مقاله چگونگي ورود برق به ايران

بازدید: 1039 بازدید
برق ایران

چگونگي ورود برق به ايران

آشكارا بايد پذيرفت كه برق و چگونگي ورود آن به ايران در گامهاي نخست، از زمينه‌هاي مهم اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي برشمرده نمي‌شد و داده‌ها و اطلاعات مربوط به آن با دقت دنبال نمي‌شد. اين روند شايد بدين خاطر بوده كه برق يك پديده صنعتي پيچيده، خطرناك و سرمايه بر بود و آينده‌ روشني نيز براي آن پيش‌بيني نمي‌شد. به همين خاطر ميزان اثرپذيري آن نيز در سطح جامعه ناشناخته بود و هرگز نتوانست باتلگراف كه چند دهه پيش از آن به پهنه كشور گام نهاد رقابت كند و از اهميت سياسي برخوردار شود. سياست مردان سرمايه‌دار و سرمايه‌گذار دوران قاجار را يا به خود جلب نكرد و يا آن يكي دو نفري نيز كه بدان پرداختند، در ميانه راه بدان پشت كردند (ماجراي دريافت امتياز‌نامه برق و … توسط مشيرالسلطنه) از ديگر سو بيگانگان نيز گرايشي راكه براي بهره‌گيري و مديريت (امنيتي- اطلاعاتي) خطوط تلگراف سرتاسري در كشور از خود نشان مي‌دادند، در اين باره نشان ندادند و مقامات نيز براي برپايي و مديريت آن سر و دست نشكستند. در نتيجه مسايل مربوط به برق به سكوت يا با بي‌اعتنايي روبرو بود.
امروزه اطلاعات مربوط به ورود تلگراف و ايجاد شبكه‌هاي ملي و فراملي تلگراف بسيار دقيق‌تر و با جزييات بيشتري در دسترس است.

مقاماتي كه آنها را اداره مي‌كردند را مي‌شناسيم، ايرانيهايش همه داراي القاب بودند و براي دستيابي به مقام رياست بر آن بر هم سبقت مي‌گرفتند. تلگرافخانه‌ها مانند مكانهاي مقدس، امامزاده‌ها و … به صورت پايگاهي براي بست‌نشيني درآمده بود و شايان يادآوري است كه اين پايگاهها در ماجراي مشروطيت و ديگر هيجانهاي سياسي و اجتماعي ايران نقش بسيار برجسته‌اي بازي كردند.

