مقدمه:
معماری را هنری دانسته اند برای ساماندهی و نظم بخشیدن به فضا.معماری مبتنی بر دیدگاه دینی بر محور قداست مکان شکل گرفته و با یاری جستن از روش های فنی فضا را آن چنان می سازد که دارای معانی و تاثیرات روحانی بر انسان باشد،به گونه ای که بر طبق تعالیم الهی،خود را در محضر پروردگار ببیند.از همین رو،شاهکارها در فرهنگ های دینی همواره معابد و مساجد بوده اند.نقاشی ایرانی نیز که یکی از جلوه های زیبای هنر اسلامی است،سیر تحول معنوی خود را از ادبیات اسلامی گرفته و در جلوه ی ظاهر با اتکال به هندسه ی معماری اسلامی،که مقار و اندازه های قدسی است،فضایی را مناسب آن معانی ایجاد نموده است.معماری،نگارگری و هنرهای صناعی را جمله زمینه هایی هستند که بیانگر حقایقی واحد،در بیان هایی نزدیک به یکدیگر بوده اند.بررسی مشترکات ساختاری و بیانی نگارگری و معماری ایران که در بستر فرهنگ اسلامی رشد یافته،به درک بسیاری از مفاهیم هنر اسلامی کمک می کند.