می‌خواهید بدانید که «شک» تا چه میزان در افکار دکارت جایگاه داشته بهتر است بگوییم، مهم‌ترین چیزی که دکارت به آن شک کرد، وجود خودش بود! از آن‌جا که بسیاری از الهامات فکری دکارت در رؤیاهایش به وی الهام شد؛ همین رؤیا دیدن باعث شد که او به واقعیت آنچه در پیرامون خود می‌بیند شک کند و به این فکر بیفتد که جهانی که در خواب می‌بیند واقعی است یا جهانی که در بیداری در آن زندگی می‌کند؟ کدام واقعی و کدام رؤیاست؟

دکارت به حقیقی بودن بدن مادی خود شک کرد. اما به شک کردن خود یقین داشت. پس زمانی که فکر می‌کرد، به آن شک می‌کرد چون شک کردن خود گونه‌ای از فکر کردن است. پس بدون تردید به این اصل رسید که که «فکر می‌کند». این فکر کردن به «بودن» می‌رسد. هیچ‌کس نمی‌تواند بدون وجود داشتن فکر کند. به این ترتیب توانست وجود خود را اثبات کند و جمله‌ی معروف «من فکر می‌کنم (شک می‌کنم) ، پس هستم.» شکل گرفت.

فلسفه دکارت

فلسفه یا ریاضیات

اقبال دکارت به ریاضیات از آن‌جا شکل گرفت که وی ریاضیات را ابزاری برای حل و فصل همه‌ی مسائل جهان می‌دانست. به عقیده‌ی او برای بسیاری از مفاهیم جهان می‌توان با حل نمودن مسائل ریاضی پاسخ پیدا کرد. به همین دلیل در این حوزه مطالعات و اکتشافات بسیاری انجام داد. در واقع از آنجایی که اون تنها مسائلی را می‌پذیرفت که صحت آن‌ها به وضوح قابل مشاهده و اثبات است، به ریاضیات علاقه‌ی ویژه‌ای داشت. چراکه مسائل مطرح شده در این علم، با منطق و محاسبات قابل اثباتند. به همین دلیل نظرات زیادی از  وی در ریاضیات یافت می‌شود که از مهمترین آنها می‌توان به دستگاه مختصات دکارتی اشاره کرد که توضیحات کامل آن در فرادرس مطرح شده است.

نظرات و اندیشه دکارت

همه‌ی آنچه دکارت در پیرامون خود می‌دید قابل شک کردن بود. با این حال شک به همین موجودیت‌ها می‌توانست او را به یقین برساند. دکارت وجود خود را به عنوان موجودیتی که قدرت تفکر دارد به اثبات رساند و همین تفکر ریشه‌ی به یقین رسیدن او بود. اما مسئله‌ی دیگری که دکارت می‌خواست در مورد آن به یقین برسد، وجود خدا بود. چالش او در این اثبات در جایی بود که باید از موجودی ناقص به ماهیتی کامل و بی‌نقص برسد.

وی به دنبال چیزی متناظر با خدا در جهان بود تا به وجود خدا یقین پیدا کند. به همین دلیل از آنجا که شک در وجود خود را متناقض با وجود خدا می‌دانست، توانست وجود خدا را اثبات کند. به طور کلی اصل اول دکارت یعنی شک، به این معناست که برای هر مسئله‌ای باید به دانسته‌های پیشین خود شک کنیم و دقیقاً زمانی به یقین می‌رسیم که با اثبات، دلیل و برهان به مرتبه‌ای برسیم که کوچترین تردیدی در مورد آن مسئله نداشته باشیم.

  • دوگانه انگاری دکارتی

بستر اعتقادی دیگر دکارت، دوگانه انگاری دکارتی ، دوآلیسم یا Dualism است. دکارت برای آغاز تفکر ابتدا به وجود خود شک کرد و سپس به عنوان موجودیتی متفکر، وجود خود را اثبات کرد. همین مسئله به گونه‌ای نشان می‌دهد که دکارت برای انسان دو بعد مادی و معنوی را تعریف می‌کند. از نظر دکارت،  بعد معنوی یا اندیشه و ذهن از جسم انسان جداست. ذهن انسان است که خود وجودی او را شکل می‌دهد و تعریف می‌کند و به گونه‌ای با جسم مادی او در ارتباط است.