در برابر اطلاعات مربوط به برق به ويژه در فاصله سالهاي 1279 تا 1283 خورشيدي نارسا، مبهم و ناشناخته و پرسش برانگيز به دست ما رسيده است. منابع ارزشمندي كه همزمان ورود برق بدان پرداخته باشند و جزييات مربوط به حق تقدمها و ماجراهاي وابسته به نصب و بهره‌برداري از مولدهاي برق را بازگويند وسرنوشت اين مولدها را دنبال كنند كمابيش نارسا هستند و اسناد يا گزارشهايي كه به طور ترديدناپذيري بر اين اقدامات روشني بخشند، كم و حتي ناچيز بوده و اسناد بر جاي مانده نيز از بافت و يكدستي مناسبي برخوردار نيستند. بسياري ازاطلاعات اوليه افواهي و از راه گوش به گوش به نوشته‌ها راه يافته‌اند و نويسندگان همين نوشته‌هاي اندك و برجاي مانده نيز براي بررسي درستي و نادرستي مطالب مطرح شده يا به همين اسناد اوليه دسترسي نداشتند و يا اهميت آنها را ناچيز برمي‌شمردند. به همين خاطر از بررسي و ارزيابي مسايل و تاريخ‌هاي هر رخداد و دنبال كردن مطالب آنها در هيچكدام به طور جدي خبري نيست.
شايان يادآوري است كه هم اينك نيز اگر اسناد مربوط به برق مشهد با پشتكار آقاي ممتحن ميلاني نوه محمدباقر رضايوف براي اثبات حق‌تقدم جدش (محمدباقر ميلاني نامور به تاجرباشي- رضايوف و معاون التجار) گردآوري نمي‌شد شايد هنوز هم اين گروه از اسنادي كه ايشان يافته و عرضه كرده‌اند در گوشه‌اي از بايگاني‌ها خاك مي‌خورد. همچنين اگر علاقه آقاي مهندس حامد در ايجاد موزه صنعت‌برق روندي عملي نمي‌يافت ويا كتاب تاريخ صنعت‌برق توسط ايشان تدوين نمي‌شد شايد اسناد مهم خاندان امين‌الضرب درباره برق سر از جاي ديگري در‌مي‌آورد و در اختيار موزه برق تهران قرار نمي‌گرفت و در برابر ديد گذاشته نمي‌شد و يا اگر كتابهايي درباره تاريخ صنعت‌برق نگاشته نمي شد و توجه‌ها را بر‌نمي‌انگيخت، اسناد خاندان خليلي يكي از مديران سابق برق تهران در دوران جنگ دوم نيز در اين باره به دست نگارنده نمي‌رسيد. هنوز هم آثار و اسناد بسياري در اين زمينه وجود دارد كه در بايگانيهاي نگهداري اسناد دولتي و خصوصي، در كتابخانه‌ها، در كنج خانه‌هاي پيشكسوتان صنعت برق و آب و يا در بايگانيهاي نهادهاي دولتي وابسته به اين صنعت وجود دارند كه شناسايي و طبقه‌بندي نشده و كمر كسي از وجودشان آگاه است (شايد هم هيچكس).
شايان يادآوري است كه اگر حيدرخان عمواغلو مهندس برقي كه در ماجراهاي انقلابي دوران پيش و پس از مشروطيت حاضر بود و در ضمن در برق مشهد و تهران نيز به كار گل واداشته شده بود (به خدمت برق درآمده بود)، دست به كارهاي پرهياهوي سياسي نمي‌زد و مورد توجه زندگينامه نويسان چپ‌انديش و راست‌انديش قرار نمي‌گرفت، بسياري از اطلاعات مربوط به برق در دوران و سالهاي حضور او در مشهد و تهران از ابهام و پيچيدگي بيشتري برخوردار مي‌بود. شهرت وي به ويژه در ميان روشنفكران چپ‌انديش و الگو قراردادنش باعث شد كه بعدها چگونگي حضور او را در مشهد و تهران بيشتر دنبال كنند. . هر چند كه پيش از چاپ خاطراتش توسط دكتر عبدالحسين نوايي (از روي دست‌نوشته‌هاي منشي‌زاده برگرفته از خاطره‌نويسي رودررو با حيدرخان) هر آنچه كه درباره «وي» گفته يا شنيده مي‌شد مانند «برق» كه تخصص وي بود بيشتر افواهي و شفاهي به نظر مي‌رسيد. براي نمونه: از علامه محمد قزويني و احمد كسروي، دو روايت متفاوت از حيدرخان مطرح شده است كه داراي بخش‌هاي مشترك كمي هستند و به نظر مي‌رسد كه از دو فرد جداگانه در دو فضاي متفاوت به طور شفاهي برگرفته شده باشند.
آ) از قول علامه قزويني (از استادان نامور در زمينه فرهنگ و ادبيات و تاريخ در ايران) در مجله يادگار چنين مطرح شده است:
«حيدرخان را مظفرالدين شاه و ميرزا علي اصغرخان صدراعظم در مراجعت شاه از سفر اول به فرنگستان در سال 1318 قمري به عنوان مهندس چراغ برق در باكو استخدام كردند و براي داير كردن كارخانه چراغ برق مشهد مقدس فرستادند و او پس از يكسال و نيم به تهران آمد و در كارخانه چراغ برق مرحوم حاج حسين اقا امين‌الضرب استخدام شد.
ب) احمد كسروي در تاريخ مشروطه ايران چنين نگاشته است:
«اين حيدرعمواوغلي از مردم سلماس بوده ولي در قفقاز بزرگ شده و در تفليس درس مهندسي برق مي‌خوانده، درباره آمدن به ايران مي‌گويند رضايوف كه يكي از بازرگانان تبريز بوده چنين مي‌خواهد كه به بارگاه مشهد چراغ بكشاند و براي اين كار به يك مهندس مسلماني نياز بوده، حيدرعمواوغلي از آنجا به تهران آمده در كارخانه برق به كار مي‌پردازد و چون شورش مشروطه پديد مي‌آيد يكي از هواداران آن مي‌شود.
درباره اين دو نقل قول نكات جالبي مطرح است:
– هر دو راوي از افراد سرشناس و شناخته شده در تاريخ‌نگاري معاصر ايران هستند كه به دقت نظر شهرت كافي دارند.

 اين دو گزارش ناهمخوانيهاي ريشه‌اي با هم دارند در گزارش نخست مظفرالدين‌شاه و ميرزاعلي اصغرخان صدراعظم (اتابك اعظم) باني كارند و در گزارش دوم رضايوف.
خاطرنشان مي‌سازد كه تا پيش از چاپ كتاب «تاريخ صنعت‌برق در ايران» كه بخش تاريخي آن را آقاي مهندس محمدصادق حامد تهيه كرده بودند گزارش‌ها و اخبار پراكنده‌اي در لابه‌لاي دست نوشته‌ها، مقالات، گزارش‌هاي گوناگون در زمينه برق و كتابهايي كه به نوعي وضعيت اقتصادي و اجتماعي دوران قاجار را مطرح مي‌ساختند، وجود داشت كه تدوين، نقد، يكدست و به هنگام نشده بودند. اين كتاب نخستين اثري بود كه به برخي از اطلاعات گذشته مي‌پرداخت و ايشان با بررسي اسنادي كه خانواده امين‌الضرب در اختيارشان قرار داده بودند ويا خودشان درميان منابع گذشته يافته بودند، كار را انجام دادند.

