مدیریت مصرف برق
بر اساس آمارهای منتشر شده در جذب و بهکارگیری نیروی انسانی کارآمد و نخبه، صنعت برق ایران بسیار موفق عمل کرده است و یکی از قویترین و کارآمدترین بدنه نیروی انسانی را در خود جای داده است. گواه این ادعا، پیشرفتهایی است که در صنعت برق چه در بخش خصوصی و چه در بخش دولتی به وقوع پیوسته است و میرود تا ایران را بر اساس چشماندازها و برنامههای توسعهای به مقام نخست منطقهای و یکی از قدرتهای مهم جهانی در این زمینه تبدیل نماید. با وجود تنگناهای اقتصادی و چالشهای مهم صنعت برق کشور، پیشرفتهایی که در بخشهای مختلف این صنعت در سالهای اخیر صورت گرفتهاست، بسیار چشمگیر بودهاست. در بخش تولید و ساخت نیروگاهها، ایران تنها سازنده توربینهای گازی در منطقه است و در بخش توزیع نیز به درصد بالایی از خودکفایی دست یافته است. با این حال چالشهای مهمی مانند رشد مصرف، کمبود منابع مالی و میزان بالای مصرف برق توسط مردم از نگرانیهای گذشته و کنونی صنعت برق کشور بودهاست.
بر اساس آمارها، متوسط رشد جهانی مصرف انرژی الکتریکی حدود ۳ درصد است، این میزان در ایران بین ۸ تا ۱۰ درصد تخمین زده میشود که خود بیانگر حدود ۳ برابر متوسط جهانی رشد مصرف برق در کشور است. منابع مالی وزارت نیرو که باید صرف توسعه و راهاندازی نیروگاهها، توسعه و احداث شبکههای انتقال و توزیع شود به هیچ عنوان کافی نیست و صرفنظر از مشکلات نقدینگی که پس از هدفمندی یارانهها صنعت برق را بهخود دچار نمود و بسیاری از پروژهها را به توقف و تعطیلی کشاند، مشکل نقدینگی همواره با صنعت برق همراه بوده است و توجه به خصوصیسازی در صنعت برق که رشد چشمگیر بخش خصوصی را در بحث فناوریهای نوین و صنعت پیمانکاری در پی داشت، حکایت از توان اندک دولتها نسبت به آهنگ رشد مصرف است.
آمار دیگری که ایجاد نگرانی همراه با چارهاندیشی دارد، میزان بالای مصرف برق است که در آمارهای اعلام شده جدید، چهار برابر متوسط جهانی را نشان میدهد.
رشد ۸ یا ۱۰ درصدی مصرف برق را به اعتقاد کارشناسان باید از منابع مختلف انرژی تامین نماییم و توجه به انرژیهای پاک و استفاده از تنوع روشها برای تامین انرژی آینده بهعنوان یکی از سیاستهای بخش انرژی اعلام و حرکتهای بسیار خوبی را بهدنبال داشتهاست. استفاده از انرژی خورشیدی و انرژی باد با توجه به پتانسیلهای موجود در کشور مورد تاکید وزارت نیرو میباشد و گسترش این فناوریها در دستور کار دولت برای بخش انرژی قرار دارد، استفاده از انرژی صلحآمیز هستهای در بخش نیروگاهی هم یکی از این مورد است که نمونه آن نیروگاه بوشهر و برنامههایی برای ساخت تعداد بیشتر نیروگاههای هستهای در کشور است.