اندیشه و نظرات دکارت

  • دور دکارتی

مسئله‌ی دیگری که دکارت آن را تعریف نمود، دور دکارتی یا دایره‌ی دکارتی است. دکارت برای اثبات خدا و به یقین رسیدن در مورد وجود جهان هستی، در ابتدا به اثبات وجود خود رسید، و پس از تعریف خود به‌عنوان موجودیتی که قدرت تفکر دارد، اما این مسیر نتوانست کاملاً موفقیت‌آمیز باشد و او صرفاً به دلیل سیر منطقی این مسیر از وجود متفکر و اثبات شده که نیازمند خدایی کامل و بی‌نقص است، به این نتیجه رسید. مسئله اینجاست که در صورت حذف خدا از این چرخه، سایر موارد این چرخه نیز به خطر می‌افتند. تا جایی که در تفکراتش می‌بینیم که اعتقاد به تغییر تفکرات، به جای تغییر جهان پیرامونی، به دلیل ناتوانی در اعمال تغییر در جهان وجود دارد. به این تفکر می‌توان تقدیرگرایی گفت.

به جهت اینکه دکارت در این اندیشه‌ی بنیادین خود دچار دور بی‌انتهایی شده، منتقدین وی، اعتقاد دارند که مفهومی به نام دور دکارت وجود دارد. به این معنا که در داستان دکارت، خودش به عنوان موجودیتی متفکر در کنار خدایی بی‌نقص وجود دارد و اصل بر این است که هرچه غیرقابل درک با اثبات است، ممکن است درست نباشد و جای بحث دارد. دکارت از آنجا در دور گیر افتاده که یا باید توجیه دیگری دست و پا کند تا وجود خدا را به اثبات برساند و یا از اعتقادش به آنکه هرچیزی که به وضوح قابل درک باشد درست است، کوتاه بیاید و یا توجیه بهتری ارائه کند که مستقل باشد.

  • تناقض رفتار ما با خود به اثبات رسیده ما

مسئله‌ی دیگری که دکارت با آن روبرو بود، تناقض میان رفتار ما و خودِ به اثبات رسیده‌مان است. برای پاسخ به این سؤال، دکارت ادعا می‌کند که ما از موهبت اراده و اختیار که خداوند در اختیارمان قرار داده به درستی استفاده نمی‌کنیم. خدای بی‌نقصی وجود دارد که به ما قدرت اختیار و تصمیم‌گیری بخشیده اما ما با رفتارهایی مثل تصمیم‌گیری نادرست، قضاوت اشتباه و عجولانه به‌دلیل اندیشیدن بر اساس مقایسه، فریب می‌خوریم. اما از آنجا که خود وجود خداوند در فلسفه‌ی دکارت نیاز به ادله‌ی متقن برای اثبات دارد، در این مسئله نیز به دکارت انتقاداتی وارد شد چون این استدلال نیز در یک دور گرفتار شده است.

  • نفس، بدن و ارتباط میان این دو

مسئله‌ی دیگری که در فلسفه‌ی دکارت به آن پرداخته شده است، سه موضوع نفس (روح یا ذهن) ، بدن و ارتباط میان این دو مفهوم است. دکارت اعتقاد داشت که روح صرفاً کنترل کننده‌ی جسم نیست و باید ارتباط متفاوتی میان این دو وجود داشته باشد. به اعتقاد او، بدن یک دستگاه است که موادی را مصرف و با ایجاد انرژی زندگی می‌کند و زمانی که بدن بمیرد، روح آن را ترک می‌کند. حرکات بدن به واسطه‌ی روح انجام می‌شود و در عین حال تغییرات در بدن می‌تواند بر احساسات روح تأثیر بگذارد. پس تا زمانی که بدن زنده باشد، روح با آن ارتباط برقرار می‌کند.

دکارت حتی به ادعای خود راه حل این ارتباط را نیز پیدا کرده است! به عقیده‌ی وی غده‌ پینه‌آل یا غده‌ی صنوبری در عمق مغز به‌دلیل ویژگی‌های خاص و تأثیرش در بدن نقطه‌ی تعامل روح و جسم است. البته این تئوری به‌رغم مورد توجه قرار گرفتنش در میان اندیشمندان هم دوره‌ی او در سال‌های بعد مورد پذیرش قرار نگرفت. همچنین بنابر عقیده‌ی دکارت حیوانات از جنبه‌ی روح بهره‌ای نبرده‌اند و صرفاً به‌صورت ماشینی زندگی می‌کنند.

نظریات دکارت

  • تأثیرگذاری و تأثیرپذیری بعد مادی و معنوی جهان

از جمله مسائلی که در همین راستا مورد سؤال بود، تأثیرگذاری و تأثیرپذیری بعد مادی و معنوی جهان ماست. به گفته‌ی او تصوراتی که در ذهن ما شکل می‌گیرد، از جهان پیرامون ما تأثیر می‌پذیرد. اما تمام حواس ما از محیط بیرون، قابل یقین نیستند و ممکن است میان واقعیت آن‌ها با تصورات ما تفاوت وجود داشته باشد. به عقیده‌ی او، احساسات ما، تصوراتی از محیط پیرامون به ما می‌دهند و این قدرت عقل و تفکر است که واضح و قابل اعتماد می‌شوند.