به طوري كه كتاب از همان آغاز انتشار نگاه‌هاي بسياري را به سوي خود كشاند. از سوي ديگر همزمان با اين اقدام، برپايي يك موزه برق نيز در دست انجام بود، كه با پشتكار و پيگيري مهندس حامد و همكارانشان گشايش يافت. بدين ترتيب پنجره‌هاي تازه‌اي در زمينه فعاليتهاي پيشين صنعت‌برق پياپي گشوده مي‌شد. در همين رهگذر بود كه چالش پيشگامي در كنار اداي وظيفه نسبت به پيشگامان و پيشكسوتان صنعت‌برق جايگاه ويژه‌اي يافت. كه با جستجوي اسناد و مدارك جديد به مطرح شدن ادعاهاي تازه انجاميد، چون و چراها و چالش‌هاي پيش‌بيني نشده مطرح و كار بالا گرفت. كساني به تكاپو افتادند تا حق را بر كرسي نشانند كه دراين ميان مي‌توان به آقاي غلامرضا ممتحن ميلاني نوه حاج‌محمدباقر ميلاني تاجرباشي (رضايوف) اشاره داشت كه با شور و پشتكار، موضوع پيشگامي جد خود را دنبال مي‌كرد. ايشان براي اثبات آراي خود به گردآوري اسنادي دست زد كه هرچند وجود داشتند ولي هرگز پيش از آن بدان‌ها اهميت داده نشده بود.

از اين روهيچ گاه بازنويسي و ارزيابي نيز نشده بودند و بيشتر مي‌توان آنها را اسناد نو يافته است. نگارنده بر اين باور است كه تصميم به چاپ و انتشار كتاب «يكصد سال صنعت‌برق در ايران» نيز كه با شتابي فزاينده، به منظور آماده شدن براي زمان برگزاري «آيينهاي يكصدمين سال صنعت‌برق» در كشور، تدوين و منتشر شد، در همين راستا و در پي توجه روزافزون به شناخت تاريخي ماجراهايي كه بر اين صنعت رفته، شكل گرفت. در اين كتاب نيز اسناد و مدارك جديدي در زمينه‌هاي گوناگوني و در ابعادي گسترده مطرح شد. ولي از آنجا كه براي بازنويسي اسناد و انجام تحليلهاي لازم زمان كافي در دسترس نبود، خود به خود نادرستي‌هايي چند به ويژه درباره تاريخها و نامها بدان راه يافت. براي رفع همين تنگناها و كمبودها و همچنين پاسخ به استقبال خواستاران كتاب باعث شد تا اينك چاپ دوم كتاب در چارچوب منطقي‌تر تدوين و آماده شود و بزودي آن را در دسترس خواهيم داشت.
شايان يادآوري است كه در تلاشي همرو چاپ دوم كتاب «صنعت‌برق در ايران» نيز كه با نام جديد «صنعت‌برق ايران در آيينه تاريخ» همراه با افزايش مطالب و سندهاي بيشتر، در شكلي مناسب به تازگي از سوي برق تهران چاپ و انتشار يافته است و با خبريم كه همه شركتهاي برق منطقه‌اي نيز در اين زمينه كوشا شده و كارهاي چشمگيري را انجام داده و مي‌دهند كه در اين ميان مي‌‌توان به «يكصدسال تاريخ برق در گيلان»، «تاريخچه صنعت‌برق در خوزستان» اشاره كرد. بدين ترتيب گواه آنيم كه رويكرد به تهيه تاريخ با شيوه‌هاي نوين تاريخ‌نگاري در صنعت‌برق جدي‌تر دنبال مي‌شود.
به هر حال با پيدايش اين فضاي تازه به نظر مي‌رسد كه اينك ارزيابي منابعي كه دستمايه تاريخ‌نگاري در صنعت‌برق به شمار مي‌آيند از اهميت برخوردار شده باشند.

میتوانید متن کامل مقاله چگونگی ورود برق به ایران را در 18 صفحه و با فرمت ورد از لینک زیر دانلود کنید:

نام فایل: مقاله چگونگی ورود برق به ایران

دانلود فایل: لینک مستقیم

پسورد: www.noandishaan.com

منبع: نواندیشان
مقالات، مطالب، طرح ها و پروژه های خود را برای قرارگیری در سایت علمی آموزشی نواندیشان از اینجا بفرستید.

ادامه مطلب