شاید رشد مصرف برق در نگاه نخست نوید دهندهی توسعه کشور با توجه به ساختار جمعیتی و در حال توسعه بودن کشور باشد، اما وقتی بدانیم، بخشی از این آهنگ رشد مصرف مربوط به استفاده ناصحیح و بیرویه از انرژی الکتریکی است که در سایر بخشها هم مشکل ایجاد مینماید، ما را وادار خواهد نمود تا چارهای فراتر از اقدامهای گذشته بیاندیشیم و دستکم این سوال را مطرح کنیم در این مصرف بیرویه، کدام یک کوتاهی کردهاند؛ مردم یا مسوولان؟
در این که فرهنگ عمومی مصرف در کشور ما از سطح مطلوبی برخوردار نیست هیچ جای بحث نیست و همه ما قبول داریم که درست مصرف کردن را در برنامه زندگی نداریم. آمار مصرف برق، آب، گاز، بنزین و سایر کالاها و خدمات همه نشان از زیادهروی مصرف دارد این در حالی است که آموزههای دینی و فرهنگی بر مصرف صحیح و درست هرآنچه در اختیار داریم تاکید دارند. این آمار مصرف بالا در آب و گاز و برق هر ساله ما را در شروع فصل گرما برای برق و آب و در آغاز فصل سرما برای گاز با هشدارهای جدی مسوولان مواجه مینماید.
اما آیا تنها مسوولیت مدیران و سیاستگذاران هشدار دادن است و پستهای مدیریتی تنها جایگاهی برای صدور آلارمهای مختلف است؟
هشدارهایی که در ارتباط با موضوع مصرف برق برای مردم صادر میکنیم، از جنس همان هشدارهایی است که برای مصرف سوخت خودروها صادر کردهایم. مرتب از مردم میخواهیم بنزین کمتری مصرف کنند و بعد خودروهای با مصرف بالای سوخت را به خیابانها روانه میکنیم. ما در مصرف برق قرار نیست کمتر مصرف کنیم، باید بهینه مصرف کنیم، چرا که بسیاری از مصرفها ضروری و لازمه زندگی است. میتوان لامپ رشتهای را با لامپ کم مصرف جایگزین نمود، اما نمیتوان در خاموشی نشست و آن را بهینه سازی مصرف نام نهاد. اینهمه وسایل پر مصرف برقی را روانه بازار میکنیم و بعد از مردم میخواهیم کمتر مصرف کنند. این مردم نیستند که انرژی برق را بد مصرف میکنند، این وسایل غیراستانداردی که روانه بازار و خانههای مردم کرده و میکنیم، انرژی را بد مصرف میکنند و هزینه مصرف اضافه را بر مردم و شبکه تحمیل میکنند. وسایل غیراستانداردی که چند سال بعد باید در یک فراخوان یارانهای از نوع فراخوان لامپهای کممصرف از محل زندگی مردم خارج کنیم، که البته توان آن را نخواهیم داشت. بی شک عمر دستگاههای برقی غیراستاندارد با مصرف بالا از عمر یک لامپ بیشتر است و وقتی در زندگی جای گرفتند به آسانی خارج نخواهند شد و اگر بخواهند خارج شوند هزینههای بسیار سنگینی را تحمیل خواهند کرد و البته آلودگی بسیار بزرگتری را بهوجود خواهند آورد.
برای نخریدن وسایل پرمصرف غیر استاندارد، تنها صدور بخشنامه کافی نیست. جلوگیری از ورود و ساخت آن نخستین قدم است و پس از آن راهکارهایی برای جلوگیری از بهکارگیری آنها در محل زندگی و کار.
مدیریت و بهینهسازی مصرف یک ارتباط دو طرفه بین مردم و دستاندرکاران است و از عهده تنها یکی دو وزارتخانه برنمیآید. عزمی ملی و همگانی میطلبد. عزمی همیشگی.
نخست باید تولید را بهینه کنیم، چه تولید انرژی و چه تولید وسایلی که انرژی را مصرف میکنند، پس از آن انرژی را بهینه منتقل و بهینه توزیع کنیم. بعد از آن شیوه درست مصرف کردن را رعایت کنیم و اگر کمبودی در میزان انرژی احساس میکنیم برای تولید و بهرهبرداری از بهترین و پاکترین فناوریها اقدام نماییم.