در واقع نظام فکری مورد پسند دکارت متشکل از یک سیستم برپایه‌ی مقایسه است که ابتدا از تجربه‌های بدیهی به دست می‌آید که ماهیت غیرفیزیکی دارند. او تعامل و ترکیبی از بعد مادی و روحانی را قبول کرده و باور دارد که این ابعاد از قدرت خدا منشا می‌شوند. به همین دلیل، دکارت به علم‌های دیگر همچون پزشکی اعتقاد داشت. به همین دلیل، خود به تحصیل علم و انجام آزمایش‌های فیزیکی و علوم ریاضی مشغول بود. چرا که علم را متشکل از متافیزیک، فیزیک و سایر علوم می‌دانست.

اهمیت تاریخی فلسفه‌ی دکارت

پس از ارسطو، دکارت یکی از تأثیرگذارترین متفکران حوزه‌ی فلسفه است. چه آن‌هایی که نظریه‌های او را پذیرفته‌اند و مبنای تفکرات و مطالعات خود قرار دادند، و چه آن‌هایی که به کل مخالف ایده‌های وی بودند، تفکرات او را آغازی برای مطالعات خود قرار داده‌اند.

دکارت نخستین فیلسوفی بود که برای خدا شخصیتی مستقل و والا متصور شد و علاوه‌برآن به شناخت خود و جهان هستی پرداخت. همچنین شیوه‌ی پرداختن به موضوعات از اطلاعاتی که در آن تردیدی وجود ندارد به سمت تعریف مسائل و جهان مورد نظر خود برسیم. شروع نظریه‌پردازی دکارت از اعتقاد به وجود خدایی قدرتمند و بی‌نقص است که سایر مسائل جهان را با در نظر گرفتن آن تعریف و اثبات می‌کند. این تفکر از سوی فیلسوفان دیگر مورد انتقاد قرار گرفت. با این حال باید بپذیریم که دکارت اگرچه فیلسوف علم نوین بود اما تفکرات او به نوعی متافیزیک دینی است که با روش‌های نوینی پرورش یافته‌است.

دکارت

آثار دکارت

کتاب‌هایی که دکارت تألیف کرد، مبنایی بر شکل‌گیری فلسفه‌ی نوین و آغاز تفکراتی جدید بود. از جمله‌ی این کتاب‌ها، تأملات در فلسفه‌ی اولی، اعتراضات و پاسخ‌ها، گفتار در روش درست به‌کار بردن عقل، قواعد هدایت فکر، اصول فلسفه و انفعالات نفسانی است. برای آشنایی بیشتر با اندیشه و نظرات دکارت به خصوص در زمینه ریاضیات، از جمله مختصات دکارتی، ضرب دکارتی، فضای اقلیدسی، آزمایش غواص دکارتی و … می‌توانید به سایت فرادرس مراجعه کرده تا بیشتر با این اندیشمند قرن هفدهم میلادی و نظریاتش آشنا شوید.

منبع: نواندیشان
مقالات، مطالب، طرح ها و پروژه های خود را برای قرارگیری در سایت علمی آموزشی نواندیشان از اینجا بفرستید.
نواندیشان

انجمن نوانديشان ، یک انجمن علمی، غیردولتی و مستقل است که در حوزه های علمی و تخصصی مختلف، فعالیت خود را از شهریور 1388 شروع کرد. این انجمن در راستای نیل به کمک در بهبود وضعيت علمي و پژوهشي و تحقيقاتي کشور ایجاد شده است و به دنبال فراهم کردن بستر ارتباطی مناسب میان متخصصین ایرانی جهت آشنایی با همدیگر و گسترش همکاریها و راه هاي رسيدن از علم به عمل است.

برای ارتباط ساده‌تر و سریع‌تر اپلیکیشن نواندیشان را دانلود کنید. دانلود اپلیکیشن

مطالب زیر را حتما بخوانید:

قوانین ارسال دیدگاه در سایت

  • چنانچه دارای سوال فنی درباره محصول خریداری شده هستید، لطفاً از بخش حساب کاربری، تیکت ارسال کنید.
  • چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه اشخاص مدیر، نویسندگان و سایر کاربران باشد تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.
  • چنانچه در دیدگاه خود از شماره تماس، ایمیل و آیدی تلگرام استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لینک کوتاه:
کارایی بهتر در اندروید نواندیشان
0